ضرورت رتبهبندی اطلاعاتی
سیدسلمان نصیرزاده
مدیر تحلیل شرکت مطالعات اقتصادی آریاسهم
در شرایط حاضر بورس اوراق بهادار تهران با پدیده درز اطلاعاتی مواجه است. در حقیقت با گسترش شبکههای اجتماعی و در دسترس بودن اطلاعات در حداقل زمان ممکن شاهد کاهش کارآیی سامانه اطلاعرسانی ناشران «کدال» هستیم. سامانهای که با هدف به حداقل رساندن رانت اطلاعاتی در بازار سهام راهاندازی شد و از اهداف مهم آن بالا بردن سرعت افشای اطلاعیهها، کمک به شفافسازی بازار، یکسانسازی فرمتهای گزارشدهی، در دسترس بودن کلیه اطلاعات مورد نیاز همراه با جزئیات از ناشر اطلاعیه و بالا بردن میزان صحت اطلاعات منتشر شده بود.
سیدسلمان نصیرزاده
مدیر تحلیل شرکت مطالعات اقتصادی آریاسهم
در شرایط حاضر بورس اوراق بهادار تهران با پدیده درز اطلاعاتی مواجه است. در حقیقت با گسترش شبکههای اجتماعی و در دسترس بودن اطلاعات در حداقل زمان ممکن شاهد کاهش کارآیی سامانه اطلاعرسانی ناشران «کدال» هستیم. سامانهای که با هدف به حداقل رساندن رانت اطلاعاتی در بازار سهام راهاندازی شد و از اهداف مهم آن بالا بردن سرعت افشای اطلاعیهها، کمک به شفافسازی بازار، یکسانسازی فرمتهای گزارشدهی، در دسترس بودن کلیه اطلاعات مورد نیاز همراه با جزئیات از ناشر اطلاعیه و بالا بردن میزان صحت اطلاعات منتشر شده بود. در حال حاضر پدیده امروز بازار بیتوجهی به این سامانه است و در برخی دورههای زمانی و نمادهای خاص نیز مشاهده شده است که زمان ارسال و انتشار این اطلاعیه با تاخر زمانی همراه بوده که خود شبهه برانگیز است.
نکتهای که سراسر بورس تهران را در برگرفته است وجود ابهام اطلاعاتی در صنایع موثر و مهم بازار سرمایه است، در حقیقت اگر اذعان داشته باشیم که ابهام در اطلاعات خود شبههبرانگیز و مولد ایجاد رانت است میتوان گفت که روندهای شکلگرفته در بازار سرمایه و بورس تهران نشات گرفته از ابهامات موجود و رانتهای اطلاعاتی است که بر سرمایهگذاران خاص سودهای هنگفت و برای سرمایهگذاران خرد و کوچک به علت در جریان نبودن از رانتهای اطلاعاتی زیانهای سنگینی تحمیل کرده است.
برای نمونه میتوان به مصداقهای عینی اشاره کرد، در صنعت پتروشیمی که بیش از 20 درصد از ارزش بورس تهران را به خود اختصاص داده است ارائه فرمول خوراک مجتمعهای پتروشیمی خود یکی از ابهامات موجود بود فرموله کردن آن و عدم شفافسازی مجتمعهای پتروشیمی و ایجاد جریانات خبری که به رد این فرمول توسط مجتمعهای پتروشیمی اشاره داشت بر ابهام این صنعت افزود. در حقیقت نرخ خوراک واحدهای پتروشیمی همواره بهعنوان یکی از متغیرهای مهم تحلیلگران مطرح بوده است. از این رو نامشخص بودن نحوه محاسبه و اجرا یا عدم اجرای آن در آن برهه زمانی خود به عنوان عامل گمراهکننده این صنعت برای سهامداران تبدیل شد یا در صنعت مهمی نظیر صنعت خودرو که 5 درصد ارزش بورس را تشکیل داده، همواره بهعنوان پراقبالترین صنعت بورس در معاملات روزانه مطرح است نیز شاهد رانتهای شدید اطلاعاتی هستیم در حقیقت پس از اجرای برجام عقد قراردادهای جوینت ونچر و مشارکت با خودروسازان مطرح غربی خوراک مناسبی را برای جریانات خبری ایجاد کرد. در این بین خود شرکتها نیز با انتشار مصاحبههای روزانه و اذعان به تحول در این صنعت این خوراک خبری را برای سهامداران بیش از پیش آماده میساختند.
