عبور از تامین مالی بانک محور
مصطفی طهماسبی
دکترای اقتصاد از دانشگاه گرونوبل فرانسه
فلسفه بهکارگیری و فروش اوراق بهادار مبتنی بر آن است که با استفاده بهینه از سرمایه در دسترس، فضا برای امکان سرمایهگذاری بهتر فراهم شود. سرمایهگذاری که در فروش اوراق بهادار مورد توجه قرار میگیرد سرمایهگذاری است که از مزیتهای کاهش ریسک اعتباری، مدیریت ریسک نرخ سود و نقدشوندگی برخوردار باشد. از سویی دیگر در سیاستهای اقتصادی دولت برای خروج از رکود به این نکته تاکید شده که یکی از راههای ممکن افزایش سهم بازار سرمایه در تامین مالی بنگاهها از طریق انتشار اوراق است.
مصطفی طهماسبی
دکترای اقتصاد از دانشگاه گرونوبل فرانسه
فلسفه بهکارگیری و فروش اوراق بهادار مبتنی بر آن است که با استفاده بهینه از سرمایه در دسترس، فضا برای امکان سرمایهگذاری بهتر فراهم شود. سرمایهگذاری که در فروش اوراق بهادار مورد توجه قرار میگیرد سرمایهگذاری است که از مزیتهای کاهش ریسک اعتباری، مدیریت ریسک نرخ سود و نقدشوندگی برخوردار باشد. از سویی دیگر در سیاستهای اقتصادی دولت برای خروج از رکود به این نکته تاکید شده که یکی از راههای ممکن افزایش سهم بازار سرمایه در تامین مالی بنگاهها از طریق انتشار اوراق است. حال سوال مهمی که اینجا مطرح میشود این است که آیا پرداخت معوقات سازمان بیمه سلامت ایرانیان یا حتی خرید تضمینی گندم از طریق فروش اوراق بدهی، در تعاریف و سیاستهای فوق جایی دارد؟
اینکه چرا تامین مالی و سرمایه در کشور ما بیشتر بانکمحور بوده و نقش بازار سرمایه در این زمینه کمرنگ است، از عوامل مختلفی ناشی میشود که مهمترین دلایل آن یکسان نبودن رویکرد سیاسی در کشور و همچنین نبود آگاهی کامل مردم و بنگاهها نسبت به دلایل وجودی و کاربرد اوراق است. باید پذیرفت که فراگیر شدن اوراق نیازمند صرف زمان بیشتری برای آشنایی جامعه و بنگاههای اقتصادی با کارکرد و مزیت این نوع از تامین مالی است تا به این واسطه با بسترسازی فرهنگی و اقتصادی، استفاده از این ابزارها به راحتی از سوی بنگاههای اقتصادی صورت گیرد. در طرف مقابل اوراق بهعنوان یک ابزار مالی تامین سرمایه سیستم بانکی قرار دارد که طی دههها تامین مالی بنگاهها را انجام داده و نقش آنها در اقتصاد برای بنگاهها و سرمایهگذاران ملموستر است. به همین سبب در بازار مبادله سرمایه بانکها همیشه بهعنوان یک رکن اساسی مطرح بودهاند. همچنین بهطور سنتی، مردم که همان سرمایهگذاران و قرضدهندگان بالقوه هستند به سیستم بانکی اعتماد بیشتری دارند و به نوعی آنها را وابسته به دولت میدانند. بنا به تصور عموم و رایج، احتمال وجود ریسک عدم بازدهی و نقدشوندگی در سیستم بانکی به مراتب کمتر است؛ بر این اساس هنوز این باور که میتوان پول خود را به شرکتی قرض داد که ضمن دریافت سود، اصل مبلغ را در زمان نیاز یا سررسید دریافت کرد بهطور جدی در بین عموم مردم شکل نگرفته است، به همین دلیل در بسیاری از موارد در پشت صحنه انتشار اوراق همیشه یک بانک بهعنوان ضامن حضور دارد تا اطمینان خاطری برای سرمایهگذاران از بابت برگشت اصل سرمایه و سود راحت باشد.
سهولت استفاده از تسهیلات بانکی برای بنگاههای اقتصادی از مواردی است که همیشه موجب شده مدیران بنگاههای اقتصادی برای استفاده از تسهیلات بانکی رغبت بیشتری داشته باشند. فرآیند انتشار اوراق بدهی از مراحل اولیه نظیر طراحی اوراق متناسب با نیاز و توان مالی بنگاهها، کسب مجوزهای لازم از سازمان بورس و احیانا دیگر ارگانها، انتشار امیدنامه (که حاوی اطلاعات مالی شرکتهاست که بسیاری از مدیران تمایلی به ارائه آن ندارند)، لزوم داشتن ضامن و... همه از مواردی هستند که این نوع تامین مالی را دچار الزامات و مشکلات خاص خود میکند. مورد دیگر چسبندگی نرخهای سود پرداختی در سیستم بانکی و بازار سرمایه از یکسو و در نظر گرفتن این موضوع که نرخ سود سپردههای بانکی بهعنوان نرخ سود بدون ریسک باید مبنای پرداخت سود اوراق باشد، از دیگر مشکلات اصلی ایجاد تعادل در تامین مالی از بازار پول و سرمایه محسوب میشود. مورد دیگر اینکه در اکثر موارد بازپرداخت اصل مبالغ اوراق در سررسید مستلزم تامین نقدینگی بسیار زیادی است که فشار زیادی را به شرکتها تحمیل میکند. چه بسا همین هراس از عدم تامین منابع در سر رسید، شرکتها را از انتشار اوراق منصرف میکند. این در حالی است در سیستم بانکی اصل و سود طی دوره پرداخت میشود.
بیان مواردی هر چند کوتاه در دو بند فوق و اینکه دولت قصد دارد با فروش اوراق بدهی به پرداخت معوقات سازمان بیمه سلامت ایرانیان یا خرید تضمینی گندم اقدام کند، همه از مواردی است که میتواند به نقد این عملکرد دولت کمک کند.
ارسال نظر