فرصت و ریسک شرکای عربی ایران

دنیای اقتصاد: در دنیای به‌هم وابسته کنونی، هر کشوری تا حد امکان باید سعی در گسترش ارتباطات و مبادلات جهانی داشته باشد تا هم دامنه نفوذ و تاثیرگذاری خود را در صحنه بین‌المللی افزایش دهد و هم سطح درآمد و رفاه مردم خود را بالا ببرد. آنچه آمارهای منتشر شده از سوی منابع رسمی نشان می‌دهد، روابط تجاری ایران با ۶ کشور عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس، رو به کاهش است. از این‌رو فرصت یا تهدید بودن کاهش تجارت با کشورهای عربی در گزارشی که از سوی مرکز تحقیقات و بررسی‌های اقتصادی اتاق ایران تهیه شده، بررسی شده است.

تاریخ روابط ایران با ۶ کشور شورای همکاری خلیج‌فارس (PGCC) نشان می‌دهد، دولت‌های سه کشور عربستان، بحرین و امارات (عمدتا امیرنشین ابوظبی نه دبی) بیشترین اصطکاک و اختلاف‌نظر را با ایران داشته و سه کشور عمان و کویت و قطر تمایل به حفظ روابط دوستانه‌تری با ایران دارند. بنابراین به نظر می‌رسد باید تا حد ممکن به تقویت روابط تجاری با عمان و کویت پرداخت و حساب ریاض، ابوظبی و منامه را از بقیه آنها جدا ساخت. اما نباید فراموش کرد که با توجه به ساختار نفتی حاکم بر اقتصاد ایران و کشورهای PGCC، تنوع کالاهای قابل مبادله بین آنها چندان گسترده نیست. در نتیجه حجم تجارت دوجانبه بین آنها سهم اندکی در کل تجارت خارجی طرفین دارد. در گذشته عمده صادرات ایران به کشورهای عربی، محصولات کشاورزی و صنایع‌دستی بود. در سال‌های اخیر علاقه به خرید گاز طبیعی ایران و نیز برخی محصولات صنعتی و صنایع سبک مصرفی مشاهده شده است. بر این اساس، یک نقطه مثبت حادثه قطع و کاهش ارتباط کشورهای PGCC با ایران در این است که گرایش ایران به ارتباط تجاری مستقیم و بی‌واسطه با سایر کشورهای جهان افزایش خواهد یافت. در این صورت، انتظار می‌رود توجه ایران به سایر بازارها و نیز تجهیز زیرساخت‌های صادراتی و وارداتی کشور معطوف شود.

ایران در مقایسه با کشورهای PGCC (شورای همکاری خلیج‌فارس)که تا ۵۰درصد اقتصادشان وابسته به نفت است وابستگی کمتر بین ۱۰ تا ۲۰ درصدی به نفت دارد. چهار عامل پایان یافتن تحریم‌ها، آزاد شدن دارایی‌های خارجی بلوکه‌شده ایران، ورود سرمایه‌گذاری خارجی و افزایش تولید نفت می‌تواند اقتصاد ایران را با سرعت به پیش ببرند. همچنین پیش‌بینی می‌شود حجم تجارت خارجی ایران در سال ۲۰۲۰ به ۲۰۰ میلیارد دلار افزایش یابد. حضور فعال ایران در اقتصاد جهانی می‌تواند نویدبخش ایجاد مشاغل و کسب‌و‌کارهای جدید و توسعه اقتصادی ایران باشد، اما ریسک‌های سیاسی خصوصا با توجه به حضور بازیگران جدید در منطقه دولت همچنان باقی هستند. برداشتن تحریم‌ها به این معناست که سرمایه‌گذاران خارجی از جمله سرمایه‌گذاران کشورهای PGCC و به‌ویژه امارات به‌دنبال فرصت‌هایی برای حضور در پروژه‌ها در ایران خواهند بود، اما زیر خاکستر بودن اختلافات سیاسی بین این کشورها و دامن زدن و تحریک آنها، ریسک بر هم خوردن این روابط را به همراه دارد که می‌تواند مانع ارتباط و حضور فعالان بخش‌خصوصی این کشورها با ایران شود.

