بازوی پژوهشی مجلس بازار کار بهار ۱۴۰۰ را تحلیل کرد
بازار اشتغال در فاز ریکاوری
بررسی آمارهای رسمی از بازار کار حاکی از وجود نشانههای ترمیم و بازیابی شرایط بازار کار و خروج از آثار مخرب پاندمی کرونا در بهار1400 و پس از گذشت یکسال از شیوع همهگیری مذکور است. این موضوع میتواند امید به استمرار بهبود شرایط بازار کار در ماههای آتی را افزایش دهد. برخی از نکات مثبت این آمارها عبارتند از: «یک واحد درصد کاهش در نرخ بیکاری و 4/ 0درصد افزایش در نرخ مشارکت»، «رشد 2درصدی جمعیت فعال و بازگشت به روند رشد مثبت»، «رشد مثبت جمعیت فعال تحصیلکرده بهدلیل فراهم شدن امکانات کار بهصورت غیرحضوری»، «رشد مثبت 1/ 3درصدی تعداد شاغلان و 8/ 0واحد درصدی نسبت اشتغال»، «رشد مثبت6/ 4درصدی جمعیت شاغل مرد البته در کنار رشد منفی 4/ 4درصدی جمعیت شاغل زن»، «رشد مثبت تعداد شاغلان دارای بیمه 7/ 2درصد و بدون بیمه 4/ 3درصد»، «افزایش سرعت کاهش نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24سال» و «افزایش ثبات شغلی در بخشهای اقتصادی زنان و مردان». اما با این وجود، هنوز در این فصل شواهدی از استمرار و تداوم چالشهای مزمن بازار کار دیده میشود که بر اثر شوک کرونا تشدید و تعمیق هم شده است، از جمله این موارد: «ناهمگنی شرایط بازار کار استانهای کشور»، «رشد منفی جمعیت فعال زنان»، «کاهش سهم اشتغال زنان در مقایسه با مردان»، «نوسان بیشتر نرخ بیکاری زنان جوان 18 تا 35 سال در مقایسه با مردان» و «عدم رغبت زنان در ورود به بازار کار»، «رشد منفی اشتغال جوانان 25 تا 34 سال»، «افزایش نرخ بیکاری افراد با تحصیلات فوق دیپلم یا لیسانس» و «استمرار آسیبپذیری شاغلان فاقد بیمه.»
تحلیلهای کارشناسی حاکی از این است که بیتوجهی به رفع هریک از چالشهای فوق و تداوم آن، میتواند دلیلی بر وضعیت نامناسب معیشت خانوار و آسیبهای اجتماعی و اقتصادی در سالهای آتی باشد. بنابراین ضروری است که رفع این چالشها در دستور کار دولت جدید قرار گیرد. البته باید توجه داشت سیاستگذاری در این خصوص مستلزم ثبات اقتصاد کلان و بهبود محیط کسبوکار در کنار سیاستهایی برای اصلاح نهادهای بازار کار، ایجاد اشتغال برای گروههای خاص و سیاستهای فعال در چارچوبی مشخص و معین است.
تصویر اشتغال در بهار 1400
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی به تحلیل شاخصهای بازار کار در فصل بهار1400 پرداخت. بررسی گزارشهای رسمی درباره وضعیت بازار کار در بهار1400، نمایانگر بهبود آن نسبت به بهار سال گذشته است؛ اما جزئیات این بهبود نیاز به بررسی دارد. یکی از شاخصهایی که در این دوره بهبود نسبی پیدا کرده، رشد تعداد شاغلان و افزایش نسبت اشتغال است. بهنحویکه در بهار1400 نسبت به فصل مشابه سال قبل، تعداد شاغلان به میزان 1/ 3درصد و نسبت اشتغال برابر 8/ 0واحد درصد رشد داشته است؛ درحالیکه در کل سال1399، این شاخصها رشد منفی را تجربه کرده بودند. مورد دیگر ترکیب بخشی شاغلان است. در بهار سال 1400، تعداد شاغلان بخشهای صنایع و معادن و خدمات رشد چشمگیری نسبت به بهار سال قبل داشته است و این رشد به ترتیب به میزان 8درصد و 13/ 1درصد بوده است. این درحالی است که بر اثر شیوع همهگیری، بخش خدمات تا پیش از این فصل، همواره رشد نقطه به نقطه منفی را تجربه کرده بود. دیگر اینکه بخش صنایع و معادن نیز از زمستان1399، وارد روند رشد مثبت شده است. اما بخش کشاورزی همچنان رشد منفی دارد و وضعیت اشتغال آن نسبت به بهار سال قبل اندکی نیز بدتر شده است. افزون بر این، عمده رشد صورتگرفته در بخشهای صنایع و معادن و خدمات به ترتیب مربوط به زیرگروههای ساختمان با 8درصد رشد، عمده و خردهفروشی با 12درصد رشد و تعمیر وسایل نقلیه موتوری و موتورسیکلت به میزان 3/ 4درصد رشد داشته است.
