محمود سریعالقلم در نخستین گردهمایی تخصصی مناطق آزاد و روابط بینالملل تاکید کرد
ضرورت تقویت بنیانهای اقتصادی
هما کبیری: روز گذشته نخستین گردهمایی تخصصی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و روابط بینالملل از سوی شورایعالی مناطق آزاد تجاری، صنعتی و ویژه اقتصادی در حالی برگزار شد که محمود سریعالقلم، میهمان و سخنران اصلی آن بود. «جایگاه ایران و تحولات بینالمللی» مهمترین موضوعی بود که سریعالقلم مورد بررسی قرار داد و تاکید کرد که ایران به یک تئوری کلان ملی نیاز دارد تا متغیرهای مختلف در این میان نقششان را نشان دهند. به گفته وی در دنیای امروز، اقتصاد اصل مهمی در حکمرانی است و اگر هم کشورها به دنبال مسائل سیاسی و فرهنگی هستند، برای تحقق آنها نیازمند یکسری امکانات اقتصادی خواهند بود.
هما کبیری: روز گذشته نخستین گردهمایی تخصصی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و روابط بینالملل از سوی شورایعالی مناطق آزاد تجاری، صنعتی و ویژه اقتصادی در حالی برگزار شد که محمود سریعالقلم، میهمان و سخنران اصلی آن بود. «جایگاه ایران و تحولات بینالمللی» مهمترین موضوعی بود که سریعالقلم مورد بررسی قرار داد و تاکید کرد که ایران به یک تئوری کلان ملی نیاز دارد تا متغیرهای مختلف در این میان نقششان را نشان دهند. به گفته وی در دنیای امروز، اقتصاد اصل مهمی در حکمرانی است و اگر هم کشورها به دنبال مسائل سیاسی و فرهنگی هستند، برای تحقق آنها نیازمند یکسری امکانات اقتصادی خواهند بود. این استاد تمام دانشگاه شهید بهشتی معتقد است اولویت و انرژی اصلی کشور باید برای تقویت بنیانهای اقتصادی باشد و اگر مردم این بنیانها را داشته باشند، خود بهخود فرهنگ بارور میشود.
مناطق آزاد را آزاد کنیم
نخستین منطقه آزاد در دنیا در سال ۱۸۸۸ ایجاد شد که هویت اصلی آن تجارت بود. بعد از جنگ جهانی دوم بود که منطقه آزاد دیگری در سال ۱۹۵۷ در ایرلند ایجاد شد و پس از آن نیز بهدلیل موفق بودن این تجربه، مناطق آزادی نیز در هندوستان و سنگاپور ایجاد شدند. شاید هدف اولیه مناطق آزاد، آزاد شدن تجارت از بند مقررات بود تا با کاهش پیچیدگی بوروکراسی، فضای کسبوکار بهتری ایجاد شود. دبیر شورای عالی مناطق آزاد تجاری، صنعتی و ویژه اقتصادی و مشاور رئیسجمهور معتقد است مناطق آزاد در ایران نیز از ابتدا با این هدف درست شده بود اما بعد مانند سایر کارها از اهمیت آن کاسته شده است. اکبر ترکان در این همایش تاکید کرد: در ابتدا قرار بود قطبهای صادراتی درست کنیم اما دروازههای وارداتی ایجاد شد. همین موضوع موجب شد تا اعلام کنیم که بیایید مناطق آزاد را آزاد کنیم.جایگاه مناطق آزاد از آن جهت اهمیت بیشتری پیدا میکند که بهزودی قرار است مسوولیت کمیسیونهای مشترک با کشورهای همسایه منطقه به عهده مناطق آزاد گذاشته شود.ترکان در این باره توضیح داد: قرار بود در مناطق آزاد از بند مقررات آزاد شویم اما با پیچیدگیهای مقررات و ابهامهای جدیدی که ایجاد شد،فضای کسبوکار بهتر نشد. همچنین از فضای فرهنگی هم مراقبت نشد و به مسائل اجتماعی کم توجهی شد.
