موانع سیلوسازی غلات و بومی شدن آن در کشور
تا قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی کمتر کسی باور داشت فرزندان این آب و خاک در غیاب کارشناسان انگلیس، روس، ایتالیا، رومانی، استرالیا و ... قادر باشند راسا نسبت به ساختوساز سیلوهای بزرگ بتنی جهت ذخیره سازی غلات آن هم با کیفیتی قابل رقابت با آنها اقدام کنند.
اکبر شریفی
تا قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی کمتر کسی باور داشت فرزندان این آب و خاک در غیاب کارشناسان انگلیس، روس، ایتالیا، رومانی، استرالیا و ... قادر باشند راسا نسبت به ساختوساز سیلوهای بزرگ بتنی جهت ذخیره سازی غلات آن هم با کیفیتی قابل رقابت با آنها اقدام کنند. ولی خوشبختانه این آرزو به واقعیت پیوست و از مرزهای داخلی نیز گذشت و کارشناسان ذیربط موفق شدند در عرضه مناقصات بینالمللی حضور یافته و اقدام به ساخت سیلوهای ذخیره سازی غلات در سایر کشورها نمایند ولی به موازات تولید گندم و رسیدن به خودکفایی در تولید این محصولات مهم و استراتژیک که از آرزوهای رهبری و ملت ایران بود امر سیلو سازی شتاب واقعی نداشت و باعث گردید کشاورزان تولیدات خود را در کنار جادهها و بیابانها تخلیه و ساعتها و بلکه روزها در نوبت تحویل دهی محصول خود به سیلوها معطل بمانند و از این بابت خسارتهای سنگینی را متحمل شوند.
دلایل این روند را به شرح زیر توضیح میدهم:
۱ - تفسیر غلط مسوولان اجرایی ذیربط که خرید و فروش گندم را در انحصار دولت دانسته و به آن عمل نمودند.
۲ - باور نداشتن به تواناییهای موجود متخصصان داخل از سوی مسوولان تاثیرگذار
۳ - دادن اعتبارات جاری و عمرانی بیهدف به بخش دولتی و در مقابل سختگیریهای بیمنطق برای بخش غیردولتی
۴ - بیثباتی در دستورالعملها و مصوبات ابلاغی دولتهای قبل از جمله این که در سالهای ۷۶ -۷۵ مسوولان وقت سازمان غله کشور متعهد شدند چنانچه بخش خصوصی سیلوسازی و ظرفیت سازی نماید معادل ظرفیت سالانه اجاره بها به آنها پرداخت شود ولی این دستورالعمل در سالهای بعد لغو گردید.
۵ - متناقض بودن دستورالعملها و سیاستهای ابلاغی از جمله این که در سال گذشته با دادن تسهیلات بانکی بخش خصوصی ترغیب به سیلو سازی شد ولی در همان سال دستورالعمل دیگری صادر و با تصور صرفهجویی و جلوگیری از پرداخت اجاره بها به بخش خصوصی اولویت ذخیره سازی را به مراکز دولتی داده و اعلام نمودند ابتدا باید سیلوها و انبارهای دولتی مملو از گندم شود تا در نهایت اگر لازم شد از ظرفیتهای موجود بخش خصوصی استفاده به عمل آید. غافل از این که هزینههای تخلیه و بارگیری و حمل و نقل مضاعف ناشی از این امر به مراتب بیشتر از پرداخت اجاره بها به بخش خصوصی خواهد شد.
در گذشته تلاش زیادی شد که سیلو سازی در کشور بومی شود و این هدف در بخش سیلوهای بتنی تحقق یافت ولی به دلیل بیتوجهی رشد چشمگیری نداشت و در مقابل سیلوهای فلزی که از خارج کشور وارد میشوند و مستلزم خروج ارز از کشور هستند مورد حمایت قرار گرفت. لازم است مسوولان ذیربط نسبت به استمرار آن تامل نموده و یا حداقل نسبت به بومی سازی آن گامهای عملی بردارند.
همچنین دادن تسهیلات برای ورود سیلوهای فلزی از خارج کشور و رونق بخشیدن به ساخت و ساز سیلو امری پسندیده است ولی بهتر آن است که تا زمان آزاد سازی کامل فعالیتهای مرتبط با گندم و آرد و واگذاری امور اجرایی به بخش خصوصی در محاسبه هزینههای تخلیه و بارگیری و نگهداری گندم که توسط بخش خصوصی صورت میپذیرد تجدید نظر شده و واقعیتر با آن برخورد شود تا بدون نیاز به ارائه تسهیلات به بخش خصوصی و خروج ارز از کشور فضایی فراهم شود که سرمایههای بخش غیردولتی داوطلبانه در این عرصه هدایت گردد و از ایجاد رانت و رانتخواری و رشوه خواری و خروج ارز از کشور جلوگیری شود.
شاید از این رهگذر همانند اوایل انقلاب که محدودیت ارزی وجود داشت و سیلو سازی بتنی بومی گردید سیلوهای فلزی نیز بومی شده و مشکل تحویل دهی گندم کشاورزان نیز برطرف گردد.
ارسال نظر