اقتصاد بازار در راه است؟

ماکسیمیلیان یوشیوکا
دیلی تلگراف

صرف‌نظر از اینکه میراث کاسترو چه بوده باشد، تاثیر مرگ فیدل بر نهادهای سیاسی و اقتصادی کوبا، احتمالا جزئی و حداقلی خواهد بود. از وقتی که فیدل بر اثر یک بیماری روده‌ای حدود 10 سال پیش تا حد مرگ رفت، به برادر کوچک‌ترش رائول اجازه داد تا سازماندهی این کشور را در دست بگیرد و کاستروی دیگر هیچ زمانی را در معرفی دیدگاه متفاوت خود در مورد جامعه کوبایی در این جزیره از دست نداد. برقراری تاریخی روابط بین ایالات متحده آمریکا و کوبا بخشی از این رویکرد جدید محسوب می‌شود، اما تغییرات گسترده‌ای در کوبا رخ داده است. اگرچه حزب کمونیست کوبا دسترسی شدیدی بر تجارت، اشتغال و وسایل تولید دارد، نسلی جدید از کسب و کارهای کوچک و کارهای خود اشتغالی در حال شکوفایی و چالش با وضعیت این کشور و اقتصاد آن هستند.

من اخیرا چند هفته را در کوبا گذراندم. آخرین چیزی که انتظار داشتم با آن روبه‌رو شوم، انقلاب کارآفرینی در یکی از آخرین بازمانده‌های کمونیسم بود، با این حال تقریبا این همان چیزی بود که پیدا کردم. وقتی به سراسر این جزیره سفر کردم، در امتداد هتل‌ها و رستوران‌های دولتی غیرجذاب و کسل‌کننده که در مورد آنها به من هشدار داده شده بود، به اتاق‌ها یا خانه‌های اجاره‌ای خصوصی کوبایی‌ها و رستوران‌های خصوصی که اغلب در خانه‌های محلی جای دارند، رسیدم. در حالی که به زودی با دیدن مغازه‌های دولتی که با کندی به صفوف ساکنان در دمای سوزان 35 درجه خدمت می‌کردند، آشنا شدم. پیدا کردن جایی که کارآفرینان خرد را که همه چیز را از تولیدات تازه تا کالاهای دست‌ساز و برخی چیزهای دیگر می‌فروختند، در کشوری که دسترسی به شدت محدودی به اینترنت دارد، تقریبا ساده بود.

این رشد در بخش کارآفرینی کوبا، به‌طور اتفاقی ایجاد نشده است. در یک اقتصاد برنامه‌ریزی مرکزی، چنین تغییری نمی‌تواند بدون موافقت از بالا رخ دهد. این کار در سال 2011 به وقوع پیوست، وقتی که اصلاحات عمده‌ای وجاهت قانونی یافتند و نقش کسب و کارهای کوچک در اقتصاد کوبا گسترش یافت که گریزی از دهه‌ها سرکوب فعالیت بخش خصوصی بود. شعله موسسات خصوصی در چند سال اول انقلاب خاموش شد، وقتی فیدل کاسترو افراد شاغل در این کسب و کارها را با عنوان «طبقه انگل‌ها... که از کار دیگران رونق می‌یابند» خطاب کرد. از آن پس، دولت کنترل تمام اقتصاد را در دست گرفت و سازمان‌های خصوصی و مبادلات خصوصی را منع کرد و همچنین تعیین اینکه چه چیزی باید تولید شده و چه کسی باید استخدام شود را بر عهده گرفت.

به مدت چند دهه، رژیم کاسترو با حمایت اقتصادی سخاوتمندانه اتحاد جماهیر شوروی بدون مشکل نگه داشته شد. وقتی به‌طور طبیعی این کمک‌ها پس از فروپاشی شوروی در سال 1991 قطع شدند، چاوز از ونزوئلا به تدریج نقش مشابهی را ایفا کرد. اکنون که ونزوئلا در میانه بحران سختی قرار دارد، اصلاحات آزادسازی تلاشی برای راه‌انداختن اقتصاد دچار رکود کوبا با استفاده از رها کردن قدرت موسسات شخصی به شمار می‌روند. این امر ما را به عملی‌تر شدن رهبری رائول کاسترو سوق می‌دهد. به برکت قانون‌گذاری وی، خوداشتغالی در چند صد حرفه، استخدام و اخراج کارکنان و تجارت بین دولت و کسب و کارهای کوچک تصویب شده است. او تبادل خودروها و خانه‌ها از سوی بخش خصوصی را مجاز کرده و شروع به هموارکردن بار مالیاتی بر کارآفرینان کرده است. در مجموع، اصلاحات منجر به انفجاری در خوداشتغالی تعداد کوبایی‌ها و رسیدن آنان از 148 هزار نفر در سال 2009 به 500 هزار نفر در سال 2015 شده است.

برای تثبیت این مرحله از «انقلاب کوبا»، حزب نیاز دارد تا به اصلاحاتی روی بیاورد که شروع به اجرای آنها کرده است و باید به سختی کار کند تا مردم کوبا و غیرکوبایی‌های بازدیدکننده از این کشور را متقاعد کند که در بلندمدت به این موارد پایبند است. این دولت سابقه عقبگرد در اصلاحات را دارد وقتی در دهه 1990 پس از تسهیل در کسب و کارهای خوداشتغالی، از تجدید گواهینامه‌های مربوط به کسب و کارهای کوچک سرباز زد و از رویکرد نسبتا طرفدار کارآفرینش عقب‌نشینی کرد. هرچند، باید توجه کرد که این رائول است که پشت سر این آزادسازی قرار دارد و نه فیدل ضد سرمایه‌داری و تکرار این کار کمتر محتمل به نظر می‌رسد.

با توجه به اینکه فیدل اکنون به‌طور کامل از گود بیرون افتاده است، احتمال دارد رائول دستورالعمل خود را با تعمیق اصلاحات موجود تشدید کند و شاید حتی به کسب و کارها در ساختار سیاستی صدایی تخصیص دهد. رائول در 85سالگی تازه‌کار نیست. با این وجود، اگرچه وی قصد دارد در سال 2018 از کار کناره‌گیری کند، اما تقریبا نفر بعدی خود را انتخاب کرده است. میگوئل دیاز کانل که احتمالا راه وی را ادامه خواهد داد و کیست که علیه استمرار رائول در ایفای نقش پشت صحنه برای حداقل مدتی طولانی‌تر شرط ببندد؟ با این وجود، از آنجا که اقتصاد کوبا به‌طور فزاینده‌ای وابسته به گردشگری و تجارت است، باید امیدوار بود که رئیس‌جمهور ترامپ به تهدید خود در مورد از بین بردن عادی‌سازی روابط که یکی از بزرگترین دستاوردهای دولت اوباما است، دست نزند. این جزیره ممکن است دموکراسی بازار لیبرال نباشد اما امروزه احتمالاتی وجود دارد که طبقه متوسط کوبایی‌ها بزرگ‌تر از هر زمان دیگری در گذشته شود.