از انقلاب صنعتی تا انقلاب تکنولوژی
فاطمه دانشور
نایب رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران
چه بخواهیم چه نخواهیم اقتصاد در جهان در حال تغییر است. شاید اصول کلاسیک علم اقتصاد همچنان در جهان جاری باشد، ولی قاعده بازی با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی در حال تغییر است. در تعریفی ساده، علم اقتصاد را هنر تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود تعریف میکنند. به زبان روشنتر ما منابعی داریم که محدود است و در عین حال خواستههای زیادی داریم که برخی از آنها باید با همین منابع محدود برآورده شود. حال چگونه میتوان این تخصیص را انجام داد تا بیشترین سود را ببریم؟ این موضوع اولین بحث در علم اقتصاد است.
فاطمه دانشور
نایب رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران
چه بخواهیم چه نخواهیم اقتصاد در جهان در حال تغییر است. شاید اصول کلاسیک علم اقتصاد همچنان در جهان جاری باشد، ولی قاعده بازی با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی در حال تغییر است. در تعریفی ساده، علم اقتصاد را هنر تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود تعریف میکنند. به زبان روشنتر ما منابعی داریم که محدود است و در عین حال خواستههای زیادی داریم که برخی از آنها باید با همین منابع محدود برآورده شود. حال چگونه میتوان این تخصیص را انجام داد تا بیشترین سود را ببریم؟ این موضوع اولین بحث در علم اقتصاد است.
بحثی که با تخصیص شروع شد آرام آرام به این سمت حرکت کرد که چگونه استفاده بهتری از منابع محدود خود ببریم. به همین دلیل مباحث تولید با هزینههای اقتصادی آغاز شد. در حقیقت اقتصاددانان همیشه به دنبال روشهایی بودند که هزینهها را تا جای ممکن کاهش دهند تا از منابع محدود خود بیشترین استفاده را ببرند. اما کاهش هزینهها همیشه با مشکلات زیادی همراه بود. ابتکارهایی همچون تولید انبوه و افزایش کارآیی برای همین هدف رخ داد. اما شاید هیچ کدام از این عوامل به اندازه تکنولوژی باعث رشد اقتصاد نشد. تغییرات گسترده در تکنولوژی باعث شد که در چند دهه، اقتصاد جهان بیش از چندین قرن رشد کند. تغییر در قیمت و حجم تولید حرکت روی یک منحنی تولید است، اما تغییرات تکنولوژی باعث تغییر در کل منحنی تولید میشود. تکنولوژیهای جدید عملا هزینهها را به شدت کاهش و کیفیت را افزایش میدادند و طبیعتا این موضوع باعث رشد اقتصادی همراه با رضایت مصرفکنندگان بود. اما این دیدگاه بسیار کلی است. در حقیقت ما یک اتفاق کلی را مشاهده میکنیم بدون آنکه متوجه باشیم در طول این روند چه اتفاقات گوناگونی رخ میدهد و این تغییرات چه واکنشهایی را در جامعه بر میانگیزد.
