روابط اقتصادی با چاشنی سیاسی
دکتر علیرضا سلطانی
کارشناس اقتصادی
مناسبات اقتصادی ایران و کشورهای آمریکای لاتین بهطور مشخص تابع قاعده، الزامات و شرایط خاص است. فاصله جغرافیایی، بالابودن هزینههای تجاری، نبود مزیتهای اقتصادی و تجاری فی مابین و ملاحظات سیاسی، عملا مانع از شکلگیری مناسبات اقتصادی و تجاری پایدار و باصرفه میان ایران و این منطقه از جهان شده است. در واقع روابط تجاری ایران با آمریکای لاتین تابعی از منطق اقتصادی هزینه - فایده بوده است. در چنین فضایی ایران بهصورت محدود صادرکننده نفت به برخی از کشورهای آمریکای لاتین به شمار میآید و در مقابل بخشی از نیازهای اقتصادی ایران همچون محصولات کشاورزی گرمسیری عمدتا لوکس، فرآوردههای لبنی و پروتئینی و در مقاطعی برنج و گندم از آمریکای لاتین تامین شده و میشود.
دکتر علیرضا سلطانی
کارشناس اقتصادی
مناسبات اقتصادی ایران و کشورهای آمریکای لاتین بهطور مشخص تابع قاعده، الزامات و شرایط خاص است. فاصله جغرافیایی، بالابودن هزینههای تجاری، نبود مزیتهای اقتصادی و تجاری فی مابین و ملاحظات سیاسی، عملا مانع از شکلگیری مناسبات اقتصادی و تجاری پایدار و باصرفه میان ایران و این منطقه از جهان شده است. در واقع روابط تجاری ایران با آمریکای لاتین تابعی از منطق اقتصادی هزینه - فایده بوده است. در چنین فضایی ایران بهصورت محدود صادرکننده نفت به برخی از کشورهای آمریکای لاتین به شمار میآید و در مقابل بخشی از نیازهای اقتصادی ایران همچون محصولات کشاورزی گرمسیری عمدتا لوکس، فرآوردههای لبنی و پروتئینی و در مقاطعی برنج و گندم از آمریکای لاتین تامین شده و میشود.
این سطح از روابط تجاری، سهم چشمگیری در حجم تجاری طرفین ندارد، اما بر خلاف قواعد و محاسبات اقتصادی، ایران با برخی کشورهای آمریکای لاتین و در راس آنها ونزوئلادر مقاطعی، سعی در ایجاد و گسترش ترتیبات اقتصادی و تجاری داشته است. اوج این تلاشها، در زمان روی کارآمدن دولتهای چپگرای جدید در آمریکای لاتین از سال 2000 و حاکم شدن ملاحظات سیاسی بر روابط ایران و آمریکای لاتین بود. با وجود فراگیر شدن موج چپگرایی در منطقه آمریکای لاتین، ایران تنها توانست با یک کشور منطقه مذکور یعنی ونزوئلا سطحی از روابط اقتصادی و تجاری را ایجاد کند. در واقع با وجود فعال بودن عوامل سیاسی پر قدرت، عموما قاعده سود و زیان مانع از شکلگیری روندی روبه رشد در روابط اقتصادی ایران با کشورهایی مانند برزیل، آرژانتین و مکزیک شد. روابط اقتصادی با ونزوئلا اما همچنان تحت تاثیر اراده سیاسی دو کشور، روندی متفاوت را تجربه کرد. احداث شعبهای از کارخانه ایران خودرو در ونزوئلا، سرمایهگذاری در صنعت نفت این کشور، فعال شدن برخی از شرکتهای خصوصی و دولتی ایرانی در بخش مسکن ونزوئلا و ایجاد خط پرواز مستقیم تهران - کاراکاس از جمله تحرکات اقتصادی ایران و ونزوئلا در دهه 80 به شمار میآید. این مناسبات در دوره دولتهای نهم و دهم گستردهتر شد. نکته قابل توجه در ماهیت و ساختار این مناسبات، پرداخت عمده هزینهها از سوی طرف ایرانی بود. مقامات دولتی ایران به خصوص در دولتهای نهم و دهم، پرداخت هزینه از سوی ایران برای ایجاد کانالهای پایدار ارتباطی با آمریکای لاتین و ونزوئلا را در شکل پیوندهای اقتصادی کاملا در راستای منافع ایران قلمداد میکردند.
بنابراین پرداخت هزینه یا یارانه برای ایجاد، حفظ و گسترش روابط اقتصادی و تجاری با ونزوئلا با هدف تعمیق پیوندهای سیاسی و به عبارتی بهره برداری سیاسی از دید مقامات ایران کاملا توجبه پذیر بوده است. توجیهی که خیلی زود، نادرستی خود را به اثبات رساند. با وجود بازکردن حساب ویژه از سوی ایران روی ونزوئلا در دوره تحریمهای اقتصادی، به دلایل مختلف، این کشور کمترین سودی برای تهران در کاهش هزینهها و آسیبهای تحریم نداشت و چه بسا در بسیاری از موارد خواسته یا ناخواسته با روند تحریمهای ایران همراهی کرد.
از سوی دیگر بحران و رکود حاکم بر اقتصاد این کشور که نشات گرفته از سیاستهای غلیظ پوپولیستی در دوره حیات چاوز بود و در دوران بعد از وی نیز ادامه یافت، شرایط بهتری نسبت به ایران برای این کشور به همراه نداشت. در مقاطعی ایران و ونزوئلا عنوان بالاترین نرخهای تورم را تجربه کردهاند. نفت و انرژی نیز بهعنوان متغیر مشترک ایران و ونزوئلا نیز نتوانسته زمینه همکاری پایدار اقتصادی و سیاسی را در درون اوپک و خارج از آن ایجاد کرده و زمینه افزایش قیمت را در بازارهای جهانی ایجاد کند. در حال حاضر بسیاری از قراردادهای اقتصادی ایران و ونزوئلا به دلیل به صرفه نبودن و عدم حمایت دولتها، در حالت تعلیق است. پرواز مستقیم تهران و کاراکاس نیز پس از مدتی به دلیل نبود مسافر تعطیل شد.
برخی از طرحها و پروژههای اقتصادی و سرمایهگذاری ایران در ونزوئلا به خصوص در حوزه نفت و مسکن نیز به دلیل کاهش قیمت نفت و همچنین رکود اقتصادی فراگیر در این کشور به حالت تعطیل درآمده است. در بروز چنین شرایطی در گام نخست باید سایه سنگین سیاست را بر روابط اقتصادی ایران و ونزوئلا دید و در گام دوم، ضعف ظرفیت کارشناسی و حرفهای دیپلماتهای ایران در کشورهای آمریکای لاتین در دو دهه اخیر را باید در این زمینه مورد توجه قرار داد.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که چشمانداز روابط ایران و کشورهای آمریکای لاتین دچار تحولات بنیادینی خواهد شد؛ به این معنا که با توجه به اهمیت و جایگاه کشورهای نوظهور اقتصادی در نقشه راه روابط اقتصادی خارجی ایران و با توجه به حضور چند قدرت نوظهور اقتصادی در آمریکای لاتین به ویژه برزیل، میتوان انتظار داشت روابط اقتصادی و تجاری ایران با این کشورها در یک مدار اقتصادی و منطقی قرار گیرد و گسترش پیدا کند.
ارسال نظر