مدیرعامل شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مطرح کرد:
واگذاری نمایشگاه «پرند» به بخش خصوصی
نقشه جامع نمایشگاهی تدوین میشود
به صنعت نمایشگاهی پرداخته نشده است
کاظم اکبرپور در بازدید از دنیای اقتصاد / عکس: آکو سالمی
نقشه جامع نمایشگاهی تدوین میشود
به صنعت نمایشگاهی پرداخته نشده است نفیسه آفرین زاد: گفتوگو با مدیرعامل شرکت سهامی نمایشگاه بینالمللی تهران با طرح یک پرسش درباره حجم گردش مالی این شرکت آغاز شد و سرانجام نیز، با «بی میلی» کاظم اکبرپور برای پاسخ به این پرسش، پایان گرفت. اما شاید این گفته کاظم اکبرپور که «گردش مالی شرکت رقمی نمیشود که ارزآوری هم برای مملکت داشته باشد»، درست باشد، زمانی که در محوطه نمایشگاه بینالمللی پایتخت قدم میزنی، اما دیگر از آن همه شور و اشتیاقی که زمانی با برپایی نمایشگاههایی چون نمایشگاه کتاب و ... در آن میدیدی، خبری نیست. این گفتوگو با محورهایی چون روند تاسیس سایت نمایشگاهی پرند که قرار است همه نمایشگاههای پرمخاطب به آنجا منتقل شود، و نیز موضوع اکسپو ۲۰۱۵ میلان و تمهیدات وزارت بازرگانی برای حضور در این رویداد بینالمللی و دلیل تعلل وزارت بازرگانی در واگذاری نمایشگاه بینالمللی به بخش خصوصی پی گرفته شد که ماحصل آن را در زیر میخوانید...
از بررسی حجم گردش مالی شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی شروع میکنیم. با توجه به اینکه حجم گردش مالی برگزاری نمایشگاههای بینالمللی در دنیا، رقمی در حدود ۴۰۰ میلیارد دلار برآورد شده، ارزیابی شما از خلاء ارزآوری در نظام نمایشگاهی ایران چیست؟
من رقم گردش مالی نمایشگاهها را نمیدانم، چون اصلا در حوزه کاری ما نیست و من هم دقتی روی این رقم نداشتهام. ضمن اینکه در اساسنامه شرکت نیز ذکر شده که موضوع گردش مالی جزو اولویتهای شرکت نمایشگاههای بینالمللی نیست و هدف ما هم صرفا برگزاری نمایشگاه برای توسعه صادرات است.
یکی از آثار توسعه صادرات، تقویت ارزآوری به کشور است، چرا رقم ارزآوری نمایشگاههایی که در کشور برگزار میشود روشن نیست؟
اساسا گردش مالی شرکت رقمی نمیشود که ارزآوری هم برای مملکت داشته باشد! در هر حال من رقمی در این زمینه ندارم و خیلی هم علاقهمند نیستم که داشته باشم؛ حساسیت هم روی آن ندارم. همین که وظایف ما محقق شود، کافی است.
در هر حال فکر نمیکنید که یکی از همین وظایف، گسترش فعالیت در راستای ارزآوری برای کشور باشد؟
خیر. همان طور که گفتم، بر اساس آنچه که در اساسنامه شرکت نمایشگاههای بینالمللی ذکر شده، وظیفه این شرکت برپایی نمایشگاههای داخلی و خارجی و همچنین برگزاری همایشها و سمینارهای تخصصی برای توسعه صادرات صنعتی، بازرگانی، خدماتی و کشاورزی است. ضمن اینکه برگزاری نمایشگاهها با هدف تبادل دانش و دستاوردهای صنعتی و ایجاد ارتباطات همسو در زمینه امور نمایشگاهی نیز در دستور کار است.
در این بین، ما در سال حدود ۶۰ تا ۷۰ نمایشگاه داخلی برگزار میکنیم که در این نمایشگاهها علاوه بر مشارکت تجار داخلی و خارجی و صنعتگران و قطبهای تولیدی بازرگانی و صنعتی کشور، هیاتهایی نیز از خارج از کشور به طور تخصصی برای خرید از این نمایشگاهها حضور مییابند که همین امر ارزآوری مورد نظر شما را محقق میکند. علاوه بر این ما سالانه حدود ۲۰ نمایشگاه بینالمللی نیز در خارج از کشور و بازارهای هدف برگزار میکنیم که این نمایشگاهها نیز زمینه ساز ورود ارز به کشور هستند.