یکی از مثالهای مهم تغییرات تکنولوژی و واکنشهای ناشی از آن را میتوان در ماجرای اسنپ و تپسی مشاهده کرد. دو نرمافزار ساده در زمینه تاکسی تلفنی که با کمک تلفنهای هوشمند عملا به قدری گسترده شد که خطر تعطیلی بسیاری از واحدهای صنفی تاکسی تلفنی احساس میشد. قیمت پایینتر در کنار امکانات و خدمات با کیفیت بیشتر عملا باعث شده است که روشهای سنتی مانند تاکسی تلفنی قدرت رقابت با این اپلیکیشنها را نداشته باشد. در نهایت هم به خاطر نداشتن قدرت رقابت شاهد اعتراضها و تلاش برای حذف قانونی این رقبای جدید هستیم. واحدهای صنف تاکسی تلفنی به نهادهای حامی خود شکایت بردند و تلاشها برای تعطیلی اسنپ و تپسی آغاز شد. واحدهای سنتی میگویند این نرمافزارها عملا کسب و کار آنها را مختل کردهاند و باعث بیکاری بسیاری از کارکنان آنها میشود و در مقابل این رقبای نوین میگویند بازار رقابتی است و هر کس قدرت رقابت ندارد باید از بازار خارج شود. حال حق با کدام یک است؟
برخلاف تصور عموم این موضوع تنها در ایران اتفاق نیفتاده است. در سال 2009 اوبر در ایالات متحده همین خدمات را ارائه داد و اتفاقا در آنجا نیز شاهد شکایت صنف تاکسی تلفنی و رانندگانی بودیم که عملا مشتریهای خود را به خاطر همه گیر شدن «اوبر» از دست داده بودند. رانندگان «اوبر» در حقیقت دارندگان خودروهای شخصی هستند که با قیمتی پایینتر حاضر به حمل مسافر هستند و در عین حال از طریق تلفنهای هوشمند مسیرها کاملا قابل پیگیری است. برنامه «اوبر» بهطور خودکار کرایه را محاسبه کرده و پرداختی را به راننده منتقل میکند. این اپلیکیشن به قدری پرطرفدار شد که بعد از مدتی اپلیکیشنهای فراوانی از روی آن کپیبرداری شد که در ابتدا تنها در بحث حملونقل شهری و سپس در زمینههای مختلف دیگری استفاده میشد و حتی اصطلاح «اوبریسازی» بر همین اساس شکل گرفت. با این وجود هنوز بسیاری از رانندگان تاکسی اوبر را عامل بیکاری یا کاهش درآمد خود میدانند. حال به سوال اساسی برگردیم. مقصر چنین شرایطی کیست؟ روشهای سنتی هزینههای بیشتری دارد، ولی در عین حال آنها حق حیات داشته و باید از کسب و کار آنها حمایت شود. رقبای جدید هم براساس علم اقتصاد هزینههای کمتری دارند پس باید پاداش این تکنولوژی جدید را ببینند. مصرفکنندگان هم حق دارند بهترین کالا و خدمات را با پایینترین قیمت و بهترینکیفیت دریافت کنند.
چنین اتفاقی در زمان انقلاب صنعتی انگلستان نیز رخ داده است. تکنولوژی جدید بسیاری از کارگاههای کوچک را تعطیل و صاحبان آن کارگاهها را تبدیل به کارگران کارخانههای بزرگ کرد. چنین انقلابی امروز با انقلاب تکنولوژی بار دیگر در حال تکرار شدن است. تعطیل کردن دو اپلیکیشن مانند اسنپ و تپسی پاک کردن صورت مساله است. ما در بخشهای دیگر اقتصاد نیز، دیر یا زود شاهد چنین وقایعی خواهیم بود. جایگزینی اقتصاد سنتی با این تکنولوژیهای مدرن غیرقابل جلوگیری است اما در این میان وظیفه نهادهای مسوول این است که این جایگزینی با حداقل هزینه ممکن صورت گیرد. تجربه تلخ انقلاب صنعتی و عدم توجه مسوولان وقت به اتفاقاتی که در حال رخ دادن بود باعث شد که هنوز هم در تفکرات مردم قرن هجدهم انگلستان فضایی تاریک با ساعات کاری بسیار طولانی و شرایط سخت را ترسیم کند. اگر امروز فکری به حال کاهش آسیبهای انقلاب تکنولوژی نشود در آیندهای نه چندان دور، این اصطلاح برای بسیاری مترادف با بیکاری و مشکلات اقتصادی خواهد بود.
اما مهمترین تفاوت نسبت به زمان انقلاب صنعتی مساله تجربیات مختلف اقتصاد است. ما به خوبی امروز با مفاهیمی مانند مسوولیت اجتماعی آشنا هستیم. داشتن تعهد به ادای مسوولیت اجتماعی میتواند بسیاری از آسیبهای این تغییرات را کاهش دهد. تشکلهای بخش خصوصی باید در این مسیر راهنمای این کسب و کارهای نوین باشند. آینده اقتصاد ما براساس همین کسب و کارهای نوین است، اما باید از امروز بستر حضور آنها را در اقتصاد، بدون آسیب دیدن سایر بخشها فراهم کرد.
ارسال نظر