دبیر شورایعالی مناطق آزاد اظهار کرد: میخواهیم برنامهریزی کنیم مناطق آزاد کشور را به مراکز تجاری دنیا متصل کنیم که برای این کار باید یک پورت داشته باشیم. اتصال مناطق آزاد به چرخه صنعت آزاد لوازم نامحسوس دیگری نیز نیاز دارد که هنوز نمیدانیم باید چه کنیم و چطور به دنیا متصل شویم. وی ادامه داد: ما از نظر رفتاری هنوز نمیدانیم که باید چطور به دنیا متصل شویم و اساس این روابط چه باید باشد؟ چگونه باید روابط را بسازیم و آرایش ما چطور باشد که در چرخه جهانی بتوانیم با کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنیم؟
اصول مشترک کشورهای پیشرفته
در ۲۸هزار کتاب اقتصاد، سیاست و اقتصاد سیاسی که در ۳۴ سال گذشته در دنیا آماده و چاپ شده یا بهکار گرفته شده، یک اصل کانونی قابل شناسایی است و آن این است که هر کشوری که در دنیا پیشرفت کرده، یک اقدام را مبنا قرار داده و آن بینالمللی شدن است. محمود سریعالقلم معتقد است در تاریخ ۴ قرن توسعه در دنیا، هیچ کشوری نیست که پیشرفت کرده باشد اما این پیشرفت بر اساس یک الگوی محلی بنا شده باشد، بلکه همه کشورها ارتباطات گسترده بینالمللی داشتند، چرا که این یک اصل پیشرفت همگانی است و فعالیت در مدارهای جهانی است که ضعفها را نشان میدهد.
استاد روابط بینالملل دانشگاه شهیدبهشتی با تاکید بر اینکه هر کسی در هر حرفه و صنعتی که هست، تنها در شرایطی میتواند ارزیابی صحیح و منطقی داشته باشد که در مدارهای بینالمللی فعال باشد، گفت: اصول توسعهیافتگی جهانی است و تابع جغرافیا، فرهنگ، تاریخ و ادبیات نیست اما الگوهای توسعهیافتگی تابع شرایط محلی کشورها است.وی با اشاره به اینکه کشورها برای پیشرفت نیاز به بینالمللی شدن دارند، تاکید کرد: ۹۵درصد کشورهای جهان اصول مشترکی برای اهداف ملی مورد اجماع خود دارند که نخستین آنها افزایش ثروت ملی است. در حال حاضر عربستان ۷۵۰میلیارد دلار ذخایر ارزی خارج از بودجه جاری در سایر کشورها دارد که سالانه سودی معادل ۷۰ تا ۹۰ میلیارد دلار برای کشورش دارد. سرمایه امارات در سایر کشورها ۷۷۳میلیارد دلار است و کویت ۴۱۰ میلیارد دلار و قطر ۹۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارج از کشور خودشان دارند. این موید آن است که همسایگان ما در خلیجفارس بیش از ۲تریلیون دلار خارج از بودجه جاری کشورشان سرمایهگذاری خارجی دارند. آیا در این میان کشوری هست که علاقهمند باشد ایران پیشرفت کند و درآمد سرانهاش به ۲۵هزار دلار در سال برسد؟
سریعالقلم معتقد است خارج از تعارفات دیپلماتیک هیچ کشوری نیست که علاقهمند به پیشرفت ایران باشد. وی در این باره توضیح داد: کشوری که ثروت ندارد، نمیتواند کار سیاسی کند، کار فرهنگی هم نمیتواند بکند. در یک کلام، یک ملت بدون ثروت نمیتواند کار بنیادی کند. اگر کشور ما در ۵ سال آینده جهتگیریهای بینالمللی و کار سیاسی خودش را تغییر ندهد، شاید در مسیری قرار گیرد که با افول پایدار مواجه شود.