درنهایت اینکه مورد دیگری که در این قسمت به آن اشاره شده بود، وضعیت پوشش بیمه شاغلان است. بررسی آمارهای رسمی در ارتباط با تحلیل پوشش بیمه شاغلان در بازه زمانی مذکور نشان میدهد به میزان 60 درصد اشتغال کشور را شاغلان فاقد پوشش بیمه به واسطه شغل تشکیل میدهند و بررسیها نشان میدهد که با شیوع کرونا، شاغلان فاقد بیمه همواره چندین برابر شاغلان دارای بیمه آسیب دیدهاند. اما شواهد نشان میدهد در بهار 1400 شرایط تغییر کرده است؛ بهگونهایکه نه تنها شاغلان دارای بیمه رشد مثبت تجربه کردند، بلکه شاغلان بدون بیمه دو برابر شاغلان دارای بیمه افزایش اشتغال داشتهاند. گرچه این اتفاق پیغام خوبی از وضعیت شاغلان بدون بیمه است، اما این گروه همچنان در معرض آسیبپذیری شوکهای احتمالی هستند و حمایت از شاغلان بدون بیمه نباید نادیده گرفته شود.
تصویر بیکاری در بهار 1400
نرخ بیکاری معیاری برای نشان دادن ناهماهنگی میان عرضه و تقاضای نیروی کار است و بیشتر بر عرضه نیروی کار استفادهنشده تاکید دارد. بررسی گزارشهای رسمی نشان میدهد در بهار1400 نرخ بیکاری به عدد 8/ 8درصد، یعنی کمترین مقدار در طول تمام سالهای دهه1390و حتی نیمه دوم دهه1380 رسیده است. علاوه بر این در بازه زمانی مذکور اقتصاد کشور به میزان یک واحد درصد کاهش در نرخ بیکاری و 4/ 0 واحد درصد افزایش در نرخ مشارکت داشته است. مشاهده کاهش قابل ملاحظه در نرخ بیکاری، ممکن است اینگونه تداعی کند که بازار کار در وضعیت مناسبی قرار گرفته و عملکرد قابل توجهی در ایجاد اشتغال برای جویندگان کار داشته است؛ اما بدیهی است که برای تحلیل وضعیت کلی بازار کار باید وضعیت سایر شاخصها و متغیرها خصوصا نرخ مشارکت در کنار نرخ بیکاری دیده شود.
مورد اول اینکه بررسی نرخ بیکاری به تفکیک گروههای مختلف سنی نشان میدهد که بیشترین میزان نرخ بیکاری مربوط به گروه سنی 15 تا 24ساله است. البته نرخ بیکاری این گروه در بهار 1400 نسبت به سایر گروههای سنی کاهش بیشتری یافته است. بنابراین گرچه نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24 سال همواره از همه بیشتر بوده، اما با سرعت بیشتری هم درحال کاهش بوده است.
