برنامه‌های هدایت اعتبار در کشور‌‌های صنعتی

پس از جنگ جهانی دوم اکثر کشور‌‌های صنعتی در برخی ادوار و اغلب بین سال‌های ۱۹۴۵ تا دهه ۱۹۸۰ کنترل‌‌‌‌های مستقیمی بر حجم وام‌‌دهی بانک‌‌‌‌ها اعمال کردند. این موضوع در بریتانیا با عنوان ‌«lending ceilings»، «corset»، «credit control»، در آلمان و اتریش با‌«kredit-plafondierung» ، در ایالات‌متحده با «credit controls» و در فرانسه با «encadrement du credit»  شناخته می‌شد. همچنین اشکال مختلفی از کنترل‌‌‌‌های وام‌‌دهی در کشور‌‌هایی مانند ایتالیا، سوئد، هلند، آفریقای جنوبی و نیوزیلند در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ گسترش پیدا کرد.

ملی‌‌سازی اعتبار اولویت اول اقتصادی فرانسه

در بین کشور‌‌های اروپایی و علاوه بر آلمان، فرانسه از جمله موفق‌‌‌‌ترین و گسترده‌‌‌‌ترین مجموعه‌های‌‌ کنترل‌‌ اعتباری را به اجرا گذاشت که بخشی از رویکرد کلی دولت به سیاست صنعتی (به ویژه در دوران طلایی رشد اقتصادی فرانسه در طی سال‌های ۱۹۷۴-۱۹۵۴) بود. پس از جنگ جهانی دوم سیاستمداران فرانسوی، سرمایه‌‌‌‌گذاری و ملی‌‌‌‌سازی اعتبار را دو اولویت اقتصادی و سیاسی خود قرار دادند. نیاز ضروری به سرمایه‌‌‌‌گذاری برای بازسازی اقتصاد، تبدیل به مطالبه ثابت دهه‌های ۵۰ و ۶۰ میلادی برای حمایت از تولد صنایع جدید شد و اغلب سیاستمداران فرانسوی بر موضوع ملی‌‌‌‌سازی اعتبار، اجماع داشتند. اگرچه چهار بانک بزرگ تجاری و نیز بانک مرکزی فرانسه در دسامبر ۱۹۴۵ ملی شدند، اما ملی‌‌‌‌سازی اعتبار به معنای ملی‌‌کردن سیستم بانکی نبود؛ بلکه به معنای آن بود که دولت باید شبکه‌‌‌‌ای از نهاد‌‌های عمومی، خصوصی و سازمان‌های نظارتی را سازمان‌دهی کند که تامین مالی اولویت‌های اجتماعی و اقتصادی را مورد ضمانت قرار دهند.

هدایت اعتبار در بریتانیای معاصر

بانک مرکزی بریتانیا در سال ۲۰۱۲ سیاستی را به نام «منابع مالی برای طرح وام‌‌دهی» معرفی کرد که وام‌‌دهی به بخش واقعی اقتصاد (مصرف خانوار‌‌ها و سرمایه‌گذاری بنگاه‌ها) را هدف گرفت. این برنامه، بانک‌‌‌‌ها را به عرضه بیشتر اعتبار ترغیب کرد؛ به‌طوری که اگر بانک‌‌‌‌ها وام‌‌دهی بیشتری می‌‌کردند، بانک مرکزی ذخیره(پایه پولی) بیشتر و ارزان‌قیمت‌‌‌‌تری در اختیار آنها قرار می‌‌داد. بانک مرکزی بریتانیا به منظور ارزیابی اثرات مستقیم و غیرمستقیم طرح مذکور، مجموعه‌‌‌‌ای از شاخص‌‌‌‌های بانکی را نظارت می‌‌کرد.

سیاست اعتباری نهاد‌‌های پولی بین‌المللی

بانک مرکزی اروپا نیز اقدامات مشابهی را اتخاذ و در سال ۲۰۱۴ برای تشویق افزایش وام‌‌دهی بانک‌‌‌‌ها به بخش واقعی، برنامه‌‌‌‌ای را با نام «وام‌‌دهی به بخش غیرمالی ناحیه یورو» معرفی کرد. حتی صندوق بین‌المللی پول (IMF) نیز در طول زمان حیاتش، در هدایت مستقیم اعتبار بانکی به بخش‌های خاصی از اقتصاد فعال بوده است. به‌طور مثال یک روش معمول IMF در برنامه تامین مالی بر این اساس بود که اطلاعات مربوط به خلق اعتبار در کشور موردنظر توسط کارمندانش خُرد می‌شدند و تخصیص خلق اعتبار به بخش‌های مختلف اقتصادی مقید به اجرای شروط IMF از جمله عدم تخصیص به بخش‌های نامولد بودند.