پاسخ به سه پرسش کلیدی
بهمن عیار رضایی
کارشناس اقتصادی
همه کشورهای مستقل دنیا این حق را برای خود قائل هستند که در هر زمانی مصلحت دانستند برای خود تعهد حقوقی ایجاد کنند یا خود را از بار تعهد رها سازند. اصولا یکی از پایههای حق حاکمیت همین حق تعهد یا رهایی مطابق مصلحت است. اگر به تاریخ روابط بینالملل نگاه کنیم خواهیم دید که حتی معاهدات به ظاهر مستحکم و پایدار مانند معاهدات مرزی - معاهدات صلح - معاهدات عبور و مرور دریایی یا رژیم تجاری، نسلها بر یک منطقه حاکم شدهاند و گاهی به آسانی با یک تصمیم فسخ شدهاند.
بهمن عیار رضایی
کارشناس اقتصادی
همه کشورهای مستقل دنیا این حق را برای خود قائل هستند که در هر زمانی مصلحت دانستند برای خود تعهد حقوقی ایجاد کنند یا خود را از بار تعهد رها سازند. اصولا یکی از پایههای حق حاکمیت همین حق تعهد یا رهایی مطابق مصلحت است. اگر به تاریخ روابط بینالملل نگاه کنیم خواهیم دید که حتی معاهدات به ظاهر مستحکم و پایدار مانند معاهدات مرزی - معاهدات صلح - معاهدات عبور و مرور دریایی یا رژیم تجاری، نسلها بر یک منطقه حاکم شدهاند و گاهی به آسانی با یک تصمیم فسخ شدهاند. در واقع هیچ معاهدهای نمیتواند یک کشور را تا ابد از نظر حقوقی مقید نگه دارد. در نظامهای بینالمللی برخلاف نظامهای حقوقی داخلی، هیچ ضابطه قانونی، نیروی پلیس یا نظامی وجود ندارد که قرارداد و تعهدات را به کشوری تحمیل کند.
برای مثال میتوان به فسخ قرارداد 1975 ایران و عراق توسط صدام در سال 1359 و متعاقب آن شروع جنگ تحمیلی یا فسخ تعهدات آلمان در جنگ جهانی اول توسط هیتلر که منجر به جنگ جهانی دوم شد، اشاره کرد. حال مخالفان برجام میگویند احتمال دارد دولتهای بعدی آمریکا برجام را یک طرفه فسخ کنند و این احتمال را یکی از ضعفهای برجام میدانند. در صورتی که فسخ یکطرفه برجام، یک نقص بینالمللی است و تنها بر برجام حاکم نیست. به هر حال این مساله یک ضعف حقوقی بینالمللی است که همه دولتمردان، سیاستمداران و حقوق دانان آن را میدانند ولی تا کنون چارهای برای خروج از آن نیافتهاند. ضمن آنکه موافقتنامهها، قراردادها یا معاهدات اگر سابقه اختلاف داشته باشند، قطعا برای رسیدن به نتیجه، طرفین باید به یکدیگر امتیاز دهند، یعنی خواستههای دو طرف تعدیل میشود. بنابراین بعد از تصویب برجام توسط نظام، اصرار بیش از حد به ضعفها و نادیده گرفتن نقاط قوت برجام، منطقی به نظر نمیرسد.
اگر شرایط دنیا را بعد از جنگ جهانی دوم بررسی کنیم متوجه این نکته خواهیم شد که کشورهای تراز اول و همچنین تراز دوم دنیا، توانستند با تنشزدایی با سایر کشورها در دنیای توسعه و رقابت در بعد اقتصادی و سیاسی موفق باشند مثلا کشورهای اسکاندیناوی اقتصادی رو به رشد و کمترین تنش را در دنیا دارند و مردمان این کشورها دارای سطح رفاه بسیار بالایی هستند. کشور ما در منطقهای ناامن و تنشزا قرار دارد. از یکسو اختلافات مذهبی و قومی به جنگ و درگیری منجر شده است و از سوی دیگر کشورهای قدرتمند با استفاده از این ضعف، در جهت پیش برد منافع خود، منطقه را دچار تنش کردهاند، بنابراین هدفمندانهترین سیاست این است که ضمن حفظ وحدت و امنیت داخلی، ایران نیز برنامه تنشزدای خود را برای توسعه کشور، سرلوحه سیاستها قرار دهد. چه مخالفان و چه موافقان برجام، همه در یک کشتی نشستهاند لذا باید نقاط ضعف و قوت را با هم و بدون اغراض جناحی بیان کنیم و نسبت به اصلاح پیشقدم باشیم. هیچ دولتی نمیتواند بدون عیب باشد، اما مهم آن است مسائل را از دیدگاه حزب، قوم و مذهب نبینیم، بلکه نقد واقعبینانه و طرح جایگزین مطالعه شده داشته باشیم تا انصاف رعایت شود.
حال سوال اول این است اگر برجام تصویب نمیشد چه عواقب احتمالی و قطعی ممکن بود برای کشور رخ دهد؟
برای پاسخ به این سوال بخشی از اتفاقات احتمالی را برای روشن شدن مطلب بیان میکنیم.
1- احتمال بروز جنگ برای حل مشکل
2- جلوگیری از صادرات نفت ایران (اگر مذاکرات انجام نمیشد قرار بود هر شش ماه 20 درصد صادرات نفت ایران کاهش یافته تا به صفر برسد.)
3- در صورت عدم صادرات نفت، توان ارزآوری کشور کاهش پیدا کرده و در نتیجه احتمال افزایش قیمت دلار به بیش از 10 هزار تومان قابل تصور بود.