مورد دوم اینکه بررسی نرخ بیکاری به تفکیک مقاطع تحصیلی نشان میدهد که بیشترین کاهش نرخ بیکاری نسبت به فصل مشابه سال قبل، مربوط به تحصیلکردگان باسواد بدون تحصیلات دانشگاهی بوده است؛ درحالیکه نرخ بیکاری افراد با تحصیلات فوق دیپلم یا لیسانس نسبت به بهار 1399 به میزان 1/ 0واحد درصد افزایش داشته است. البته نرخ بیکاری افراد با تحصیلات فوق دیپلم و لیسانس نسبت به سایر مقاطع تحصیلی همواره در سطح بالاتری قرار داشته است؛ زیرا در این سطح از سواد، افراد هم مهارت بیشتری نسبت به سطوح پایینتر تحصیلی دارند و هم توقعاتشان درباره ویژگیهای شغل مورد نظر نسبت به افراد با سطح سواد بالاتر، پایینتر است. این دو عامل موجب میشود که این گروه از تحصیلکردگان بیشتر از سایر تحصیلکردگان جویای کار باشند. پس بالا بودن نرخ بیکاری این گروه و نیز افزایش نرخ بیکاری آنها در بهار1400 نسبت به فصل مشابه سال قبل لزوما وضعیت بدتر این افراد را در مقایسه با سایران نشان نمیدهد.
مورد آخر اینکه ترکیب بیکاران بهار 1400 به اینگونه تغییر یافته است که با کاهش تعداد بیکاران مرد و افزایش تعداد بیکاران زن، سهم زنان از جامعه بیکاران افزایش یافته است. همچنین با کاهش کمتر بیکاران بیسواد نسبت به بیکاران باسواد، سهم بیکاران بیسواد نیز از کل بیکاران افزایش یافته و بیکاران فارغالتحصیل دانشگاهی نیز در بهار1400 نسبت به بهار1399 افزایش یافتهاند.
وضعیت متفاوت استانها در بیکاری
یکی دیگر از مواردی که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به آن پرداخته شده، مقایسه وضعیت بازار کار استانها در سه شاخص اصلی بازار کار است. بررسی سه شاخص اصلی بازار کار شامل نرخ مشارکت، نسبت اشتغال و نرخ بیکاری در بین تمام استانها نشان میدهد وضعیت کلی بازار کار کشور نمیتواند گویای شرایط بازار کار هر استان باشد. برای مثال، با وجود کاهش شدید نرخ بیکاری در کل کشور، نرخ بیکاری در تعداد قابل توجهی از استانها افزایش یافته است. این استانها عبارتند از: اردبیل، ایلام، خراسان جنوبی، خوزستان، زنجان، سمنان، فارس، کرمان، کرمانشاه، مازندران، مرکزی، هرمزگان و یزد. دیگر اینکه در استان یزد و خراسان جنوبی تقریبا نرخ بیکاری دو برابر شده است. این درحالی است که نرخ بیکاری لرستان تقریبا نصف شده است. در استانهای بوشهر و چهارمحال و بختیاری، خراسان رضوی و کردستان گرچه نرخ بیکاری کاهش داشته، اما نرخ مشارکت نیز پایین آمده است. بنابراین میتوان گفت که کاهش نرخ بیکاری این استانها نکته مثبت تلقی نمیشود. در خراسان جنوبی گرچه نرخ بیکاری افزایش داشته، اما نرخ مشارکت نیز افزایش داشته است. بهطور کلی شرایط بازار کار در استانهای مختلف بسیار متفاوت بوده و به عبارت دیگر بازار کار در استانها همگن عمل نکرده است و همین امر اهمیت تصمیمگیری و توصیههای سیاستی مجزا برای هر استان را دوچندان میکند. به این معنا که یک نسخه واحد نمیتواند بیماری بازار کار تمام استانها را درمان کند و هر استان بسته به شرایط پیش روی خود نیاز به راهکار ویژه خود برای بهبود بازار کار دارد.
