تغییر معماری تجارت منطقه

دنیای اقتصاد: کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برای افزایش سهم خود در تجارت درون منطقه‌ای چه اقداماتی باید انجام دهند؟ آمارها نشان می‌دهد که تجارت بین کشورهای این منطقه، تنها ۸ درصد کل تجارت منطقه را شامل می‌شود که بسیار ناچیز است. این در حالی است که پتانسیل‌های موجود در بین کشورهای منطقه خاورمیانه می‌تواند همکاری‌های تجاری درون منطقه‌ای را نیز توسعه دهد. منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با وجود ظرفیت‌هایی چون پیوستگی جغرافیایی و تاریخ مشترک، برخورداری از جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ میلیون نفر و تولید ناخالص داخلی ۳ تریلیون دلاری، نزدیکی به بازارهای اصلی اروپا و آسیا و نیز دسترسی به کریدورهای حمل‌ونقل، از وضعیت مطلوبی در همکاری‌های تجاری و اقتصادی منطقه‌ای برخوردار نیست. برای این امر نیاز است معماری تجارت منطقه به خصوص در زمینه زیرساخت‌ها تغییراتی کند.

در این گزارش که از سوی موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی تهیه شده، به پتانسیل‌های منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پرداخته شده است. همچنین با توجه به اهمیت موقعیت ایران در منطقه، نقش ایران در یکپارچه سازی همکاری‌های تجاری مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس این گزارش، گزینه‌هایی برای همکاری‌های منطقه‌ای در حوزه زیرساخت‌ها از جمله، زیرساخت‌های حمل‌ونقل، زیرساخت‌های انرژی، زیرساخت‌های ارتباطات و مخابرات و زیرساخت‌های نرم (تسهیل تجارت و اصلاحات سیاستی، فناوری اطلاعات و ارتباطات) روی میز گذاشته شده است. از این‌رو همکاری‌های مشترک برای بهبود زیرساخت‌ها از جمله مهم‌ترین ابزارهایی است که می‌تواند راهگشای تقویت همکاری‌ها و یکپارچگی در منطقه و کاهش تنش‌های موجود در منطقه باشد.

زیرساخت‌های حمل‌ونقل

توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل از جمله مواردی است که می‌تواند در یکپارچگی همکاری‌های تجاری منطقه نقش‌آفرینی کند. در حال حاضر کریدورهای جاده‌ای و بنادر منطقه در کوتاه‌مدت از ظرفیت کافی برخوردار هستند. اما خطوط ریلی به‌جز در ترکیه و ایران (و برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس در آینده)، ضعیف‌ترین زیرساخت‌های منطقه محسوب می‌شود. گزینه‌های همکاری منطقه‌ای برای بهبود این زیرساخت‌ها عبارتند از: آفریقای شمالی، خلیج‌فارس، عراق، ترکیه و سوریه که از طریق دریا قابل دسترس هستند. از سویی خطوط حمل‌ونقل دریایی و کارآیی بنادر منطقه به‌شدت نیاز به بهبود دارند. با توجه به ظرفیت‌های محدود اغلب مرزهای منطقه، همسایگان به‌صورت هماهنگ و در هر دو طرف گذرگاه‌ها نسبت به توسعه امکانات و پایانه‌های مرزی اقدام کنند. توسعه کریدورهای جاده‌ای منطقه‌ای در نقاطی که به مرزهای اصلی منتهی می‌شوند، از دیگر اقدامات پیشنهادی است. از سوی دیگر آفریقای‌شمالی، خلیج‌فارس، عراق، ترکیه و سوریه از طریق دریا قابل دسترس هستند. خطوط حمل‌ونقل دریایی و کارآیی بنادر منطقه به‌شدت نیاز به بهبود دارند، از این‌رو پیشنهاد شده توسعه حمل‌ونقل دریایی به‌عنوان جایگزین یا مکمل جاده‌ها در این‌باره مورد توجه قرار بگیرد.

