زندگینامه(قسمت دوم)
از بازار تا مدرسه
البرز به همین منظور در سال۱۳۲۷ زمینی به مساحت ۵۰هکتار از املاک خالصه با کمک معاونت وزارت کشور و سازمان برنامه در کرج خرید، اما به دلیل کمبود پرستار به فکر استفاده از خواهران راهبه در این مرکز بود، اما البرز با وجود ۱۰ سالتلاش و تخصیص منابع مالی بسیار زیاد برای این کار نتوانست بیمارستان را تاسیس کند، پس از آن او به فکر ساخت یک مدرسه برای آموزش کودکان افتاد. البرز در مورد واگذاری زمین ۴۳۵۰ متری در محله نازیآباد نیز به مشکلاتی برخورد. وی میخواست از این زمین برای ساخت مدرسه ابتدایی یا تاسیس مرکزی برای کودکان عقبمانده استفاده کند؛ ولی مشکلات حقوقی مرتبط با این طرح با وجود ارسال دهها نامه به سازمانهای مختلف بخش عمومی - که بیش از ۱۰سالدر سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۸طول کشید- او را از انجام این عمل بازداشت.
البرز در انجام فعالیتهای خیریه که بهشدت به آنها علاقهمند بود با مشکلات متعددی مثل سرقت، استفاده شخصی برخی افراد از وسایل خیریه، موانع اداری و درگیری با نهادهای حقوقی، مواجه میشد که نشانگر مشکل فعالیتهای اجتماعی در ایران است. احداث آب انبار شاهآباد در مرداد ۱۳۲۴ برای استفاده عابرین، احداث آب انبار در حوالی اقدسیه پیش از لولهکشی شهر تهران، خرید ژنراتور اضطراری برای بیمارستان، اعطای ۸ تخت با تمام لوازم به بیمارستان بوعلی، اهدای لوازم اتاق عمل به بیمارستان امیراعلم، اهدای لوازم و تجهیزات دندانپزشکی به دانشکده پزشکی، کمک به مدرسه و آسایشگاه شاه آباد، ساخت مدرسه در سوهانک، کمک به زلزله زدگان فارس و خرید دارو برای مسلولان بیمارستان بوعلی همه و همه بخشی از فعالیتهای خیریه وی در سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ بود. وی صدهزارتومان برای ساخت کتابخانه جردن (در دانشکده پلیتکنیک) کنار دبیرستان البرز کمک کرد.
البته شرط او برای کمک به ساخت این مدرسه آن بود که کتابخانه تازهتاسیس شده، به روی عموم باز باشد. البرز در آذر ۱۳۴۲ در همین راستا با موسسه کاره، کتابخانه واشنگتن و یونسکو برای تهیه کتابهای جدید علمی ارتباط برقرار کرده و رایزنی کرد، اما پس از تاسیس این کتابخانه، متولیان به قول خود وفادار نماندند و اجازه استفاده همگانی از آن را ندادند. بستهبودن کتابخانه بر روی عموم، موجب اعتراض و کشمکش وی با مقامها و سازمانهای دولتی وقت شد. البرز در سفری به آمریکا با بورس آموزشی راکفلر و نقش آن در گسترش آموزش و پژوهش آشنا شد.
وی برای گسترش تحصیلات عالیه در ایران تلاش بسیار کرد و کوشید تا با اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان مستعد، شاهد شکوفاشدن استعداد جوانان هموطنش باشد. فعالیتهای خیریه البرز تا سال۱۳۴۲ بهصورت کمک به سازمانهای مختلف دولتی بود؛ پس از آن با تاسیس بنیاد البرز، او فعالیتهای خیریه خود را در زمینه توسعه خدمات به دانشآموزان و دانشجویان برجسته اختصاص داد. تاسیس بنیاد همزمان با قصد وی برای سفر حج بود. در یکی از آن شبها دچار تب سختی شد؛ به گونهای که به سختی قادر به انجام کار بود. در عالم رویا با شخصی مواجه شد که به وی گفت کعبه در کنار توست؛ هزینه سفر را وقف آموزش فرزندان وطنت کن؛ تا زنده بمانی و رستگار شوی. پس از بیدارشدن از خواب احساس کرد که سلامتش را بازیافته است؛ سفر خود را لغو و با کمک دختران و برخی از دوستانش اقدام به تاسیس بنیاد فرهنگی البرز کرد، با اینوجود وی به اتهام فرار از مالیات و شهرتطلبی تحتتعقیب قرار گرفت و فرزندان او هم از ارث محرومشدند، اما البرز تسلیم این فضا نشد و به فعالیتهای اجتماعی خود ادامه داد. سرانجام با ۱۰میلیونریال سرمایه شخصی خود در تهران در ۲۷ اسفند ۱۳۴۲ موسسه البرز را بنا کرد و اساسنامه آن را در اداره ثبت شرکتهای غیرانتفاعی بهثبت رساند.