4- ادامه بلوکه شدن درآمدها و پساندازها و داراییهای ایران در خارج از کشور.
5- کاهش مبادلات بانکی تا حد صفر.
6- ادامه افزایش هزینه مبادله ارز به حدود 20 درصد و بالاتر در معاملات خارجی.
7- افزایش روبه رشد قاچاق کالا با توجه به کمبود داخلی.
8- افزایش تورم توام با رکود که به حدود 40 درصد رسیده بود.
9- تعطیل شدن اکثر کارخانهها که نیاز به مواد اولیه یا قطعات خارجی دارند.
10- به دلیل کاهش درآمدهای نفتی و بزرگ بودن دولت و هزینههای بالای آن عملا طرحهای عمرانی متوقف میشد.
11- ورود سرمایه و تکنولوژی به کشور به سمت صفر حرکت میکرد.
12- استمرار سوءاستفاده از تحریمها توسط افراد منفعتطلب داخلی و در پی آن رشد فساد اداری و مالی در کشور.
13- رشد منفی اقتصادی موجب کاهش تولید ناخالص داخلی و در پی آن کاهش درآمد سرانه و کوچک شدن اقتصاد میشد.
14- سوءاستفادههای همسایگان و طرفهای معاملات ایران برای رسیدن به منافع نامشروع خود و ضعیفتر شدن چانهزنی در روابط بینالمللی.
و سایر...
سوال دوم: نتایج تصویب و اجرا برجام چه عواقب احتمالی و قطعی برای کشور در برداشته یا خواهد داشت ؟
1- از بین رفتن بهانه جنگ طلبان و کناررفتن سایه جنگ از کشور.
2- افزایش صادرات نفت به میزان قبل از تحریم ها.
3- آزادی حدود 30 میلیارد دلار از منابع ارزی و دارایی خارج از کشور براساس گزارش بانک جهانی.
4- کاهش هزینههای مبادله ارزهای خارجی.
5- کاهش شدید تحمیل کالاهای ساختهشده خارجی بهخصوص چین و هند به ایران.
6- افزایش مبادلات ارزی.
7- بازگشت ایران به بازارهای جهانی اوراق قرضه پس از 14 سال (وقتی بتوانیم اوراق قرضه به جهان بفروشیم یعنی نشانه نهایت اعتماد جهانی است که تسهیلکننده سرمایهگذاری در کشور است).
8- افزایش سرمایهگذاری مستقیم و غیرمستقیم خارجی بهطور مثال در بخش صنعت حدود 4،200 میلیون دلار موافقتنامه و قرارداد امضا شده و حدود 2 میلیارد و 400 میلیون دلار آن عملیاتی شده است.
9- رشد بیش از 10 درصد ورود گردشگران خارجی به ایران
10- افزایش درجه اعتباری ایران (یعنی کاهش ریسک جهانی)
11- مقدمه پیوستن به WTO (موافقت ضمنی خانم موگرینی و چراغ سبز آمریکا برای ورود به WTO)
12- احتمال نوسازی ناوگان هوایی کشور
13- سرعت بخشیدن به تکمیل پروژههای پارس جنوبی و نفت و پتروشیمی و توان بهرهبرداری بیشتر از میادین مشترک نفتی و گازی
14- گشایش و بازشدن تدریجی LC به مقصد بانکهای خارجی
15- مقدمه پیوستن ایران به گروه تحقیقات گداخت هستهای که بزرگترین پروژه جهان است و انرژی جایگزین آینده خواهد بود که تنها 27 کشور اروپایی و روسیه - هند - ژاپن _ کره و آمریکا و چند کشور دیگر عضو این گروه هستند و...
سوال سوم: در مقابل امضای تصویب و اجرا برجام چه چیزهایی را از دست دادهایم؟
1- کاهش غلظت غنیسازی از بالای 20 درصد به زیر 4 درصد
2- محدودیت در ذخیره اورانیوم غنی شده و فروش یا مبادله سوخت 20 درصد تولید
3- تغییر کاربری پروژه اراک و فردو
4- کاهش سانتریفیوژهای فردو و نطنز
5- قبولی پروتکل الحاقی که بیش از 120 کشور از جمله آمریکا - آلمان - انگلستان- چین - روسیه - فرانسه - سوئد- اوکراین- قزاقستان _ ایتالیا - ترکیه - یونان- ژاپن و... پذیرفتهاند و کشورهایی مثل کره شمالی - مصر - برزیل- آرژانتین و رژیم اشغالگر قدس هنوز آن را نپذیرفتند.
6- قبولی بعضی از محدودیتهای فعالیتهای هستهای مهم با مدت زمان محدود و مشخص
حال مردم باید پاسخ سه سوال فوق و همچنین نگرانیها درخصوص عدم برداشتن تحریمها بهصورت یکجا و بعضا تفسیرهای غلط طرف غربی و شیطنتهای آمریکاییها و دودستگی قوه مقننه و مجریه دولت آمریکا و همچنین عدم اعتماد رهبری و مردم ایران به آمریکا بر اساس بدعهدیهای گذشته و در برجام را مقایسه و بررسی کنند. آنگاه مردم میتوانند به خوبی قضاوت کنند که آیا برجام مفید بوده یاخیر؟ انتقادات داخلی باید تبدیل به یک نقطه قوت برای فشار به طرفهای غربی و آمریکا شود تا حقوق ایران توسط ناقضان حقوق کشورها ضایع نشود. با اعتقاد به این اصل میتوانیم بگوییم با قبول محدودیتها چیز بزرگی را از دست ندادهایم و باید از دولت و رهبری و وزارت خارجه برای تصویب برجام تشکر کنیم و قدرشناس باشیم.
ارسال نظر