زیرساخت‌های انرژی

در بخش انرژی به‌ویژه برق و گاز، پتانسیل‌های عظیمی برای همکاری‌های منطقه‌ای وجود دارد. پیش‌بینی می‌شود تقاضای انرژی در منطقه تا سال ۲۰۳۰، سالانه ۵/ ۴ درصد افزایش یابد، از این‌رو تنظیم سیاست‌ها و مقررات در بخش‌های برق و گاز و اجرای پروژه‌های اولویت‌دار گازی در مرزها و شبکه‌های برقی منطقه‌ای دو مورد پیشنهادی به‌منظور بهره‌گیری از پتانسیل‌های عرضه و مصرف انرژی در منطقه است. با توجه به آنچه گفته شد، در زمینه تنظیم سیاست‌ها و مقررات در بخش‌های برق و گاز تجربه ترکیه موردتوجه قرار گرفته است. این کشور با هدف تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه، بخش‌های برق و گاز خود را براساس تجربیات اتحادیه اروپا و با بهره‌گیری از استانداردهای تسهیل تجارت مرزی انرژی بازسازی کرده است، بنابراین مشابه این رویکرد می‌تواند در تعاملات دوجانبه سایر کشورها اتخاذ شود. اجرای پروژه‌های اولویت‌دار گازی در مرزها و شبکه‌های برقی منطقه‌ای نیز از دیگر موارد پیشنهاد شده در زمینه توسعه زیرساخت‌های انرژی است. این پروژه‌ها نیازمند سرمایه‌گذاری فیزیکی هستند و کشورها می‌توانند با هماهنگی همسایگان خود و با زیرشبکه‌های منطقه‌ای و با رعایت استانداردهای بین‌المللی آنها را به اجرا درآورند.

زیرساخت‌های ارتباطات و مخابرات

کشورهای منطقه ضمن تقویت شبکه‌های زیرساختی و ارتقای آنها به فناوری‌های بالاتر، باید به‌دنبال توسعه سریع شبکه‌های فیبرنوری و پهنای باند منطقه‌ای و نیز تکمیل ارتباطات بین کشوری باشند، همچنین به‌کارگیری زیرساخت‌های فیبرنوری در سایر حوزه‌ها نظیر برق و ریل، روشی کم‌هزینه برای ارتقای ارتباط اینترنتی بین کشورهاست.

زیرساخت‌های نرم

در این‌خصوص به بررسی تسهیل تجاری و اصلاحات سیاسی و فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخته شده است. به‌جز ترکیه و برخی کشورهای حوزه خلیج‌فارس، عملکرد سایر کشورهای منطقه در تسهیل تجارت و حوزه لجستیک ضعیف است، از این‌رو ضروری است که تسهیل تجاری و اصلاحات سیاسی در دستور کار قرار گیرد. البته اقداماتی نیز در این‌باره صورت گرفته است. استفاده از سیستم آسیکودای جهانی از جمله این اقدامات است که کشورهایی نظیر اردن، ترکیه، کرانه باختری و نوارغزه، لبنان و سوریه از این سیستم استفاده می‌کنند. به‌کارگیری این سیستم به‌ویژه می‌تواند در تسهیل تجارت بین اردن با عراق و عربستان سعودی و ایران با ترکیه و عراق مفید باشد. برقراری ترتیبات تجاری ترجیحی اقدام دیگری در تحقق این هدف محسوب می‌شود. برقراری این ترتیبات به همراه کاهش بازرسی‌ها و کنترل‌ها برای تجار ممتاز و منتخب، موجب تسهیل تجارت بین کشورها می‌شود. تکیه بر اصول رژیم‌های حمل‌ونقل بین‌المللی نیز جریان کالا بین کشورها را تسهیل خواهد کرد.

در بخش زیرساخت‌های نرم به فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز توجه شده است. یکی از مهم‌ترین گزینه‌های ممکن همکاری برای یکپارچگی در این حوزه اصلاح چارچوب‌های مقرراتی و سیاست‌گذاری ICT است. بر اساس آنچه در این گزارش در این باره آورده شده، در بسیاری از کشورهای منطقه، قوانین خاصی برای تجارت کالاها و خدمات ICT وجود نداشته و فعالیت‌های آن تحت قوانین سنتی تجارت مدیریت می‌شود. بنابراین تقویت چارچوب‌ها و هم‌نواسازی مقررات و سیاست‌های کشورهای منطقه در حوزه ICT ضروری است.

نهادسازی برای همکاری در حوزه ICT گزینه دیگر پیشنهادی در این بخش است. بنابراین تشکیل شورای مشورتی قانون‌گذاری منطقه‌ای با هدف ارائه مشاوره سیاستی، ظرفیت‌سازی در زمینه مقررات و حمایت از استارت‌آپ‌ها و نیز تشکیل انجمن‌های حرفه‌ای منطقه‌ای به‌عنوان هاب مجازی منطقه‌ای برای تبادل دانش، تخصص، نیروی انسانی، خدمات و همکاری متقابل کشورها در حوزه ICT پیشنهاد می‌شود.