رویکرد انتفاعی شرکت تابع چه مقتضیاتی است؟
ما در نمایشگاههای کوچک در کشورهای متوسط درآمد نمایشگاهی از هر متر غرفه بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ دلار آمریکا داریم و در نمایشگاههای بزرگ و صاحبنام این رقم به حدود ۸۰۰ دلار میرسد. این در حالی است که بالاترین سقف دریافتی ما از تولیدکنندگان داخلی رقمی حدود ۷۰ هزار تومان به ازای هر متر غرفه است که اگرچه این رقم ۷۰ هزار تومانی موید این است که شرکت نمایشگاهها به دنبال انتفاع نیست، اما برای نمایشگاههای بزرگی چون نفت، گاز و پتروشیمی به ازای ۷۰ هزار متر غرفه درآمد نمایشگاه به ۴ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان میرسد. ضمن اینکه در سال جدید نیز به رغم اجرای طرح هدفمندی یارانهها ما هیچ افزایش قیمتی در اجاره غرفه و ارائه خدمات نداشتهایم. البته در مورد نمایشگاههای خارجی نرخهای دیگری به صورت ارزی و با تطبیق نرخها با نمایشگاههای مشابه در سایر کشورها، لحاظ میشود.
بازارهای هدف شما عمدتا چه کشورهایی را شامل میشود؟
مجموعا ۴۰ کشور جزو بازارهای هدف صادراتی و نمایشگاهی ما هستند که دو کشور همسایه عراق و ترکیه و کوبا در منطقه آمریکای لاتین را میتوان نام برد، ضمن اینکه برخی کشورهای هدف ما در حوزه غرب به ویژه آلمان، ایتالیا و فرانسه، خواستار توسعه همکاری با صنعت نمایشگاهی ایران هستند.
از ترکیه به عنوان یکی از بازارهای هدف صادراتی یاد کردید. بر اساس آمار رسمی، ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور مبتنی بر خدمات است که بخش عمدهای از این خدمات، شامل خدمات نمایشگاهی است. چرا ما نتوانستهایم همچون کشور همسایه خود روند بهرهگیری از ظرفیتهای نمایشگاهی خود را که یکی از شاخصهای عمده آن بهبود فضای کسبوکار با اشتغالزایی مولد است، به وجود آوریم؟
صنعت نمایشگاهی در کشور ما قدمت دیرینه ۴۰ ساله دارد، اما من هم مثل شما باور دارم، آنچنان که باید، به این صنعت پرداخته نشده و این در حالی است که طبق گفته شما، صنعت نمایشگاهی باید نقش قابلتوجهی در ایجاد اشتغال به عنوان یکی از ضرورتهای امروز اقتصاد ما داشته باشد.
این نقش بسزای صنعت نمایشگاهی در اشتغالزایی این گونه تفسیر میشود که همزمان با برپایی یک نمایشگاه، ارتباطات ویژهای میان شرکتهای دخیل در برگزاری آن نمایشگاه از جمله دستگاههای حملونقل و نهادهای خدماتی ایجاد میشود. علاوه بر این، همایشها و کارگاههای آموزشی که در حاشیه نمایشگاهها برپا میشود نیز نقش حلقه اتصال نمایشگاهها با مراکز علمی و آموزشی را ایفا میکند.
در این بین، تحقیقات نشان میدهد که این سلسله مراتب بیشتر در کشورهایی رعایت شده که از نقشه جامع صنعت نمایشگاهی برخوردارند. امری که متاسفانه ما از آن غافل شدهایم.
شاید اگر نقشه جامع نمایشگاهی در ایران هم شکل بگیرد در این فرآیند اثرگذار باشد؟
البته ما اخیرا دست به کار شدهایم که نقشه جامع صنعت نمایشگاهی را به تصویب برسانیم، زیرا ما با توجه به توسعه فضای کسبوکار، توسعه قطبهای صنعتی و بلوغ واحدهای صنعتی و معدنی با نگاه به تجاریسازی محصولات، کارهای خیلی بزرگی در کشور میتوانیم انجام دهیم و باید بر این اساس پایه رشد صنعت نمایشگاهی را بعد از سالهای غفلت بگذاریم.
برای مثال ما در همین تهران ظرفیت برگزاری ۲۰۰ عنوان نمایشگاه را داریم؛ در حالی که به دلیل محدودیتهای موجود فقط ۶۰ تا ۷۰ نمایشگاه برگزار میکنیم که این خود نشان دهنده این است که ما باید تلاش بیشتری انجام دهیم و سایتهای نمایشگاهی جدیدی را ایجاد کنیم.
در این میان، نمایشگاههای بزرگی هستند که در زمان برگزاری طیف وسیعی از اشتغالزایی را ایجاد میکنند. از جمله این نمایشگاهها نمایشگاه بازرگانی بینالمللی تهران یا نمایشگاه جامع خودرو است که یک زمانی برپا میشد و الان به دلیل محدودیتهای موجود تعطیل شده است.