امارات

در سال‌های گذشته به‌دلیل تنش بین ایران آمریکا و سرانجام وضع تحریم‌های جهانی، واردات مستقیم کالاهایی از قبیل خودرو، تجهیزات حمل‌ونقل، ماشین‌آلات، وسایل برقی و الکترونیکی بسیار دشوار شده بود. در نتیجه تجارت خارجی ایران، وابسته به همسایگان جنوبی خود به‌ویژه امارات شد. ایران بیشترین ارتباطات تجاری را با امارات دارد. البته گفتنی است که ابوظبی نسبت به دبی تمایل بیشتری به همکاری با تحریم‌های آمریکا علیه ایران نشان داد. اما دبی مهم‌ترین مرکز صادرات مجدد به ایران است. بنابراین اگر عربستان را حذف کنیم، بیش از ۹۰ درصد کل واردات ایران از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، از امارات بوده است. در عین حال مهم‌ترین نفع برنده از تجارت با ایران، بندر دبی است. هرچند احتمال افزایش صادرات از امارات به ایران می‌رود، احتمال جابه‌جایی تجارت ایران به سمت اروپا و در نتیجه کاهش صادرات مجدد امارات به ایران هم وجود دارد. البته موقعیت مکانی و امکانات بندری و ارتباطات تجاری و مالی دبی، مزیت بالایی به این شهر داده است. با توجه به لغو تحریم‌های غرب، وابستگی ایران به امارات می‌تواند در میان‌مدت و بلندمدت کاهش یابد، اما یافتن جایگزین و رقیب در کوتاه‌مدت دشوار است و هزینه معاملاتی تجارت خارجی ایران را افزایش خواهد داد. دبی در موقعیت کاملا بهتر و جلوتری نسبت به دوحه و ابوظبی قرار دارد. از این رو ایران باید هرچه سریع‌تر محیط و بستر مناسب و سیاست‌های باثبات برای فعالیت بازرگانی و فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران در سواحل جنوبی کشور را فراهم سازد و از ایرانیان مقیم در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس دعوت به حضور در این مناطق کند. برای خلق مزیت مشابه دبی باید مانند کشورهایی از قبیل چین از سرمایه با ارزش شبکه ارتباط گسترده ایرانیان خارج از کشور و آشنایی که با تامین‌کنندگان کالاها و بازارهای صادراتی دارند به‌خوبی استفاده شود.

عربستان

عربستان و ایران دو کشور بزرگ منطقه خاورمیانه هستند که از دیرباز خود را رقیب می‌دانند. با توجه به اینکه تجارت خارجی ایران و عربستان، ناچیز است می‌توان گفت ملاحظات تجاری و اقتصادی نمی‌تواند هیچ نقشی در روابط دیپلماتیک دو کشور ایفا کند. نمی‌توان انکار کرد که عربستان با اتکا به پول نفت خود و نفوذی که به واسطه آن در برخی کشورها دارد از این ابزار برای مقابله با ایران استفاده می‌کند. همچنان که شاهد بودیم چند کشور فقیر و کوچک در قطع ارتباط با ایران خیلی سریع با عربستان همراهی کردند. یکی از سازمان‌های مالی اسلامی، بانک توسعه اسلامی است که مقر آن در جده است. با اینکه ایران پس از عربستان و لیبی سومین سهامدار بانک توسعه اسلامی با ۹ درصد سهام است، اما با وجود سهم نسبتا بالا، در سال‌های گذشته از منابع این بانک استفاده ناچیزی برای پروژه‌های عمرانی کشور شده است. بنابراین نخستین گام، حضور فعال در این نهادهای جهانی است تا بیشترین منافع از آنها نصیب کشورمان شود.

عمان

عمان روابط خوب منطقه‌ای و بین‌المللی با ایران دارد و کشوری باثبات بوده و می‌تواند مورد اعتماد ایران باشد. کشور عمان در حال توسعه زیربناهای خود ازجمله ساخت بندر الدقم در سواحل دریای عرب است که با مسقط ۴۵۰ کیلومتر فاصله دارد. عمان برنامه‌ریزی کرده است تا در عرض یک دهه، این شهر را به بندری گسترده و یک هاب تجاری بین‌المللی تبدیل کند. انتظار می‌رود بندر الدقم بندر دبی را به چالش بکشد. همکاری نزدیک ایران با عمان در این زمینه می‌تواند ارتباط بلندمدتی را بین دو کشور دوست قدیمی رقم بزند.

قطر، کویت و بحرین

کشور قطر که دارای میادین مشترک گازی با ایران بوده، خواهان حفظ روابط باثبات و دوستانه با ایران است. کویت نیز در حال بررسی گزینه‌ها برای واردات گاز طبیعی ایران از طریق عراق است. میزان تجارت با بحرین نیز بسیار ناچیز است و هنوز برنامه‌ای درخصوص تجارت با این کشور اعلام نشده است، اما آنچه مسلم است این کشور همواره در زمین عربستان بوده است.