این استاد دانشگاه دومین اصل مشترک توسعه کشورها را همکاریهای به هم تنیده دولتها، بنگاهها و دانشگاهها دانست و گفت: همگرایی منطقهای اقتصادی هم اصل دیگری است و بر اساس آن مطالعه مسائل جهانی به ما میگوید که جهانی شدن امروز به منطقهای شدن تبدیل شده و اهمیت منطقه در توسعه اقتصاد ملی است. در حال حاضر ما با همسایگان خودمان مشکلات جدی داریم و حتی در مراحل اولیه اجرای سند چشماندازی که در سالهای قبل نوشته شده هم نیستیم.
حل و فصل سریع اختلافات غیراقتصادی هم موضوع دیگری است که کشورها درمورد آن اجماع دارند. ثبات سیاسی و رضایتمندی عامه مردم نتیجه نرخ رشد اقتصادی حداقل ۳درصدی است. سریعالقلم در این باره معتقد است: بهتر است سراغ اقتصاد برویم. اگر نیازهای اولیه مردم برطرف شود، خود به خود به مبانی سیاسی حکمرانی علاقهمند میشوند. چون رشد اقتصادی حداقل ۳ درصدی، مشروعیت در پی دارد.به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه، توجه به طبقه متوسط جامعه به عنوان مهمترین طبقه جامعه و همچنین حفظ محیط زیست نیز دو اصل دیگر کشورها برای رسیدن به اهداف ملی است.
کشورهای آسهآن، ۱۰ کشور آسیای جنوب شرقی هستند که بلوک اقتصادی درست کردند و از نظر اقتصادی به هم قفل شدند تا در حوزههای دیگر نیز روابطشان را حل کنند. تولید ناخالص داخلی این کشورها در سال ۲۰۱۲ حدود ۲/۲ تریلیون دلار و حداقل رشد اقتصادی آنها نیز ۴درصد بوده است.
سریعالقلم به عنوان نمونه دیگری به کشور کرهجنوبی اشاره کرد و گفت: حداقل رشد اقتصادی کرهجنوبی در نیم قرن اخیر ۷درصد بوده و درآمد سرانه این کشور نیز ۲۳هزار دلار در سال است. این در حالی است که ارزش صادرات و واردات این کشور ۲/۱ تریلیون دلار بوده است. این آمارها نتیجه یک سری سیاستگذاریها است. به معنای آنکه کل حکمرانی در مسائل اقتصادی تمرکز کرده است. این در حالی است که ما در سیاست خارجی یک ریل داریم و در مسائل اقتصادی یک ریل و اگر این ریلها مشترک نشود، باید منتظر رشدنیافتگی در کشور باشیم.
ترکیه کشور دیگری بود که سریعالقلم به عنوان نمونه به آن اشاره کرد و گفت: ترکیه در سال ۲۰۱۲، تنها ۶۲میلیارد دلار محصولات کشاورزی صادر کرده و در سال ۴میلیارد دلار گل صادر میکند. این کشور در سال ۲۰۱۲ حدود ۳۶میلیون نفر توریست داشت و تا ۵ سال پیش رتبه ۱۲ را در صنعت گردشگری به خود اختصاص داده بود که این رتبه اکنون به عدد ۴ رسیده است. همچنین نرخ رشد اقتصادی ترکیه در ۱۵ سال گذشته ۸درصد بوده است. این موضوع حاکی از آن است که مبنای کار همه حاکمان ترکیه اقتصادی بوده و گرایشهای حزبی در جریانهای توسعه ملی دخالتی نداشته است.
به گفته این استاد دانشگاه، توسعه اقتصادی مانند دو امدادی است و یک مسیر برای اقتصاد تعیین شده و یک عده ۴ تا ۸ سال میآیند و کار را جلو میبرند و چوب حکمرانی را به نفر بعدی میدهند اما در کشور ما هر ۴ سال یا ۸ سال یکبار مسیر حکمرانی بهطور کامل عوض میشود.