آیا این محدودیتها صرفا به محدودیتهای ترافیکی و کمبود سایتهای نمایشگاهی برمیگردد؟
عمدتا بله. هماکنون در خیلی از کشورهای دنیا سایتهای نمایشگاهی در مراکز شهرها نیز هستند که البته آنها از زیرساختهای خوب حملونقلی برخوردارند. برای مثال در خود سایت نمایشگاهها خطوط مترو و ناوگان اتوبوسرانی قرار دارد و حتی برای جذب مخاطبان بیشتر به این نمایشگاهها از تسهیلاتی چون رایگان کردن رفت و آمد با مترو نیز استفاده میشود. این در حالی است که شرایط زیرساختی کشور ما به ما اجازه برگزاری نمایشگاههای بزرگ در مرکز شهر را نمیدهد، اما در هر حال تعطیل شدن نمایشگاههای بزرگ و عدم برگزاری آنها در حال حاضر، لطمات جبرانناپذیری به صنعتگران و بازرگانان ما وارد میکند.
با توجه به همین محدودیتهایی که به آن اشاره کردید، بحث انتقال نمایشگاههای بزرگ به شهر جدید پرند مطرح شد که طبق اعلام وزیر بازرگانی قرار است تا پایان سال ۱۳۹۱ به بهرهبرداری برسد، اما واقعیت این است که طی یک دهه گذشته از این وعدهها بسیار داده شده و حتی طرح نمایشگاه آفتاب کلنگ زنی هم شد و به جایی نرسید...
خیلی شفاف عرض میکنم که ما در تهران حداقل به ۴ یا ۵ سایت نمایشگاهی نیاز داریم که بعضی از آنها که نمایشگاههای بسیار بزرگ هستند و مخاطب فراوان دارند، لزوما باید در حاشیه تهران باشند. تعدادی از نمایشگاهها هم حجم بازدید کمی دارند که آنها نیز باید در حاشیه بلافصل شهر تهران واقع شوند که هم دسترسی آسان داشته باشند و هم محدودیت بازدید به لحاظ حجم مخاطب نداشته باشند. برخی نمایشگاههای تخصصی یا فوقتخصصی نیز که برای مثال تعداد مخاطبان آنها در طول روز به ۱۰۰ نفر هم نمیرسد، نمایشگاههایی هستند که ظرفیت برگزاری آنها در داخل شهر هم وجود دارد؛ ضمن اینکه مخاطبان این نمایشگاهها اکثرا تجار خارجی هستند که علاوه بر نمایشگاه، قصد بازدید از جاذبههای شهر تهران را نیز دارند و این جاذبهها قطعا در حجم خرید کالا و حتی در قضاوت ریسک سرمایهگذاری برای آنها تاثیرگذار است، اما در مجموع اینکه سایت پرند چگونه باید ساخته شود، سوال بسیار خوبی است. وزارت بازرگانی بر این اعتقاد است که این سایت باید ساماندهی و ساخته شود، البته با محوریت بخش خصوصی. بر این اساس این وزارتخانه در حال تلاش برای احداث زیرساختهای اساسی در این شهر است و البته همزمان، فراخوانهای عمومی نیز برای جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی و ترجیحا داخلی به این حوزه منتشر شده است.
من از همین فرصت استفاده و تاکید میکنم که تشکلها، اتاقهای بازرگانی و اتاقهای تعاون، انجمنهای نمایشگاهی و قطبهای صنعتی و بازرگانی در ساخت این سایت نمایشگاهی مشارکت داشته باشند؛ زیرا در این صورت بخش خصوصی میتواند سیاستهای اقتصادی مد نظر خود را خیلی بهتر در نمایشگاهی که مالکیت آن را از آن خود دارد، به نمایش بگذارد و پیاده کند و خدمات و کالاهای خود را بهتر معرفی کند؛ زیرا اگر غیر از این باشد و بخش خصوصی جایی برای معرفی کالا و خدمات خود نداشته باشد، بازاریابی پایداری نیز نمیتواند داشته باشد.
اما به نظر میرسد که نمایشگاه پرند سمت و سویی دولتی دارد؟
خیر، الان وقت این است که بخش خصوصی وارد مشارکت در ساخت سایت نمایشگاهی پرند شود. ضمن اینکه هر زمان بخش خصوصی طلب کند، ما مدیریت و راهبری این سایت را نیز بر عهده آن خواهیم گذاشت.
بر این اساس با برنامهریزیهای انجام شده این کار تا پایان سال ۱۳۹۲ به سرانجام خواهد رسید. ضمن اینکه با ابراز علاقهمندی اتاق بازرگانی و تشکلها، ساماندهی این سایت نیز کار مشکلی نخواهد بود.
