محاصره فاندامنتال: قیچی «عرضه آمریکا» و «تقاضای چین» بر گردن نفت

ما با یک نوسان چرخه‌ای (Cyclical) روبه‌رو نیستیم؛ ما با یک عدم‌تعادل ساختاری (Structural Imbalance) مواجهیم. دو نیروی عظیم، یکی در شرق(چین) و دیگری در غرب(آمریکا)، مانند لبه‌های یک قیچی عمل کرده و هرگونه امید به بازگشت نفت ۱۰۰ دلاری را قطع کرده‌اند.

پرده اول: سندروم چین؛ اژدهایی که دیگر آتش نمی‌خورد

بزرگ‌ترین اشتباه استراتژیک بسیاری از تحلیلگران غربی این است که ضعف تقاضای چین در سال‌۲۰۲۵ را صرفا به «کندی رشد اقتصادی» نسبت می‌دهند و منتظرند پکن با یک بسته محرک مالی(Stimulus Package)، دوباره موتورها را روشن کند، اما داده‌های دقیق نشان می‌دهد؛ داستان تغییر کرده‌است. چین در حال تجربه یک دگردیسی است، نه یک بیماری موقت.

۱. مرگ دیزل و انقلاب LNG

برای دو دهه، رشد اقتصادی چین مترادف با مصرف دیزل بود: بولدوزرها، کامیون‌ها و ژنراتورها، اما در سال‌۲۰۲۵، ما شاهد پدیده‌ای هستیم که رسانه‌ها کمتر به آن پرداخته‌اند: جایگزینی گاز طبیعی مایع(LNG) در حمل‌ونقل سنگین. داده‌های صنعتی نشان می‌دهد؛ سهم کامیون‌های گازسوز(LNG) در فروش کامیون‌های سنگین جدید چین، از زیر ۱۰‌درصد در سال‌۲۰۲۲ به ۴۲‌درصد در سال‌۲۰۲۵ جهش کرده‌است. چرا؟ چون ارزان‌تر و پاک‌تر است. هر کامیونی که گازسوز می‌شود، مصرف‌کننده‌ای دائمی برای دیزل را از بازار حذف می‌کند. این تقاضا با هیچ بسته محرکی بازنخواهد گشت. بحران در بخش املاک و مستغلات(که شروع پروژه‌های جدید در آن ۶۰‌درصد نسبت به ۲۰۱۹ کاهش‌یافته) نیز میخ آخر را بر تابوت تقاضای دیزل کوبیده است.

۲. وسایل نقلیه انرژی نو(NEV): فراتر از انتظار

نفوذ خودروهای برقی در چین دیگر یک پیش‌بینی برای آینده نیست؛ یک واقعیت آماری است. در سال‌۲۰۲۵، نزدیک به ۴۰‌درصد از کل فروش خودروهای جدید در چین را خودروهای برقی و هیبریدی تشکیل داده‌اند. برآوردهای آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد؛ مجموع این تغییرات (برقی‌شدن و گازسوز شدن)، تقاضایی معادل 1.2‌میلیون بشکه در روز را از بازار حذف کرده‌است. این رقم معادل کل تولید یک کشور عضو اوپک مانند لیبی است که عملا «ناپدید» شده‌است. چین دیگر موتور مکنده نفت جهان نیست؛ او اکنون رهبر گذار از نفت است.

پرده دوم: طغیان شیل آمریکا؛ رقیبی که هرگز نمی‌خوابد

در سمت دیگر اقیانوس، ایالات‌متحده تمام محاسبات اوپک‌پلاس را برهم زده است. داستان نفت آمریکا در سال‌۲۰۲۵، داستان «تکنولوژی علیه زمین‌شناسی» است.

۱. رکوردشکنی با دکل‌های کمتر

در سپتامبر ۲۰۲۵، تولید نفت ایالات‌متحده به رکورد تاریخی 13.84‌میلیون بشکه در روز رسید. نکته حیرت‌انگیز این است که این رکورد در زمانی ثبت شد که تعداد دکل‌های حفاری(Rig Count) کاهش‌یافته بود. چگونه؟ صنعت شیل آمریکا به «معجزه بهره‌وری» دست‌یافته‌است. شرکت‌ها اکنون چاه‌های افقی طولانی‌تری(Longer Laterals) حفر می‌کنند؛ گاهی تا ۳ یا ۴ مایل زیر زمین به‌صورت افقی. این تکنیک اجازه می‌دهد با یک دکل، نفت بسیار بیشتری استخراج شود. حوضه پرمین(Permian Basin) در تگزاس و نیومکزیکو به تنهایی بیش از ۶‌میلیون بشکه در روز تولید می‌کند که از تولید هر کشور عضو اوپک(به‌جز عربستان و روسیه) بیشتر است.

