حسین صبوری کارخانه
دانشجوی دکترای اقتصاد شهید بهشتی

در این یادداشت با استفاده از به‌روزترین داده‌های اقتصادی تحلیل جامعی درخصوص تحولات بیکاری را جمع‌بندی و ارائه کرده‌ام.

- تعداد بیکاران از 2 میلیون و 500 هزار نفر در پایان سال 93 به 3 میلیون و 300 هزار نفر در پایان تابستان 95 افزایش یافته است (افزایش 800 هزار نفری بیکاران).

- متوسط سالانه تعداد شغل ایجاد شده در دوره 1384-1375 معادل 638 هزار نفر بوده و این در حالی است که در دوره 1392-1384 این رقم تقریبا معادل صفر بوده است.

- جمعیت شاغل کشور در سال 1383 معادل 20 میلیون و 600 هزار نفر بوده که در سال 91 نیز همین تعداد بوده و این یعنی در این دوره، شغلی ایجاد نشده است.

حجم کل درآمدهای ارزی کشور در سال‌های 1391-1384 معادل 850 هزار میلیارد تومان بوده و این در حالی است که در سال‌های 1383-1368 معادل 680 هزار میلیارد تومان بوده است. تعداد جمعیت فعال ولی وارد بازار کار نشده از سال 1384 تا 1391 سالانه به‌طور متوسط 743 هزار نفر بوده است بدین ترتیب افرادی که دنبال شغل بوده یا در سن شغل بوده‌اند، به دلایل مختلفی از جمله پیدا نکردن شغل، به‌دنبال ادامه تحصیل و سایر موارد رفته و از ورود به بازار کار منصرف شده‌اند. جالب اینجاست که افزایش تعداد جمعیت فعال ولی وارد بازار کار نشده در دوره مورد اشاره درست همزمان با افزایش قابل توجه تعداد دانشجویان در کشور و توسعه آموزش عالی در این دوره بوده است. به‌طوری که تعداد دانشجویان از 300 هزار نفر در سال 1368 به حدود 5 میلیون نفر در سال 1394 افزایش یافته است.

بنابراین توسعه آموزش عالی در کشور بی‌توجه به آخر و عاقبت جوانان، صرفا موجب به تاخیر انداختن ورود جوانان به بازار کار شده و این موضوع یکی از مهم‌ترین دلایل عدم افزایش چندان نرخ بیکاری در کشور طی سال‌های 1392-1384 به‌رغم عدم ایجاد شغل در این سال‌ها و در عین حال افزایش جمعیت فعال کشور، به‌شمار می‌رود. اگر جمعیت کشور را در سال 93 معادل 76 میلیون نفر در نظر بگیریم و جمعیت شاغل کشور در این سال را که معادل 22 میلیون نفر است به کل جمعیت کشور تقسیم کنیم، به عدد 5/ 3 واحد می‌رسیم و به این معنی است که هر یک نفری که شغل دارد، خرج 5/ 3 نفر را بر عهده دارد و این در مقایسه با عدد استاندارد دنیا یعنی 2/ 2 واحد فاصله بسیار معناداری دارد و نشان از فشار بسیار زیادی دارد که روی افراد شاغل به‌عنوان نان‌آوران خانواده وجود دارد و اینکه قدرت خرید خانوارها در کشور چقدر در مضیقه قرار دارد. بر اساس آنچه در جدول نشان داده شده است، جمعیت 20 تا 29 ساله کشور در سال 1390-1385 که همان نسل رونق زاد و ولد در کشور در سال‌های ابتدایی دهه 60 شمسی به‌شمار می‌آیند، در سال1385 به اوج خود می‌رسد که اتفاقا مهم‌ترین رأس هرم جمعیتی کشور را شامل می‌شود.

جمعیتی که دقیقا مطابق با انتظارات از سال‌های 1384 به بعد متقاضی شغل و تحصیل شدند. از کل جمعیت غیرفعال کشور، معادل 40 میلیون نفر، بیش از 5 میلیون و 800 هزار نفر آن، دارای تحصیلات تکمیلی هستند که نشان از وجود تقاضای هنگفت و نهفته‌ای دارد که به زودی تقاضای شغل خواهد کرد و نیازمند توجه ویژه‌ای از سوی سیاست‌گذاران است؛ چرا که در صورت نبود شغل با سیل عظیمی از بیکاران دانشگاهی مواجه خواهیم شد که تبعات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قابل‌توجهی به‌همراه خواهد داشت. نسبت تعداد شاغلان دارای تحصیلات عالی به کل شاغلان در کشور معادل 21 درصد است و این در حالی است که نسبت بیکاران دارای تحصیلات عالی به کل جمعیت بیکار کشور 41 درصد است و این متاسفانه به این معنا است که آموزش عالی در کشور هزینه بسیاری کرده ولی نتیجه آن خیل عظیم تحصیلکرده‌های بیکار برای کشور است. موجی که حاصل برآیند افزایش تعداد تحصیلکردگان بیکار و نیز تعداد تحصیلکردگان غیرفعال، افزایش جمعیت جویای شغل، عدم ایجاد شغل جدید در سال‌های گذشته و انباشته شدن آن بوده است که از پاییز سال 1393 تبعات آن آغاز شده و خود را در افزایش مداوم نرخ بیکاری نشان داده و خواهد داد.

گواه این موضوع نیز اضافه شدن میانگین سالانه یک میلیون و 14 هزار نفر به جمعیت فعال کشور در 8 فصل گذشته (از پاییز 93 تا پایان تابستان 95) است. در عین حال در همین دوره، به‌طور متوسط 308 هزار نفر در هر دوره یک‌ساله به خیل بیکاران کشور اضافه شده و 704 هزار شغل جدید ایجاد شده که برآیند آن افزایش نرخ بیکاری به‌رغم ایجاد به‌طور متوسط سالانه 704 هزار شغل طی دوره مورد اشاره است. در عین حال، از پاییز 93 شاهد افزایش قابل توجه نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت کشور و به‌خصوص جمعیت زنان بوده‌ایم که عامل اصلی رشد شدید نرخ مشارکت جمعیت کشور، افزایش نرخ مشارکت زنان به دلیل افزایش قابل توجه نسبت زنان تحصیلکرده در کشور طی 10 سال گذشته است، به‌طوری که به ازای هر 100 نفر دانشجوی پسر، 120نفر دانشجوی خانم در کشور وجود دارد. نکته قابل توجه، ورود بیش از سالانه یک میلیون نفر به بازار کار (جمعیت فعال کشور) از پاییز سال 93 به این سو است و برای کشوری همچون ایران که از سال 84 به این سو به‌طور متوسط سالانه کمتر از 50 هزار نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شده است، پدیده جدیدی است که می‌تواند تبعات بسیار سنگینی را به‌دنبال داشته باشد.

اشتغال زیر ذره‌بین

اشتغال زیر ذره‌بین