سخن از بخش خصوصی به میان آوردید. اکنون شش سال است که سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و واگذاری امور به بخش خصوصی ابلاغ شده و اگر بخواهیم در همین حوزه بررسی کنیم، میبینیم که به رغم وجود تاکیدات در مورد واگذاری نمایشگاه بینالمللی به بخش خصوصی، گویی وزارت بازرگانی از این موضوع به نوعی امتناع میکند. علت چیست؟
باید گفت که متصدی واگذاری در هر بخشی سازمان خصوصیسازی است. آنها هم همچنان پیگیر واگذاری نمایشگاه و در حال انجام مراحل آن هستند. ما هم همکاری لازم را تاکنون با آنها داشتهایم.
وزارت بازرگانی نیز هیچگاه از واگذاری نمایشگاه امتناع نکرده است، منتها این وزارتخانه به عنوان مسوول سیاستهای نمایشگاهی کشور اعتقاد دارد که خریداران سهام نمایشگاهها هم باید از صلاحیتهای فنی لازم برخوردار باشند و هم اهلیت این کار را داشته باشند.
بالاخره این نمایشگاه واگذار میشود یا نه، چون قرار بود تا پایان سال گذشته این اتفاق بیفتد اما نیفتاد؟
واگذاری نمایشگاه بینالمللی قطعی است که البته کار سادهای هم نیست، زیرا نمایشگاه در بهترین منطقه شهر واقع شده است؛ ضمن اینکه در امر واگذاری نمایشگاه بینالمللی، میشود بحث نمایشگاه پرند را نیز به نوعی، واگذاری دانست؛ چرا که ما اعلام عمومی میکنیم که بخش خصوصی در بحث خرید سهام نمایشگاه پرند وارد شود. نمایشگاهی که در زمینی با وسعت زیاد ۱۳۵ هکتاری دایر میشود و به نوعی بزرگترین سایت نمایشگاهی کشور محسوب میشود. البته ما طرح اولیه این شرکت را پایهریزی کردهایم اما مطمئن نیستیم که بخش خصوصی بخواهد این طرح را آن طور که ما طراحی کردهایم اجرا کند.
مگر نواقصی در این طرح میبینید؟
خیر، ولی در هر حال سلایق بخش خصوصی با بخش دولتی متفاوت است. بر این اساس ما هنوز طرح سایت نمایشگاهی پرند را به تصویب نهایی نرساندهایم تا از نظرات بخش خصوصی در این زمینه به طور جامعتری بهره بگیریم. جلسات مستمری نیز در این زمینه با تشکلها و اتاقهای تعاون و بازرگانی برگزار شده و فکر میکنیم این طرح با نظرات صاحبان اصلی این سایت یعنی بخش خصوصی به سرانجام مطلوبی خواهد رسید.
بودجهای که وزارت بازرگانی برای ایجاد زیرساختهای این سایت منظور کرده چقدر است؟
از آنجا که طرح هنوز به تصویب نهایی نرسیده نمیتوانیم رقمی در این زمینه اعلام کنیم.
در هر حال ارزیابی شما از هزینه کرد ایجاد سایت نمایشگاهی پرند چیست؟
به نظر میرسد تکمیل این طرح، بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان هزینه در بر داشته باشد. البته این رقم بر اساس طرحی است که ما ریختهایم و اگر قرار بر تغییر طرح از سوی بخش خصوصی باشد، ممکن است این رقم تغییر کند.
ظاهرا تجربه اکسپوی شانگهای به بار نشسته که از هماکنون به فکر مشارکت در اکسپو ۲۰۱۵ میلان افتادهاید، برای این اکسپو چه تمهیداتی دارید که هم فرصتسازی کند و هم اینکه غرفهای در خور کشورمان طراحی شود؟
حضور ایران در اکسپو چین با همه فراز و نشیبهایش و به رغم محدودیتهایی که وجود داشت، اتفاق جالبی بود، دو اتفاق نیز در جریان این اکسپو افتاد؛ اولی فراگیر شدن بحث اکسپو در کشور و دیگری ورود دولت به این موضوع که از اهمیت آن حکایت دارد. در اکسپو میلان نیز ما با توجه به تجربه حضور دیرهنگام در اکسپو چین، پیگیریهای خود را حتی قبل از به تصویب رسیدن برگزاری اکسپو در مراجع قانونی بینالمللی آغاز کردیم. ما جزو اولین کشورهایی هستیم که برای حضور در این رویداد جهانی ثبت نام کردهایم و پرچم ایران نیز در سایت اکسپو به اهتزاز درآمده است. ضمنا ما یک ستاد راهبری با مشارکت کلیه دستگاههای تاثیرگذار ایجاد کردهایم تا بر پایه نظرات این ستاد که به نوعی چکیده نظرات دستگاههای دولتی و خصوصی از سراسر کشور است، طرح جامع و مطلوبی برای حضور در اکسپو میلان تدوین شود.
ارسال نظر