۲. چشم‌انداز ۲۰۲۶: اشباع بازار

هرچند پیش‌بینی می‌شود؛ رشد انفجاری تولید آمریکا در سال‌۲۰۲۶ کند شود (و شاید به حدود 13.6‌میلیون بشکه کاهش یابد)، اما سطح فعلی تولید آنقدر بالاست که بازار را غرق کرده‌است. آمریکا اکنون نه‌تنها نیاز خود را تامین می‌کند، بلکه با صادرات گسترده(بیش از ۴‌میلیون بشکه در روز)، بازارهای سنتی اوپک در اروپا و آسیا را هدف گرفته‌است. سیل نفت سبک آمریکا(WTI)، کیفیت و قیمتی را ارائه می‌دهد که رقابت با آن برای نفت‌های سنگین‌تر و ترش خاورمیانه دشوار است.

پرده سوم: دوراهی مرگبار اوپک‌پلاس

در میانه این فشار دوگانه(کاهش تقاضای چین و افزایش عرضه آمریکا)، کارتل اوپک‌پلاس در بدترین موقعیت استراتژیک تاریخ خود قرار دارد. جلسه دسامبر ۲۰۲۵ که منجر به تمدید کاهش تولید شد، نشان‌دهنده استیصال این گروه بود، نه قدرت آن.

۱. معضل زندانی(Prisoner’s Dilemma) 

اوپک‌پلاس با یک انتخاب غیرممکن روبه‌روست: 

• گزینه الف(دفاع از قیمت): تولید را بیشتر کاهش دهد. نتیجه: قیمت موقتا حفظ می‌شود، اما سهم بازار بیشتری به آمریکا، برزیل و گویان واگذار می‌شود و درآمدهای نفتی در درازمدت سقوط می‌کند.

• گزینه ب(دفاع از سهم بازار): شیرها را باز‌کند و تولید را افزایش دهد. نتیجه: با توجه به ضعف تقاضا، قیمت نفت به ۴۰ دلار سقوط می‌کند. این سناریو بودجه‌کشورهای عضو را که به نفت ۸۰دلاری نیاز دارند، ویران می‌کند.

۲. شکاف درونی و تقلب

فشار قیمت‌های پایین باعث‌شده انضباط گروهی ترک بردارد. اعضایی مانند عراق، قزاقستان و روسیه که نیاز مبرم به درآمد دارند، بالاتر از سهمیه خود تولید می‌کنند(Cheating.) عربستان‌سعودی که‌ بار اصلی کاهش تولید را به دوش می‌کشد، به‌طور فزاینده‌ای ناامید شده‌است. اگر صبر ریاض لبریز شود و تصمیم بگیرد (مانند سال‌های ۱۹۸۶ یا ۲۰۱۴) جنگ قیمت را آغاز کند، نفت ۶۰ دلاری به خاطره‌ای شیرین تبدیل خواهدشد.

نتیجه‌گیری: نرمال جدید

با کنار هم قرار‌دادن قطعات پازل، تصویر سال‌۲۰۲۶ روشن می‌شود. مازاد عرضه جهانی(که آژانس بین‌المللی انرژی در صورت لغو کاهش‌های اوپک آن را تا ۴‌میلیون بشکه در روز تخمین می‌زند) مانند شمشیر داموکلس بالای سر بازار آویزان است. نفت ۶۰ دلاری یک «تصادف» یا «کف موقت» نیست؛ این نتیجه منطقی «قیچی اقتصاد سیاسی» است. ضعف ساختاری چین(تخریب تقاضا) و بهره‌وری بی‌رحمانه آمریکا(تزریق عرضه)، سقف قیمت‌ها را بتنی کرده‌اند. برای سیاستگذاران و سرمایه‌گذاران، پیام روشن است: استراتژی‌های مبتنی بر «ابرچرخه کالاها»(Commodity Supercycle) مرده‌اند. در سال‌های پیش‌رو، بازار نفت بازاری برای بقا خواهد بود، نه بازاری برای سودهای بادآورده.

*کارشناس ارشد مدیریت ساخت