سهم رشد اقتصادی کشورها در جهان
بر اساس گزارش بوئینگ و ایرباس در ۲۰ سال آینده باید ۳۵هزار هواپیمای مسافری ساخته شود که ۸/۴تریلیون دلار هم هزینه در بر دارند و ۳۵درصد تقاضا برای ساخت این هواپیماها در آسیا است. سریعالقلم در این باره تاکید کرد: چرا استعدادهای ایران بروز ملی و منطقهای ندارد؟ اگر ایران با دنیا روابط عادی داشت، ایران میتوانست سهم قابل توجهی در ساخت این هواپیماها داشته باشد. همچنین اگر روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیجفارس عادی بود، پیمانکاران و مهندسان ایرانی میتوانستند نقش قابل توجهی در منطقه داشته باشند. به همین دلیل میتوان گفت بسیاری از گرههای ما در رشد و توسعه اقتصادی، سیاسی است، البته مشکل قدری هم در متدولوژی است.
به گفته این استاد دانشگاه، هر چند سهم رشد اقتصادی آمریکا از رشد اقتصادی جهان در ۳۰ سال گذشته ۳۰ درصد بوده که امروز به ۱۴درصد رسیده است که حاکی از کاهش نقش آمریکا در جهان است اما نقش این کشور در خاورمیانه بیشتر شده است. این در حالی است که سهم کشوری مانند چین در ۳۰ سال گذشته در نرخ رشد اقتصادی دنیا از ۱۰درصد به ۶/۳۳درصد رسیده است. بنابراین میتوان گفت حکمرانان ایران باید اطلاعاتشان از دنیا به روز باشد و بر اساس واقعیتها تصمیمگیری کنند. به این ترتیب اگر آرامش سیاسی ۱۰ ساله در کشور برقرار شود، آنگاه میتوانیم در کشورهای آسیایی دنبال بازار باشیم.
حرکت تحولات بینالمللی
این روزها تحولات جدیدی در دنیا اتفاق میافتد که میتواند بر اقتصاد کشورها تاثیر داشته باشد. در این میان میتوان به آسیا و آمریکای لاتین اشاره کرد که در این کشورها طبقه متوسط جامعه به شدت در حال رشد است و در سال ۲۰۳۰ حدود ۵۰۰میلیون نفر به طبقه متوسط جهان اضافه خواهند شد. این در حالی است که در اروپا و آمریکای شمالی طبقه متوسط که تعیینکننده اصول حاکمیت هستند، در حال کاهش است.
سریعالقلم با اعلام این مطلب گفت: در آسیای مرکزی و قفقاز تحولات جدی در حال وقوع است و بهدلیل اتصالات بینالمللی، این کشورها به شدت در حال رشد هستند. همچنین با توجه به افزایش جمعیت و تقاضا برای غذا، امنیت غذایی کشورها نیز افزایش مییابد و برخی کشورها از جمله عربستان و کرهجنوبی برای تامین نیازهای غذایی خود زمینهای زیادی را در آفریقا اجاره کردهاند و در آنها محصول کشت میکنند.
تحول دیگر از نظر سریعالقلم افزایش رقابت برای فروش خدمات در بین کشورها است و در این میان ایران نیز استعداد خوبی برای فعال شدن در این زمینه دارد، اما سیاستهای خارجی اجازه نمیدهند. همچنین بنگاهها، سیاستمداران و دانشگاهیان نیاز به بازبینی مهارتهایشان دارند، ضمن آنکه باید به کشورهای BRICS نیز توجه ویژهای شود. چرا که بر اساس پیشبینیها در سال ۲۰۲۰، حدود ۵۰درصد از رشد ناخالص داخلی دنیا از آن کشورهای BRICS (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) است.
بر این اساس برای توسعه ایران، لازم است تا شناخت عینی و واقعی از جهان و ایران مد نظر باشد و قوه قضائیه و مقننه موثرتر عمل کنند. نباید فراموش کرد که افق و سیاستگذاری نرخ رشد ۵درصدی، ضامن حل و فصل بسیاری از نارساییها خواهد بود.
ارسال نظر