سه تحلیل از متغیرهای جریان نیروی کار
در بخش دیگری از گزارش مذکور به تحلیل متغیرهای جریان بازار کار پرداخته شده است. افزایش جریان از شاغل و بیکار به سمت غیرفعال گویای پیامی منفی درباره بازار کار یک کشور است؛ زیرا نیروی کار اگر حتی بیکار باشد، از غیرفعال بودن بهتر است. دلیل این موضوع آن است که بهصورت عامیانه بیکار کسی است که دوست دارد کار کند و بهصورت فعال به دنبال کار گشته، حال آنکه کسانی که در خانه نشستهاند، کار نمیکنند و به دنبال کار هم نمیگردند، غیرفعال نامیده میشوند. این افراد بیرون از دایره مشارکت اقتصادی قرار میگیرند. بنا بر گزارشهای رسمی، در بهار 1400 جریان نیروی کار از شاغل و بیکار به غیرفعال به ترتیب به میزان 3 و 3/ 14 واحد درصد نسبت به بهار سال قبل کاهش یافته است. درحالیکه در بهار 1399 این دو جریان به ترتیب برابر 9/ 11 و 6/ 11واحد درصد نسبت به بهار 1398 افزایش یافته بود. از سوی دیگر، افزایش جریان از غیرفعال به هریک از وضعیتهای شاغل و بیکار، پیغام مثبتی درباره بازار کار کشور تلقی میشود. در بهار 1399 نسبت به بهار 1398، جریان از وضعیت غیرفعال به وضعیتهای شاغل و بیکار به ترتیب به میزان 2/ 2 و 2/ 1واحد درصد با کاهش روبهرو شده است. حال آنکه در بهار 1400 نسبت به بهار 1399، این نسبتها به ترتیب به میزان 7/ 17 و 8/ 0واحد درصد رشد را نشان میدهد.
دوم اینکه در بازه زمانی مذکور، درصد بیشتری از شاغلان دارای بیمه در مقایسه با شاغلان بدون بیمه، شاغل ماندهاند. به عبارت دیگر شاغلان تحت پوشش بیمه به واسطه شغل از ثبات بیشتری در بازار کار برخوردار هستند. علاوه بر این، جریانات از شاغل به بیکار و غیرفعال در شاغلان تحت پوشش بیمه بسیار کمتر از شاغلان بدون بیمه است و در همین دوره، جریان شاغل به غیرفعال در شاغلان بدون بیمه، تقریبا دو برابر این جریان در شاغلان دارای بیمه است. این موضوع آسیبپذیری شاغلان بدون بیمه نسبت به شاغلان دارای بیمه را نشان میدهد و لازم است تا این مهم مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.
درنهایت اینکه در بهار1400 نسبت به بهار1399، پایداری اشتغال مردان بیشتر از زنان است. اما جریان شاغل به غیرفعال و بیکار به غیرفعال در زنان بسیار بیشتر از مردان است. البته هر چند درصد شاغل به غیرفعال و بیکار به غیرفعال در زنان در بهار1400 نسبت به بهار1399 کاهش یافته است، اما همچنان زنان در وضعیت بدتری نسبت به مردان قرار دارند و بهبود این شرایط، مستلزم توجه و سیاستگذاری خاص در این خصوص است. پایداری شغلی (شاغل در همان بخش) در مردان و زنان در تمامی بخشهای اقتصادی در بهار1400 نسبت به بهار1399 افزایش یافته است و آمار جریان شاغل به شاغل (در بخش دیگر) نیز در تمام بخشهای اقتصادی در گروه مردان و زنان، افزایش را نشان میدهد. آمار جریان شاغل به بیکار زنان در بخش صنعت و معدن در بهار1400 نسبت به بهار1399، افزایش شدیدی را نشان میدهد؛ ولی آمار جریان شاغل به غیرفعال در دو گروه زنان و مردان در تمامی بخشهای اقتصادی کاهش داشته است.
سیاستگذاری
در بخش پایانی گزارش بازوی پژوهشی مجلس به بحث سیاسگذاری درحوزه بازار کار پرداخته شده است. بررسی گزارشهای رسمی نشان میدهد با وجود بهبود قابل توجه بازار کار در بهار1400 نسبت به بهار1399، اما همچنان گروههایی وجود دارند که بهبود شرایط آنها، مستلزم توجه و سیاستگذاری خاص آن حوزه است. ازجمله این گروهها میتوان به تحصیلکردگان، جوانان 25 تا 34 ساله، زنان، شاغلان فاقد پوشش بیمه به واسطه شغل، شاغلان بخشهای کشاورزی و آموزش و نیز جمعیت فعال بیسواد اشاره کرد. البته شایان ذکر است، با توجه به شرایط متفاوت هر استان نیاز است گروههای آسیبپذیر بازار کار هر استان جداگانه شناسایی شوند و مورد حمایت و توجه مسوولان آن استان قرار گیرند.