گزارش یک نماینده بخش خصوصی (۱)
از درون اتاق
پدرام سلطانی- حضور من در اتاقهای بازرگانی، صنایع و معادن تهران و ایران به واسطه رای اعضای اتاق و برگزیدن من به عنوان یکی از نمایندگان بخش خصوصی در دوم اسفند ۱۳۸۵ برای مدت ۴ سال بود و اکنون که در آستانه پایان ماموریت ۴ ساله خود هستم، لازم دانستم که فرازهایی از وقایع و اقدامات ۴ ساله گذشته را به رشته تحریر درآورم و به اطلاع اعضای اتاق تهران برسانم. در این گزارش تلاش کردهام تا مسائل را از زاویهای بیطرفانه طرح و نقد نمایم. اما به دلیل اختلاف دیدگاهی که قطعا بین نگارنده و برخی از کسانی که در این گزارش از ایشان نام برده میشود، وجود دارد، قضاوت را به خوانندگان واگذار میکنم.
ضمنا در این گزارش به جهت رعایت اختصار و پرهیز از تعارف و تبعیض از به کار بردن عناوین و القاب و مدارج علمی افراد خودداری نمودهام که در ابتدا لازم است از همه نامبرده شدگان محترم در این گزارش از این بابت پوزش بخواهم.
اتاق شناسی
لازم میدانم که به عنوان مقدمه نگاه کوتاهی به تاریخچه اتاقهای بازرگانی و فلسفه وجودی آنها در ایران و جهان بیندازیم تا بدینوسیله خوانندگان و نویسنده ابتدا به برداشت مشترکی درباره اتاق برسند. تشکیل اتاقهای بازرگانی در دنیا به سال ۱۵۹۹ میلادی برمیگردد. در این سال اولین اتاق بازرگانی در شهر مارسی کشور فرانسه توسط تجار و بازرگانان این شهر تشکیل گردید. علت اولیه به وجود آمدن اتاقهای بازرگانی این بود که فعالان اقتصادی در عملیات بازرگانی همواره با مشکلاتی روبهرو بودند که رفع این مشکلات نیاز به رایزنی با حکومت داشت. بازرگانان دریافته بودند که انعکاس مشکلات و پیشنهادات به حاکمین به صورت انفرادی از اثربخشی لازم برخوردار نیست و لذا با گرد هم آمدن در قالب اتاقهای بازرگانی و گزیدن نمایندگان و سخنگوی خود سعی در افزایش قدرت مذاکره و چانه زنی با حکومت داشتند. به نظر میرسد که تجربه مواجهه تشکل با حکومت برای رفع مشکلات و انعکاس پیشنهادات تجربه موفقی بود؛ چرا که طی دو قرن پس از آن اتاقهای بازرگانی در جهانی که هنوز وسایل ارتباط جمعی برای انتقال اخبار وجود نداشت به سرعت در شهرها و کشورهای پیشرو آن زمان شکل گرفتند پس نخستین اتاقهای بازرگانی تشکلهایی بودند که برای ارتباط با حکومت به وجود آمده بودند و به تعبیر من این نسل اول اتاقهای بازرگانی بود. اما پس از آن و خصوصا با رشد چشمگیر تولید و تجارت پس از وقوع انقلابهای صنعتی در اروپا در قرن نوزدهم و ضرورت یافتن توسعه همکاری میان فعالان اقتصادی در یک کشور و همچنین افزایش نیاز به تبادل کالا میان کشورها ماموریت اتاقهای بازرگانی به توسعه شبکه ارتباطی میان فعالان اقتصادی قلمرو خود و نیز ترویج تعامل با تجار و بازرگانان کشورهای دیگر معطوف شد. این ماموریت تا جنگ دوم جهانی بیشتر متمرکز بر روابط داخلی فعالان اقتصادی بود و پس از آن با تقویت همکاریهای اقتصادی فیمابین دولتها و انعقاد پیمان عمومی تعرفه و تجارت (GATT) در سال ۱۹۴۸ به ارتباطات فرامرزی و تقویت شبکه جهانی فعالان اقتصادی مبدل شد. بدین ترتیب نسل دوم اتاقهای بازرگانی اتاقهایی برای توسعه شبکههای تجاری و اقتصادی ملی و بینالمللی بودند. اما از دهه هشتاد قرن بیستم و با توسعهیافتگی بیشتر بنگاههای اقتصادی - هم از نظر مقیاس و هم از لحاظ اندیشه مدیریتی و اقتصادی - از یک سو و از سوی دیگر با توجه به اولویت یافتن توسعه اقتصادی و بهبود فضای کسب و کار برای دولتها - که موجب تسهیل نقش اتاقها در ایفای ماموریتهای اولیه شان شده بود - اتاقهای بازرگانی به نسل سوم خود قدم نهادند. اتاقهای نسل سوم اتاقهایی هستند که با درک ضرورت رشد و توسعه همه جانبه جامعه به عنوان لازمه دوام و تحکیم توسعه اقتصادی به ترویج ارتباط سالم و سازنده اقتصاد با جامعه میپردازند. مفاهیمی چون مسوولیت اجتماعی بنگاهها، توسعه پایدار، کاهش شکاف طبقاتی، توسعه دانش محور، تجارت و حقوق بشر و مانند اینها در واقع ماموریت نسل سوم اتاقها یا اتاقهای پیشرو قرن ۲۱ هستند. اتاقهای نسل سوم همچنین در تعامل با دولت متبوع خود و دیگر اتاقها و سازمانهای بینالمللی نقش جدیتری در شکل دادن به سیاستهای تجاری و اقتصادی ملی و بینالمللی و تعریف ماموریتهای مشترک در سطح جامعه جهانی دارند.
ارسال نظر