انتخابات اتاق و عطش تغییر

نصرالله محمدحسین فلاح عضو هیات مدیره انجمن مدیران صنایع و کنفدراسیون صنعت در نگاه نخست نتایج انتخابات تهران حیرت‌انگیز بود. اعضای گروه «ائتلاف برای فردا» که نسبتا جوان و بیشتر آشنا به مدیریت مدرن هستند توانسته‌اند فقط با چند ماه کار منسجم با یکدیگر بر گروه‌ها و اشخاصی که سال‌ها است ریشه در کف بازار و بین صنعتگران قدیمی دارند غلبه کنند. یکی از عزیزان رقیب که گاهی با سخن‌های گزنده و غیرمنصفانه سعی در تحریک اعضای «ائتلاف برای فردا» و کشاندن آنها به میدان برخوردهای فردی داشت، در پی پیروزی حیرت‌انگیز این گروه، در اظهارنظری خردمندانه، این پیروزی را ناشی از متفاوت بودن روش حضور آن گروه با گروه‌های سنتی و روزآمد بودن عملکرد گروه «ائتلاف برای فردا» می‌داند. اگر افق دید را اندکی گسترده‌تر کنیم و به مواردی که مردم کشورمان فارغ از تنش‌های سیاسی، برای اظهارنظر به صحنه آمده‌اند نگاهی موشکافانه داشته باشیم، درمی‌یابیم که مردم ما سرشار از عطش برای ایجاد دگرگونی هستند. آنها آمادگی دارند برای مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی و دگرگون کردن روند نادرست شاخص‌های زندگی از جمله شاخص‌های کسب‌وکار، مداخله کرده و هزینه‌های لازم را بپردازند. سال‌های طولانی سعی شد همه وجوه اجتماعی از جمله اقتصاد و هنر و حتی روابط خانوادگی مردم سیاسی شود. از این رو، کمتر می‌توان حضور مردم را در محیطی فارغ از تنش‌های سیاسی مثال زد. اما دوستانی که در امور تشکلی تجربه دارند خوب حس می‌کنند در یک سال گذشته و در انتخابات تشکل‌ها و اتاق‌های مشترک بازرگانی و کانون عالی کارفرمایی و نهادهایی از این دست که کمتر جولانگاه سیاسیون بوده‌اند، هنگام حفظ بی‌طرفی کارگزاران دولتی، استقبال مردمی به شدت بالا رفته است. دارندگان حق در این نهادها هم برای پذیرش مسوولیت اداره امور و هم برای شرکت در دادن رای به صورتی انفجاری وارد صحنه شده‌اند.

در نمونه باشکوه و مثال‌زدنی آن که در انتخابات اتاق تهران روی داد و روز دوشنبه ۱۸ اسفند به ثمر نشست، اولا تعداد نامزدها ۸۰درصد نسبت به دوره قبل بیشتر بود، ثانیا در تهران با مشارکت بیشتر نسبت به دوره گذشته، ۳۳۵۵ نفر رای خود را به صندوق ریختند. این در شرایطی بود که به دلیل سیاست‌های بیمار اقتصادی در دولت نهم هزاران صاحب کسب‌وکار از تمدید کارت بازرگانی خود خودداری کرده بودند و حق رای دادن نداشتند. این وضع محدود به استان تهران نبود. از این جهت می‌توان انتخابات اتاق را نمایشی از عطش مردم برای ایجاد دگرگونی در روند اجتماعی و اقتصادی دانست. دوستان فعال در گروه «ائتلاف برای فردا» یک ویژگی بارز داشتند. آنها با صبر و نشاطی برخاسته از کار مشترک و اندیشیدن به آرمانی یکسان، تهمت‌ها و بدگویی‌ها و هراس‌افکنی‌های بی‌ریشه برخی رقبا را در شرایط سخت بی‌پاسخ گذاشتند. در مناظره‌ها و اظهارنظرهای خود شفاف بودند، در حدی که گاه اخلاق را معیاری جدید بخشیدند. می‌توان ویژگی اخلاق‌مداری را که متاسفانه در سال‌های اخیر در سایه گسترش فرهنگ رانت و ریا رنگ باخته است، از بارزترین وجوه اعضای «ائتلاف برای فردا» دانست. اقبال گسترده صاحبان کسب‌وکار به این گروه هم ریشه در این ویژگی داشت. در واقع می‌توان دریافت، خواست کسانی که ۱۸ اسفند پای صندوق‌ها رفتند دگرگون شدن فضای کار و زندگی‌شان آن هم توسط گروهی اخلاق‌گرا بود، گروهی که بر حفظ حریم اشخاص پای فشرده، افترا و دروغ و هراس‌افکنی را مباح نمی‌دانند.

بجا است همه فعالان اقتصادی و سیاسی کشور این انتخابات را نشانه علاقه گروه‌های مردمی به مردم‌سالاری و دموکراسی تلقی کنند و مطمئن باشند آنچه بر پایه خرد جمعی به‌دست می‌آید به سود همگان است. بررسی چگونگی واکنش صاحبان حق به تداوم مدیریت‌های سنتی و دلایل جهش مردمی برای مشارکت در اصلاح امور، که هنگام بی‌طرفی دولت در انتخابات شاهد آن هستیم، می‌تواند برای خروج از تنگناهای احتمالی آتی بسیار مفید باشد.