ابهام در تولید و مصرف گندم

گروه بازرگانی - شرکت بازرگانی دولتی ایران در حالی از تولید ۱۲ میلیون تنی گندم در پایان فصل خرید خبر می‌دهد که تاکنون کمتر از ۵/۵ میلیون تن گندم به شیوه تضمینی از کشاورزان کشور خریداری شده است.

مدیران وزارت بازرگانی چنین استدلال می‌کنند که کشاورزان حدود ۵/۶ تن گندم را جهت مصرف خانگی خود نگه داشته‌اند آنها از سوی دیگر از کاهش ۲۸ درصدی مصرف نان متعاقب هدفمندسازی یارانه‌ها و آزادسازی قیمت آرد و نان خبر داده‌اند. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که اگر واقعا ۱۲ میلیون تن گندم در کشور تولید شده - آماری که در واقعیت آن باید تردید کرد- چرا کشاورزان به چنین «ذخیره‌سازی استراتژیکی» دست زده‌اند؟ و آیا نباید آن ۵/۶ میلیون تن را به میزان مصرف افزوده و در آمار تطبیقی لحاظ کنیم؟ واقعیت این است که با گران شدن نان، کشاورزان به سنت خودکفایی در تولید نان (!) باز گشته‌اند. طی یک دهه گذشته با برچیده شدن تنورهای خانگی، کشاورزان نیز به خرید نان ماشینی روی آوردند، اما اکنون با آزاد‌سازی قیمت‌ها و گران شدن قیمت رسمی نان، نظام تولید و مصرف این محصول نیز در میان اقشار روستایی تغییر یافته و شاهد تجدید حیات ساز و کار پخت خانگی نان هستیم.

معنای اقتصادی این روند چیست؟ آیا امتناع کشاورزان از فروش تضمینی گندم حساسیت تقاضا را در بازار تشدید نمی‌کند و به کمبود گندم مورد نیاز صنایع منجر نمی‌شود؟ در این صورت امسال باید چه میزان گندم وارد شود؟

به نظر می‌رسد ۶ سال پس از خودکفایی گندم، بار دیگر به واردات کلان این محصول استراتژیک نیازمند شده‌ایم که در این فرآیند علاوه بر عقب ماندگی فناوری کشت و تولید، دیم بودن بیش از دو سوم اراضی کشور، سرمایه‌گذاری بسیار پایین در این بخش به‌رغم تاکیدات برنامه‌های توسعه و ... نباید از دو عامل خشکسالی و مدیریت نامطلوب در بخش عرضه و تقاضا غافل بود.

به یاد داشته باشیم که موسسه تحقیقاتی مارتل در تازه‌ترین گزارش خود هشدار داده است که خشکسالی و کمبود شدید بارندگی در سال ۲۰۱۱ به شدت تولید گندم در منطقه خاورمیانه از جمله ایران را تهدید خواهد کرد که با توجه با افزایش قیمت‌ها، واردات نیز گران‌تر خواهد شد.