در زمینه استانداردها و خدمات نیز موارد دیگری پیشنهاد شده است. یکی از این موارد، اصلاحات برای تقویت تجارت خدمات در منطقه است؛ برای این منظور، تسهیل فعالیت بنگاه‌های داخلی و خارجی در بخش خدمات، ترویج رقابت، هماهنگ‌سازی و تقویت شیوه‌ها و ترتیبات نظارتی و کاهش محدودیت‌های جابه‌جایی نیروهای کار در منطقه، ضروری است. همچنین کاهش تصدی‌گری دولت در بخش خدمات نیز از موانع همکاری‌های منطقه‌ای در این زمینه است که باید به آن توجه شود. هماهنگ‌سازی استانداردهای حمل‌ونقل و لجستیکی هم پیشنهاد دیگری در این بخش است. با تکیه بر تجربیات اتحادیه اروپا در زمینه اعمال استانداردهای کیفیت خدمات از سوی ارائه‌دهندگان خدمات لجستیکی نظیر آنچه ترکیه و اردن انجام داده‌اند، دیگر کشورها نیز می‌توانند از منافع این هماهنگ‌سازی بدون نیاز به سازوکارهای بوروکراتیک بهره ببرند.

نقش ایران در یکپارچگی منطقه

موقعیت استراتژیک جغرافیایی و ژئوپلیتیک و نیز بسترهای زیرساختی ایران، پتانسیل‌های بی‌نظیری برای پیشبرد یکپارچگی زیرساختی منطقه، به واسطه امکان تبدیل ایران به هاب تجاری منطقه فراهم کرده است. از سوی دیگر، قابلیت‌ها و توانمندی‌های کشور در توسعه انواع خدمات و زیرساخت‌های مرتبط می‌تواند به‌عنوان عاملی در تقویت پیوندهای منطقه ایفای نقش کند. این مساله به‌خصوص با توجه به نیاز کشورهای بحران‌زده‌ای چون عراق و سوریه برای بازسازی اهمیتی بیش از پیش می‌یابد. در ادامه به برخی از مهم‌ترین اقدامات در حال انجام یا پتانسیل‌های موجود در ایران برای تقویت یکپارچگی منطقه پرداخته می‌شود. تکمیل و تقویت کریدورهای ترانزیتی عبوری از ایران: در حال حاضر پروژه‌های اتصال ریلی آذربایجان به ایران از طریق آستارا- رشت و اتصال بندرانزلی به شبکه ریلی در راستای تکمیل شاخه‌های کریدور شمال- جنوب و نیز اتصال ریلی شرق کشور از طریق خواف به هرات افغانستان در راستای احیای جاده ابریشم و محور ترانزیتی شرق در حال اجرا هستند. علاوه بر موارد مذکور، می‌توان به اتصال جاده بزرگراهی مرز ترکیه به بندرامام و مرزهای شرقی و شمال‌شرق به بندر چابهار به‌عنوان دیگر پتانسیل‌های توسعه کریدورهای ترانزیتی جاده‌ای اشاره کرد.

توسعه زیرساخت‌های عراق و تقویت یکپارچگی آن با منطقه: عراق یکی از حلقه‌های اتصال ایران و دیگر کشورهای شرقی و شمالی منطقه به غرب آن است. تقویت ارتباطات زیرساختی با این کشور (نظیر اتصال ریلی از طریق مرز خسروی به بصره عراق)، می‌تواند دسترسی ریلی به سوریه و لبنان و دریای مدیترانه را (در قالب کریدور مشرق) تسهیل کند. به علاوه این کشور در حوزه‌هایی نظیر تامین برق و گاز، بهداشت و سلامت، امکانات گردشگری و... دچار کمبودهای متعددی است که مشارکت ایران در توسعه این زیرساخت‌ها و ارائه خدمات مرتبط، می‌تواند زمینه‌ساز تقویت همکاری‌های منطقه‌ای شود. توسعه زیرساخت‌های سوریه و تقویت یکپارچگی آن با منطقه: اگر چه سوریه هم‌اکنون با بحران جنگ روبه‌رو است اما در صورت دستیابی به ثبات نسبی، این کشور نیازمندی‌ها و پتانسیل‌های مشابه عراق را درحوزه انواع زیرساخت‌های سخت و نرم‌ دارا خواهد بود. در مجموع ضروری است بار دیگر به اهمیت نقش ایران در یکپارچه‌سازی بازارهای منطقه و ضرورت تمرکز بر پروژه‌های زیرساختی در مراحل اولیه پیشبرد این طرح اشاره کنیم.