هنگام ثبت آن هیاتامنای خانوادگی و هیات نظار شامل یکی از مراجع شیعیان در قم، دادستان وقت کل کشور، رئیس دانشگاه تهران و دونفر از سوی موسس شرکت معرفی شدند. هدف این موسسه، اعطای وام و کمکهزینه دانشجویی (ماهی ۱۰ تا ۲۵۰تومان در سال۱۳۴۶) اهدای جوایز به دانشپژوهان ممتاز و مخترع، بخشودگی وام آنها و پرداخت۱۰هزارتومان اعلام شد. ماده۸ اساسنامه، بنیاد را از دریافت هرگونه وجهی از دولت، یا اشخاص حقوقی و حقیقی برای پیشبرد اهداف خود منع کرد. ماده۱۷ آن موسس را از برداشت هرگونه وجهی بهعنوان حقوق، پاداش، هزینه سفر یا هر عنوانی که جنبه شخصی داشته باشد، منع کرد. البرز در شهریور ۱۳۴۹ دکتر نصرالله شیفته (حقوقدان، روزنامهنگار باسابقه و مدیرمسوول مجله دانشمند) را بهعنوان قائممقام بنیاد انتخاب کرد.
بنیاد البرز پس از ۱۰ سالفعالیت در اول فروردین ۱۳۵۳ فعالیت خود را بر سه اصل متمرکز کرد. این بنیاد ۵تن از دانشمندان و پژوهندگان ایرانی را که نقش موثری در کاهش رنج مردم و افزایش رفاه زندگی انسانی و بالا بردن حیثیت ایرانی داشته باشند با کمک دانشگاه تهران و هیاتداوران انتخاب میکرد. بر همین اساس برای دکتر علی سخاوت - که مورد تجلیل آکادمی علوم ایتالیا قرار گرفته بود - بزرگداشتی برگزار کرد. همچنین با معرفی وزارت آموزش و پرورش همهساله به ۶۰ نفر از بهترین دانشآموزان و دانشجویان دویست و پنجاه الی دویست و شصتهزارتومان جایزه نقدی اعطا میکرد. به فارغالتحصیلانی که بهکار آزاد مرتبط با دانش خود میپرداختند وام بدون بهره درازمدت پرداخت میشد. آنها پس از پایان تحصیل و سربازی و همچنین در صورت رتبه اول از ۵۰درصد تخفیف در پرداخت وام برخوردار میشدند و در صورت اختراع و ابتکار موردتایید مقامهای رسمی از بازپرداخت وام معاف بودند.
اقدامات او طی سالهای ۱۳۲۴ تا سال۱۳۴۱ بسیار متنوع و متعدد است که اهم آنها عبارتند از: اهدای یک دستگاه بیمارستان سیار مجهز به اتاق عمل و چشم پزشکی با مشارکت فرزندان به جمعیت هلالاحمر فعلی؛ احداث سالن انتظار بیماران در بیمارستان امامخمینی(ره) فعلی؛ اهدای چندین دستگاه مولد تولید برق به بیمارستانها جهت جلوگیری از توقف در عمل جراحی؛ اهدای تمامی تجهیزات اتاق عمل بیمارستان امیر اعلم؛ اهدای تعدادی تخت بیمارستانی و پتو به بیمارستان امامخمینی فعلی؛ اهدای وسایل کامل جراحی فک و صورت به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران؛ اهدای پتو به زلزلهزدگان لار در استان فارس؛ کمک نقدی و اهدای لباس به بیماران و دانشآموزان بیبضاعت؛ ساخت و اهدای مدرسه و آب انبار در سوهانک و شادآباد تهران و غیره.
از آنجا که اقدامات خیرخواهانه و انساندوستانه پراکنده نمیتوانست حس نوعدوستی البرز را اقناع کند، در تاریخ ۲۷ اسفند سال۱۳۴۲ تمام اموال خود را با تاسیس بنیاد فرهنگی البرز با سرمایهای معادل سرمایه ایجاد یک بانک خصوصی در کشور وقف کرد، بااینحال میتوان بعد از تاسیس بنیاد و بر حسب شرایط، اقدامات نیکی را طی سالهای ۱۳۴۵ تا سال۱۳۵۵ انجام داد که برخی از آنها عبارتند از: کمک به سیلزدگان پاکستان؛ کمک به گرسنگان آفریقا؛ پرداخت کمکهزینه تحصیلی به دانشآموزان ایرانی در کشور عراق؛ پرداخت هزینه ساخت کتابخانه در مدرسه البرز فعلی و دانشگاه امیرکبیر؛ بورس دو کودک خردسال از آغاز دوره تحصیلی متوسطه تا پایان دانشگاه و غیره نام برد.
مرحوم البرز در خاطرات خود مینویسد: با مشورت اساتید دانشگاهها، حقوقدانان و سه دخترم که هرسه نفر آنها صاحبنظران در امور فرهنگی و تربیتی هستند، تصمیم گرفتم حاصل زحمات خود را وقف اشاعه فرهنگ علمی کشورم کنم و در بنیادی متمرکز سازم.