عصر عبور از زغالسنگ
انتقال انرژی بدون استفاده از زغالسنگ
به نوشته بلومبرگ، در چند سالاخیر شاهد آن هستیم که دولت اندونزی در حال مقابله با چالش یادشده بوده تا جاییکه حرکت این کشور به سمت کربنزدایی بهعنوان یک الگوی موردی موفق بهحساب میآید که در نوع خود بینشهای ارزشمندی را در رابطه با پیچیدگیها و چالشهای فراروی پدیده انتقال انرژی بدون استفاده از زغالسنگ، ارائه میدهد. در خطمقدم این تلاش، «برنامه جامع سرمایهگذاری و سیاست (CIPP)» این کشور، یک ابتکار پیشگامانه بوده که اولویتهای سرمایهگذاری و سیاست اندونزی را برای دستیابی به اهداف بلندپروازانه کاهش انتشار گازهای گلخانهای، تعیین میکند. اهدافی نظیر رسیدن به اوج انتشار گازهای گلخانهای در تولید برق با انتشار دیاکسیدکربن در محدوده ۲۵۰میلیون تن تا سال۲۰۳۰ برنامهریزی شده، تا سطح انتشار دیاکسیدکربن تا سال۲۰۵۰ و در چارچوب تعهد به «شراکت در انتقال انرژی» به صفر برسد.
مروری بر برنامه جامع گذار انرژی
«برنامه جامع سرمایهگذاری و سیاست (CIPP)» بیانگر نقطهعطفی در تلاشهای کربنزدایی اندونزی است که حکایت از وقوع یک تغییر استراتژیک به سمت آینده انرژی پاکتر و پایدارتر در این کشور دارد. CIPP متشکل از بخشهای فنی، مالی، سیاستگذاری و انتقال عادلانه بوده و بهطور مشخص به گذار انرژی کشور با درنظرگرفتن الزامات هریک از این بخشها میپردازد. این طرح با تعیین اولویتها و مسیرهای روشن، نقشهراه را برای عبور از پیچیدگیهای گذار انرژی ارائه میکند، با این حال کماکان با یکسری چالشهای جدی روبهروست.
چالشهای گذار از زغالسنگ
یکی از جنبههای مهم انتقال انرژی اندونزی در پویایی شبکه تولید و تامین انرژی این کشور نهفته است. «حاشیه ذخیره» که عبارتست از تفاوت بین ظرفیت تولید موجود و اوج تقاضا برای برق، در منطقه جاوا-بالی در سال۲۰۲۲،برابر با ۷۶درصد بود که بیش از دوبرابر استانداردهای بینالمللی است. برای افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سیستم و در عینحال تامین برق قابلاعتماد و مقرونبهصرفه، شبکه برق اندونزی باید انعطافپذیری و کارآیی بیشتری نسبت بهعملکرد امروزی خود داشتهباشد. علاوهبراین، عدمشفافیت پیرامون قراردادهای زغالسنگ در مقابل تلاشها برای کاهش استفاده از این سوخت فسیلی، بهرهبرداری از نیروگاههای نوین را پیچیدهتر میکند. تصمیمگیرندگان درک میکنند که طرح جبران خسارت کارخانه فعال زغالسنگ فعلی این کشور، به دلیل وجود بندهای پرداخت جرائم در قراردادها، تا حد زیادی انعطافپذیری کارخانه را زیر سوال میبرد.
نقش تولیدکنندگان مستقل
در این میان، انجام مذاکرات با تولیدکنندگان مستقل برق در این کشور، بسیار مهم است. برای کاهشبار مالی که طرح انتقال انرژیبر شرکت PLN، اپراتور برق و شبکه دولتی اندونزی تحمیل میکند، PLN ملزم خواهد بود برای تضمین پایداری شبکه با افزایش سهم انرژی تجدیدپذیر متغیر در طول زمان، روند انتقال انرژی را سرعت ببخشد. علاوهبر موانع نظارتی، ملاحظات مالی بسیاری در سفر کربنزدایی اندونزی، بهویژه برای شرکتی مانند PLN، وجود دارد. PLN که در حالحاضر، با محدودیتهای مالی سختگیرانه دست و پنجه نرم میکند، همزمان با چالشهای جدی در تامین مالی پروژه انتقال از زغالسنگ به اقسام کمکربن انرژی، مواجه است. در این میان، حصول اطمینان از سلامت مالی در PLN در بلندمدت در مسیر تلاش برای کربنزدایی از اهمیت بالایی برخوردار بوده، امری که در ماهیت خود، نیازمند برنامهریزی دقیق و تصمیمگیریهای استراتژیک است.
بازنگری رویکردهای تحلیلی
سوال اساسی این است که چه مکانیزمی محدودیتهای مالی PLN را کاهش میدهد و در عینحال هزینههای حل موانع فنی برای یکپارچهسازی حرکت به سمت انرژی پاک را کاهش میدهد؟ راهبردها و مقررات جدید چگونه میتواند در تضمین ثبات شبکه و بهبود وضعیت نهایی PLN در طول دوره گذار، از طریق ایجاد انگیزه انعطافپذیری در نیروگاههای زغالسنگسوز، نقش ایفا کند؟ اینگونه چالشها منحصر به اندونزی نبوده و درمیان بسیاری از کشورهایی که با چالش کاهش تدریجی بهرهبرداری از زغالسنگ روبهرو هستند، مانند آفریقایجنوبی، فیلیپین و کلمبیا مشترک هستند. دولتها موظف و متعهد خواهند بود انتقال انرژی را با ایجاد تعادل بین دوام اقتصادی، الزامات زیستمحیطی و حمایت از جوامع آسیبدیده انجام داده و به پیش ببرند. واقعیت این است که هیچ راهحل یکسانی برای کربنزدایی از یک شبکه تولید انرژی وجود ندارد. برنامهریزی و تصمیمگیری انتقال، در اصل حرکتی در راستای نیل به بهینهسازی انرژی، تلقی میشود. چارچوبهای نظارتی، مکانیزمهای مالی، شرایط عملیاتی و چشمانداز سیاستها همگی در ایجاد محدودیت در مسیر بهینهسازی نقش دارند و اگر بهطور کلنگر درنظر گرفته نشوند، میتوانند به نتایج نامطلوب یا حتی غیرممکن منجر شوند.
هموارکردن راه رو به جلو
در فرآیند انتقال از زغالسنگ به انرژیهای پاک، با درنظرگرفتن عوامل فنی، اقتصادی، عملیاتی، مالی و سیاستی، ذینفعان میتوانند استراتژیهای معقول و قابلاجرا برای گذار از زغالسنگ به منابع انرژی پاک ایجاد کنند. با اتخاذ رویکردهای کلنگر، میتوانیم راه را بهسوی آینده انرژی پایدار و انعطافپذیر هموار کنیم. در این راستا، بازارهای نوظهور انرژی از هماکنون پیچیدگیهای طرح انتقال بهینه از زغالسنگ به انرژی پاک را دنبال میکنند.