این در شرایطی است که با گذشت حدود 9 ماه از اجرای برجام همچنان شاهد ادامه مشکلات ساختاری در این صنعت هستیم و روند معاملات این گروه با اطلاعات منتشر شده و عملکرد مالی این صنعت سنخیت چندانی ندارد یا در صنعتی نظیر بانک که بیش از 12 درصد ارزش بازار را به خود اختصاص داده است با کاهش نرخ سود سپرده و تسهیلات بانکی ابهام اطلاعاتی در مورد میزان اثرپذیری از این رخداد مهم در این صنعت ایجاد شد اگر اذعان داشته باشیم که این نرخ بهعنوان یکی از متغیرهای مهم تحلیلی تحلیلگران است عدم شفافیت آن و شفاف نشدن تاثیر آن توسط بانکهای فعال خود بر این ابهام دامن زد.
صنعتی که در حال حاضر بخش مهمی از نقدینگی بازار را در اختیار دارد و این روزها به واسطه مشکلات ساختاری و مدیریتی بالغ بر 2 ماه است که با توقف نمادهای موثر آن و بلوکه شدن منابع مالی سهامدارانش مواجه شده است یا در صنعتی نظیر فرآوردههای نفتی و پالایشگاهی نیز نامشخص بودن نرخهای خرید مواد اولیه و نرخ فروش فرآوردههای نفتی به شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در طول سالهای اخیر محل نا امنی برای سرمایهگذاران و سهامداران این صنعت بود و این ابهام عامل تشدید ریسک حضور سهامداران، درز اطلاعات و ایجاد پدیده رانت اطلاعاتی شده است.
در حال حاضر بیش از 40 درصد بازار با ابهام اطلاعاتی مستقیم روبهرو است که این ابهامات میتواند بسترساز ایجاد رانتهای اطلاعاتی و زیانهای سنگینی برای سهامداران خرد و کوچک باشد و بیاعتمادی را به این بازار رسمی و ملی را گسترش دهد در هر حال آنچه مسلم است، برای رفع این نواقص باید شرکتها، صنایع و سازمان بورس در برابر این ابهامات واکنش سریع نشان دهند و با شفافسازی به موقع از گمراه شدن سرمایهگذاران جلوگیری به عمل آورند. متاسفانه سالها است که این مشکل، بورس تهران را از بعد کارآیی در درجه ضعیف قرار داده است.
اعتقاد دارم برای رفع رانتهای اطلاعاتی، تشکیل شاخصی برای ارزیابی سالانه شرکتها و رتبهبندی آنها از لحاظ درجه شفافیت اطلاعات ضروری است.، از سوی دیگر طبقهبندی اطلاعات حائز اهمیت و متغیرهای مهم تحلیلی شرکتها و صنایع برای گردآورندگان اطلاعات مالی آن شرکتها از الزامات است. به نظر میرسد اجرای صحیح دسترسی آزاد به اطلاعات نیاز به یک عزم همگانی و فرهنگسازی در بدنه شرکتها و سازمان بورس دارد، امری که اگر محقق شود بورس تهران را به سمت کارآمد شدن خواهد برد و خود عاملی برای کاهش ریسکهای سرمایهگذاری و تزریق نقدینگیهای جدید چه داخلی و چه خارجی خواهد بود که در نهایت به وسعت بازار و تحلیلپذیرتر شدن آن کمک خواهد کرد.
ارسال نظر