غفلت از حیات اجتماعی در مناطق مرکزی
دکتر سعید معیدفر
مشاور اجتماعی وزیر راه و شهرسازی
یکی از مشکلاتی که در جریان گسترش کلانشهرهای کشور در نتیجه بورسبازی زمین و مسکن رخ میدهد مهاجرت جمعیت مناطق مرکزی شهر به مناطق پیرامونی و حاشیهای شهرها است. شکلگیری موج گستردهای از آپارتمانسازی در محدوده منطقه ۲۲ شهر تهران نمونهای از این روند است. در نتیجه گسترش بیرویه افقی پایتخت به تدریج حجم زیادی از جمعیت ساکن در مناطق مرکزی شهر به مناطق حاشیهای مهاجرت میکنند و به این ترتیب مناطق مرکزی که روزی کانون رفت و آمد و کنشهای اجتماعی بودهاند خالی از جمعیت میشوند.
دکتر سعید معیدفر
مشاور اجتماعی وزیر راه و شهرسازی
یکی از مشکلاتی که در جریان گسترش کلانشهرهای کشور در نتیجه بورسبازی زمین و مسکن رخ میدهد مهاجرت جمعیت مناطق مرکزی شهر به مناطق پیرامونی و حاشیهای شهرها است. شکلگیری موج گستردهای از آپارتمانسازی در محدوده منطقه 22 شهر تهران نمونهای از این روند است. در نتیجه گسترش بیرویه افقی پایتخت به تدریج حجم زیادی از جمعیت ساکن در مناطق مرکزی شهر به مناطق حاشیهای مهاجرت میکنند و به این ترتیب مناطق مرکزی که روزی کانون رفت و آمد و کنشهای اجتماعی بودهاند خالی از جمعیت میشوند.
بهعنوان مثال در دهههای گذشته از آنجا که بازار قدیمی شهر تهران مرکز مبادلات اقتصادی گروه گستردهای از ساکنان پایتخت بود، حیات اجتماعی بخش زیادی از پایتخت نشینان نیز در حاشیه این بازار شکل میگرفت. به تعبیر دیگر پیوند محکمی میان حیات اجتماعی و اقتصادی ساکنان شهر وجود داشت، اما در حال حاضر یک نوع تفکیکپذیری میان مناطق اقتصادی شهر با سایر کارکردهای اجتماعی و فرهنگی اتفاق افتاده است. نکته قابل توجهی که در جریان جابه جایی جمعیت از یک منطقه شهری به سایر مناطق رخ میدهد، این است که بخشهایی از جمعیت که دارای تمکن مالی بیشتری هستند در یک منطقه و بخشهایی که از استطاعت مالی کمتری برخوردار هستند در منطقه دیگر ساکن میشوند و عملا شهر به دو منطقه محروم و برخوردار تقسیمبندی میشود. مهمتر آنکه مناطق مرکزی شهر درگیر ساکنانی میشود که امکان مهاجرت به سایر مناطق شهری را ندارند و با ساختمانهایی که کاربری آنها تغییر کرده و به انبارها و کارگاههای اقتصادی تبدیل شدهاند یا ساختمانهای مخروبه هم زیست میشوند.
این مناطق در ادامه مسیر امکان سرپا ایستادن ندارند و از نظر اجتماعی نیز مورد حمایت قرار نمیگیرند. همانطور که قابل مشاهده است، منطقه 12 شهر تهران که چند سال پیش بیشترین تجمعات شهر درآن متمرکز بود، هم اکنون فقط پذیرای کاربریهای اقتصادی است وسایر ساختمانهایی که محل سکونت بخشی از جمعیت شهر بودند به انبار تبدیل شدهاند. در نتیجه چنین روندی عملا روح زندگی در این مناطق متوقف شده است و پدیده شبمردگی در آنها به وقوع پیوسته است. از اینرو انجام مطالعات دقیق و پیوسته برای ریشهیابی و بازگرداندن حیات اجتماعی به این مناطق ضروری به نظر میرسد. بهویژه آنکه تنظیم نسخه واحدی برای تمامی این مناطق به دلیل دارا بودن ویژگیهای خاص و منحصربهفرد بودن امکانپذیر نیست، اما بیتردید راهکار اولیه برای مقابله با گسترش این پدیده به سایر مناطق شهری و بازگشت کارکردهای اجتماعی به هسته مرکزی شهر تهران آن است که عوامل مداخله قبلی که بهصورت تصنعی باعث فقر اجتماعی شدهاند به شکل معکوس انجام شود.
ایجاد فرصتهای فراغتی مناسب با بافت مناطق مرکزی شهر از اولین راهکارهای ایجاد پیوند دوباره میان کارکردهای اجتماعی و اقتصادی است. در سایر کشورهای توسعهیافته برای احیای کارکردهای اجتماعی مناطق قدیمی شهر به ترمیم بافت فرسوده و مراکز تاریخی اقدام و از این مسیر جاذبههای گردشگری متعددی در این مناطق ایجاد میشود. بهعنوان مثال منطقه 12 شهر تهران جاذبههای تاریخی زیادی دارد که تاکنون کمتر مورد توجه قرار داشته است. بنابراین میتوان با بازسازی جاذبههای تاریخی این منطقه و ایجاد مراکز فراغتی متعدد به پایداری سکونت و بازگشت حیات اجتماعی این منطقه کمک کرد. همچنین میتوان برای جلوگیری از خالی شدن بناهای ارزشمند در محدوده مرکزی شهر با تشویق سرمایهگذاران بخش خصوصی کاربری این نوع املاک را به هتل یا فضای تفرجگاهی تغییر داد تا زمینه حضور مردم در آنها فراهم شود.
ارسال نظر