اتاقی برای فردا
دکتر حسن فروزانفرد قائممقام طرح ملی رتبهبندی اعضای اتاق بازرگانی ایران بدون هیچ توضیحی در مورد گذشته که امروز میتواند اتلاف وقت تلقی شود بهتر است به اتاقی برای فردا بیندیشیم. اتاقی که برای مسائل جدی و حساس اقتصاد ایران از زاویه نگاه بخش خصوصی حرفهای و متخصص، حرفهای نو و کاربردی داشته باشد. اما سوالات جدی امروز اقتصاد ایران چیست؟ اتاق فردا باید به آن پاسخ بگوید: ۱- به نظر میرسد فسادی که به صورت گسترده دامنگیر اقتصاد شده و در سالهای گذشته به صورت سرطانی در حال رشد و نمو بوده همه را آلوده کرده است.
دکتر حسن فروزانفرد قائممقام طرح ملی رتبهبندی اعضای اتاق بازرگانی ایران بدون هیچ توضیحی در مورد گذشته که امروز میتواند اتلاف وقت تلقی شود بهتر است به اتاقی برای فردا بیندیشیم. اتاقی که برای مسائل جدی و حساس اقتصاد ایران از زاویه نگاه بخش خصوصی حرفهای و متخصص، حرفهای نو و کاربردی داشته باشد. اما سوالات جدی امروز اقتصاد ایران چیست؟ اتاق فردا باید به آن پاسخ بگوید: ۱- به نظر میرسد فسادی که به صورت گسترده دامنگیر اقتصاد شده و در سالهای گذشته به صورت سرطانی در حال رشد و نمو بوده همه را آلوده کرده است. این فساد از کجا ناشی شده است؟ عوامل تولیدکننده و مولد فساد در اقتصاد ایران کدام است؟ نقش بخش خصوصی در مهار آن چه بوده است؟ بخش خصوصی چگونه میتواند در این زمینه نقش کلیدی و تاریخساز خود را بازی کند؟
۲- با توجه به وضعیت درآمدهای نفتی و غیرقابل اتکا و فسادآفرین بودن آنها در طول سالیان گذشته همچنان باید توسعه ایران بر دوش این درآمدها باشد. آیا نباید جایگاه توسعه نظام مالیاتی کشور در تعامل با بخش خصوصی و ساماندهی درآمدهای قابل اتکا برای دولت در کنار حذف هزینههای گسترده نظام اداری و حرکت به سمت کوچکسازی آن از خواستههای روشن بخش خصوصی که به توسعه ایران میاندیشد، باشد؟ اتاقهای بازرگانی با چه چشمانداز و سازوکاری میتوانند در اصلاح ساختار اقتصادی و توسعه، تولید و درآمدهای آن برای کشور نقش آفرین باشد؟
۳- آیا با اینکه اثبات شده در طول ۴۰ سال گذشته در زمینه رشد اقتصاد بر پایه بهرهوری، هیچ گام موثری برنداشتهایم همچنان باید بر تولید و عرضه کالاها و خدمات با ارزش افزوده ناچیز همراه با اتلاف منابع و انرژی اصرار بورزیم و فرصتها را یکی پس از دیگری از دست بدهیم؟ آیا بخش خصوصی صاحب اندیشه و توانمند نباید پیشگام ورود به عرصه خلاقیت و نوآوری در عرصه کسبوکار باشد؟ در این زمینه، با رویکردی هوشمندانه و اخذ تجربههای بینالمللی و نگاه حداکثری برای همراهسازی ظرفیتهای توانمند داخل چه کردهایم؟
۴- پیش نیاز برنامهریزی برای توسعه اقتصاد ملی آن است که در فرآیند برنامهریزی، رویکرد کل نگر و همهجانبهای وجود داشته باشد. آیا زمان آن نرسیده است که با تشخیص مزیتهای نسبی اقتصاد ملی در بازارهای منطقهای و جهانی و ارائه اطلاعات لازم به بخش خصوصی پیشرو از یکسو و دریافت بازخوردهای لازم از آنها از سوی دیگر، ضمن استفاده از ظرفیتهای این بخش، امکان شکوفایی و نقشآفرینی هر چه بیشتر این بخش و پیرو آن تحرک بیشتر اقتصاد ملی را فراهم کرد؟ آیا زمان آن نرسیده است که فعالان اقتصادی پیشرو و معتبر که به استناد واقعیتهای موجود دارای کسبوکارهای شفاف هستند و هر یک به صورت شخصی مفهوم توسعه را درک کرده و آن را در کسبوکار حرفهای خود تجربه و سهم خود را در توسعه اقتصادی ملی ایفا کردهاند، شناسایی کرده و با دعوت و جمع کردن آنها زیر یک چتر واحد، ضمن فراهم کردن تریبونی جهت اظهارنظر حرفهای برای ایشان با پذیرش نقش محوری، بازوی مشورتی مناسبی برای ارکان نظام در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها در سطح ملی و فراملی شکل داد؟ با طرح این پرسشها، میخواهم توجه مخاطبین فرهیخته دنیای اقتصاد را به این مساله معطوف کنم که آیا نباید با عبور از مسیر طی شده و مدیریت اتاق بازرگانی در دهههای گذشته، با استفاده از رفتارها و تصمیمات مثبت و شناسایی نقاط کور و گرهگاهها، مسیری تازه را ترسیم نماییم؟
مسیری که باید ضمن پاسخگویی به پرسشهای بنیادین آغاز این نوشتار، خون تازهای را به رگهای اتاق وارد کند و نقش اتاق را بیش از پیش در تحولات اقتصادی کشور پررنگ کند.
اتاق فردا باید گامهایی برای فردای روشن ایران عزیزمان بردارد. اتاق خوب؛ اتاق فردا، باید پاسخگوی اینگونه از سوالات باشد.
ارسال نظر