کاهش درآمد نفتی؛ فرصتی طلایی برای ایران
مهدی شریفینیکنفس مدیر عامل شرکت بازرگانی پتروشیمی کاهش قیمت نفت که هم اکنون شاهد آن هستیم و مشکلات ناشی از کاهش درآمدهای کشور در کنار چالشهای خود به نظرم فرصت طلایی را برای کشور ایجاد کرده است تا ما به جای خام فروشی به شکل اساسی به فکر ایجاد زنجیره ارزش در صنعت نفت کشور باشیم؛ در بحث صنعت پتروشیمی، صنایع بالادستی، میان دستی، پاییندستی و بعد صنایع تکمیلی ورود پیدا کنیم و کار را گسترش دهیم. به نظرم نگاه ما باید به سمت تولید محصولات تک و گریدهای خاص باشد تا بتوانیم براساس آن بازارخوبی را در منطقه و جهان به دست بیاوریم و این هم قطعا شدنی است.
مهدی شریفینیکنفس مدیر عامل شرکت بازرگانی پتروشیمی کاهش قیمت نفت که هم اکنون شاهد آن هستیم و مشکلات ناشی از کاهش درآمدهای کشور در کنار چالشهای خود به نظرم فرصت طلایی را برای کشور ایجاد کرده است تا ما به جای خام فروشی به شکل اساسی به فکر ایجاد زنجیره ارزش در صنعت نفت کشور باشیم؛ در بحث صنعت پتروشیمی، صنایع بالادستی، میان دستی، پاییندستی و بعد صنایع تکمیلی ورود پیدا کنیم و کار را گسترش دهیم. به نظرم نگاه ما باید به سمت تولید محصولات تک و گریدهای خاص باشد تا بتوانیم براساس آن بازارخوبی را در منطقه و جهان به دست بیاوریم و این هم قطعا شدنی است. فراموش نکنیم که ایران حداقل با ۱۵ کشور همسایه است و این نیز یک فرصت دیگر محسوب میشود، باید برای بازار این کشورها هدفگذاری کنیم و به سمت تولید پیش برویم. البته به نظرم گام برداشتن در این راه عملی نخواهد بود مگر اینکه یک متولی برای این بخش در دولت بهعنوان حاکمیت ایجاد شود. اگر پیش از این نیز ما در صنایع پتروشیمی با جهش بسیار زیاد تولید در کشور مواجه شدیم و مثلا از یک میلیون تن به ۶۰ میلیون تن رسیدیم، تنها به خاطر زحمات کارکنان، کارشناسان، متخصصان، مدیران و قطعا نقش دولت و حاکمیت بود. دولت با یک برنامه منسجم پروژهها را تعریف کرد، بحث فاینانسها را پیش برد و اقدامات مهم دیگری انجام داد که منجر به جهشی مهم شد، حالا نیز قطعا میطلبد که برای بحث گسترش صنایع پایین دستی، میان دستی و... در نفت و گاز چنین متولی شکل بگیرد. باید بخش خصوصی را نیز فعال و ملزم کنیم که طرحهای جامع صنایع پاییندستی، میان دستی و... خود را براساس محصولات تدوین و برای گرفتن مجوزهای لازم آن اقدام کنند؛ در واقع متولی حاکمیتی پروژهها را راهبری میکند تا موازی کاری اتفاق نیفتد و شاهد ظرفیتهای اشباع شده نباشیم؛ باید برای بازارهای جهانی برنامهریزی داشت و کار متولی دولتی همین برنامهریزیهای کلان است ولی اجرا باید با بخش خصوصی باشد، سرمایهگذاری نیز باید از سوی بخش خصوصی صورت گیرد. در حال حاضر نیز در صنعت پتروشیمی شاهد هستیم که فقط نقش حاکمیتی با دولت است. با توجه به تجربههای موفق پیش از این، بخش خصوصی حتما تمایل خواهد داشت که سرمایهگذاری کند. هم اکنون بهترین فرصت است تا بتوانیم در این جهت گام برداریم و به فکر زنجیره ارزش باشیم اتفاقی که باخود اشتغالزایی، درآمدزایی و حاشیه سود به همراه خواهد داشت.
اتاق نماد شخصیت بخش خصوصی
با توجه به قانون فعلی که آن هم بیاشکال نیست حتیالمقدور در سطح مملکت جایگاه و سکوی آبرومندی برای فعالان اقتصادی تعریف کرده است. اگر چنین روندی با این شتاب ادامه پیدا کند قطعا در آینده نزدیک صاحبان اصلی اتاق نه تنها بیرون رانده میشوند، بلکه بدهکار تاریخ هم قرار میگیرند. جامعه فعالان اقتصادی کشور با دانش سطح بالایی از علوم، تجربه، اصالت و شخصیت ذاتی که مبین کار، تلاش و از خودگذشتگی است توان اداره اتاق را دارند. اتاق را نباید تبدیل به وزارتخانه جدیدی کرد. بخش خصوصی پایگاه خصوصی میخواهد و در مقاطع مختلف نقش خود را در صحنه اقتصادی و اجتماعی به شکلهای مختلف نشان داده و هنوز هم در میان اعضای اتاقها، نسلهای دوم و سوم گذشتگان را میتوان دید. چرا اتاق باید نظارهگر هجوم کسانی قرار گیرد که حتی سابقه کوتاهی در این کسوت ندارند یا بنا بر موقعیت شغلی گذشته خود که در راس نهادهای اقتصادی عمومی بودهاند حالا در پی موقعیت جدیدی در اتاق هستند. بگذارید تنها محل باقیمانده برای تجار و صنعتگران در دست فعالان بخش خصوصی واقعی باشد و با کار و تولید، استقلال مملکت را حفظ و بزرگترین معضل کشور که همان اشتغال است را با تدبیر و فرهنگ خاص خود رفع کنیم.
ارسال نظر