گفتوگو - محسن حاجی بابا مطرح کرد -۱
چالش ارزی و راهکارهای بخش خصوصی
فاطمه باباخانی- در کنار تب سکه و صفهای طولانی برای خرید آن، بسیاری برای دستیابی به سودی هنگفت در مدت زمانی محدود به سراغ دلار رفتند. محسنحاجیبابا از نمایندگان اتاق تهران میگوید من حتی پیک موتور سواری را میشناسم که برای کسب سود، موتور که تنها وسیله درآمدش بوده را فروخته و با پول آن ارز خریده است. در گفتوگویی که در دفتر کارش با او داشتیم، حاجی بابا از حبس ارز در خانهها ابراز نگرانی کرده و یکی از دلایل این هجوم به صرافیها و بانکها را تصمیمگیریهای مکرر و شوکهای مبتنی بر این تصمیمگیریها میداند. به گفته او باید تصمیمگیران اقتصاد کشور با کمک و مشاوره بخش خصوصی آرامش و اعتماد را به جامعه بازگردانند. شما از جمله کسانی هستید که بانک مرکزی را فاقد یک سیاست ارزی مشخص میدانید و معتقدید که این امر موجب سردرگمی در این بخش شده است. این سردرگمی چه تاثیری بر اقتصاد ایران دارد؟
به نظر من باید وضعیت ارز از فروردین امسال تاکنون تجزیه و تحلیل شود تا ریشههای مساله را بشناسیم و واکاوی کنیم. میتوان مصاحبههای مسوولان بانک مرکزی را از فروردین امسال با ذکر تاریخ و رقم نرخ ارز در آن موقع به شکل جدول تهیه کرد تا نتیجه گفتهها مشخص شود. حرکتهای بانک مرکزی در مقابل نرخ ارز، انفعالی و عکس العملی بوده است؛ یعنی متاسفانه در ۱۰ ماه گذشته این برآورد از سوی مسوولان صورت نگرفته است که نرخ ارز به کجا میرود. ما در بازرگانی اصلی داریم مبنی بر بازارسنجی و تجزیه و تحلیل؛ بنابراین اگر مسوولان بانک مرکزی در ۱۰ ماه گذشته تجزیه و تحلیل درستی نداشتند حداقل در نیمههای سال باید به این نتیجه میرسیدند که بازار به کجا میرود و با برنامهریزی و برنامه بدون تغییر برای آن راهکار میاندیشیدند در حالی که در مقابل ما میبینیم حرکتها در مقابل ارز بیشتر عکسالعملی است به این ترتیب که یک روز ارز به بازار میریزند و مدتی بعد سیاست دیگری جایگزین آن میشود. برنامههای مقطعی و نامنظم عملا به بازار سیگنال میدهد که ما حرکت درستی نداریم و جامعه به سمتی میرود که برای اطمینان خود شروع به پس انداز ارز و طلا میکند در کنار آن تغییراتی در بانک مرکزی به وجود آمده است که این امر این عدم اعتماد را تشدید میکند. ما اوایل آبان ماه در بانک مرکزی و مرکز توسعه تجارت طرحی را برای نرخ ارز تهیه کردیم که قریب به یقین این طرح میتوانست در ثبات بازار ارز موفق باشد و آن را کنترل کرده و در مسیری قرار دهد که در اختیار بانک مرکزی باشد.
واقعیت این است که ما در جنگ اقتصادی هستیم و در این شرایط دعوت و فراخوان از استادان دانشگاه نمیتواند مشکلات اقتصادی ما را به سمت و سویی برای حل مشکلات ببرد. حرمت و درس استادان محترم است، اما آیا شرایط امروز ما چیزی است که در دانشگاهها تدریس شده باشد؟ به نظر من در این شرایط مشورت با کسانی که سابقه طولانی در امر اقتصاد و بازرگانی دارند بسیار موثرتر از راهکارهای تئوریک است. یک ماه قبل کارگروهی به گفته آقای بهمنی تشکیل شد، اما تاکنون از اعضای این کارگروه دعوت نشده است که در رابطه با مسائل مرتبط مورد مشورت قرار بگیرند.
شرایط مبتنی بر سردرگمی که شما به آن اشاره میکنید چه تاثیری بر فعالیتهای اقتصادی دارد؟
در شرایطی که الان ما در آن قرار داریم امکان برنامهریزی حتی سه ماهه از واحدهای تولیدی گرفته شده است. برای بخش بازرگانی هم این شرایط مضر است. در بخش تولید، تولیدکننده وقتی مواد اولیه برای خودش تهیه میکند، نمیداند جنس را به چه قیمتی بفروشد تا زیان نکند، ضمن اینکه برای او این تضمین وجود ندارد که پس از مصرف مواد اولیه، بتواند جایگزینی برای آن داشته باشد. صادرکننده ما گرچه از بالا رفتن نرخ ارز حمایت میکرد، اما دنبال این وضعیت نبود. ما میگفتیم نرخ ارز باید واقعی شود، اما در کنار آن باید از تولیدکننده حمایت شود تا بتواند صادرات انجام دهد. ما اولین هدفمان از بالا رفتن نرخ ارز حمایت از تولید کشور بود؛ بنابراین در سالیان گذشته مدام از اجرای برنامه چهارم و بالا رفتن نرخ ارز بر مبنای آن حرف زدیم، اما حالا شما ببینید به یکباره و ظرف شش ماه این فاصله قیمتی پر شده است و این درست نیست و ثباتی ندارد. نوسان ۵۰۰ تا ۸۰۰ تومانی نرخ ارز برای تولید فاجعه است؛ چرا که اعتماد عمومی را نسبت به اقتصاد کشور از بین میبرد. ما باید این اعتماد را به مردم بازگردانیم.
در شرایط حاضر بخش زیادی از این ارزهای فروخته شده به خانهها رفته، حبس شده و از گردش و تولید خارج شده است. بانک مرکزی باید وضعیت را بررسی کرده و با دیدگاه بلند مدت و حداقل دو ساله نرخ ارز را تعیین کند. به نظر من راه حل مدیریت نرخ ارز و پایین نگه داشتن آن، تزریق ارز نیست، بلکه یک جنبه مهم آن از بین بردن تقاضا است.در زمان بحران زمان را نباید از دست داد و باید به سرعت تصمیم درست بگیریم. اگر ما چند بار اوراق مشارکت توزیع کردیم و این اوراق خریداری نشده است چه اصراری داریم که این اوراق را با همان ۱۶ درصد سود دوباره توزیع کنیم.
ارسال نظر