قریب به ۵۰ سال است که قصه بازار نفت، حکایت از تطابق عرضه همگام با افزایش تقاضا دارد
تقاضا؛ تاریخنگار صنعت نفت
صنعت نفت بیاعتنا به مناسبات زیستمحیطی بهپیش میرود
بــا رسیــدن بــه خلیجفارس، میتوانید نوار محافظ کربن را ببینید که از میلیونها درخت حرا تشکیل شدهاست که دانههای آنها توسط هواپیماهای بدونسرنشین پخش شدهاند، با اینوجود این شهرها بر روی نفت ساخته شدهاند. امارات حدود ۳میلیون بشکه در روز نفت تولید میکند و شرکت ملی نفت ابوظبی (Adnoc)، امیدوار است تا سال۲۰۳۰ ظرفیت تولید خود را به ۵میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
بورس بینقارهای نفت
اماراتمتحدهعربی از اعضای اصلی اوپک است. در سال۲۰۲۱، بورس بینقارهای، یک بورسکالا با عملیات بزرگ در اروپا، آمریکا و آسیا، معامله یک قرارداد جدید آتی نفت برای نفتخام منطقهای تحویل شده در فجیره را آغاز کرد. خطرات فاجعهبار تغییرات آبوهوایی بر همگان آشکار بوده و صنعت نفت هرگز بزرگتر از آنچه که امروز شاهد آن هستیم، نبودهاست. هنگامی که تقاضای نفت در طول همهگیری کووید-۱۹ کاهش یافت، برخی امیدوار بودند که هرگز به اوج قبلی خود بازنگردد، اما اکنون از آن سطح نیز گذر کرده است. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، در سال۲۰۲۳، جهان ۱۰۱میلیون و ۸۰۰هزار بشکه در روز تولید نفت را ثبت کرد.
سطح انتشار گازهای مخرب
بر اساس گزارش «پروژه کربنجهانی» که یک کنسرسیوم دانشگاهی است، انتشار دیاکسیدکربن از نفت در سالگذشته میلادی به ۱۲میلیارد و ۱۰۰میلیون تن رسید که ۳۲درصد از کل انتشارات صنعتی را تشکیل میدهد. هرگونه تلاش برای حفظ افزایش میانگین دمای جهانی از قرن نوزدهم، پایینتر از ۲درجه سانتیگراد، همانطور که در توافقنامه پاریس در سال۲۰۱۵ الزامی شدهاست، باید در جهت کاهش معنادار این دسته از انتشارات باشد. هیچکس مجبور به خرید نفت نیست، اگرچه در بسیاری از کشورها مردم برای خرید نفت و فرآوردههای نفتی، یارانه دریافت میکنند. با این همه، هر اقتصادی به نفت نیاز دارد. بسیاری از کسانی که بر کاهش انتشار کربن، اصرار دارند، نسبت به صنعتی که آن را تولید و منتشر میکند، بیاعتمادی عمیقی دارند. اینکه صنعت نفت علاقه به حفظ و تثبیت بیش از پیش جایگاه خود دارد، جای تعجب ندارد.
قدرت لابیگری صنعت نفت
صنعت سوختهای فسیلی در کارنامه خود، سابقه تلاش برای تضعیف علم اقلیمشناسی را دارد تا نقش مخرب خود در تغییرات آبوهوایی را منکر شود. صنعت نفت از قدرت لابی عظیمی برخوردار است. شرکتهای نفتی سعی میکنند از حامیان جنبشهای آبوهوایی بهنظر بیایند، بهعنوان نمونه در دهه۲۰۰۰، شاهد تلاش بریتیشپترولیوم، یک شرکت بزرگ نفتی بریتانیایی، برای تغییر نام تجاری خود به Beyond Petroleum (فراتر از نفت) بودیم. کشورهای تولیدکننده نفت از زمان آغاز بهکار نشستهای موسوم به کاپ، در سال۱۹۹۵، تنها در شعار، برای کاهش جاهطلبیهای نفتی خود، در کنفرانسهای سالانه موسوم به کاپ که توسط کنوانسیون چارچوب سازمان مللمتحد در مورد تغییر آب و هوا برگزار میشود، شرکت کردهاند. برای چندین دهه، نشستهای کاپ هرگز بهطور علنی، نیاز به کاهش استفاده از سوختهای فسیلی را تایید نکرد.
هنگامی که در نوامبر ۲۰۲۳، هزاران دیپلمات، سیاستمدار، دانشمند، کارآفرین، لابیگر و روزنامهنگار برای شرکت در اجلاس کاپ ۲۸ وارد دبی شدند، بسیاری از آنها در مورد گذار از سوختهای فسیلی، با یکدیگر دستبهگریبان شدند. خشم مخالفان سوختهای فسیلی بهدلیل تصمیم امارات برای انتصاب سلطان الجابر بهعنوان رئیس اجلاس، دوچندان شد. رئیس Adnoc، بهعنوان رئیس کاپ ۲۸ منصوب شدهبود.
کاپ۲۸، متفاوتتر از همیشه
با این همه، کاپ۲۸ در دسامبر گذشته و با یک مصوبه مهم، هرچند نمادین، به پایان رسید. در بیانیه پایانی آن از کشورهای جهان خواسته شدهاست تا به سمت گذار از سوختهای فسیلی در سیستمهای انرژی خود و تسریع اقدامات در این دههحساس، بهمنظور دستیابی به صفر خالص کربن تا سال۲۰۵۰، مشارکت کنند. در اکتبر ۱۹۷۳، قبل از اینکه اوپک سلسله تحریمها و کاهشهای تولید خود را اعمال کند، قیمت هر بشکه نفت کمی بیش از ۳ دلار بود اما تا مارس ۱۹۷۴ هر بشکه ۱۳دلار قیمت داشت.
با این همه اما نقطهعطف تاریخی در مذاکرات آبوهوایی و کاپ۲۸ امارات رقم خورد. بیانیهای از قلب تاسیسات نفتی صادر شد مبنیبر اینکه تقاضا برای منبع تعیینکننده انرژی در قرن بیستم، یعنی نفت، باید شروع به کاهش کند. در این رابطه، سیمون استیل، رئیس دبیرخانه unfccc، اعلام کرد: «هرچند ما د ر جریان اجلاس دبی، صفحه گذار از عصر سوختهای فسیلی را ورق نزدیم، اما نتیجه این اجلاس را میتوان آغازی بر پایان سیطره سوختهای فسیلی دانست.»
نفت مقرونبهصرفه خلیجفارس
چنانچه این گذار واقعی باشد، لزوما به ضرر امارات نخواهد بود. این کشور در خود میبیند که در صورت لزوم بتواند تا پایان مسیر را ادامه دهد. بهترین ذخایر نفتخام جهان در اطراف خلیجفارس واقع شدهاند که هم وسیع و هم برای بهرهبرداری نسبتا ارزان هستند. علاوهبر این، در اکثر موارد تولید نفت از آنها بهخودیخود، به اندازه تولید نفت در مکانهای دیگر، دیاکسیدکربن منتشر نمیکند. گذار انرژی همچنان بهمعنای تغییر در اصول بنیادین در صنعت نفت بوده که به مدت ۵۰سال است رابطه این صنعت را با اقتصاد جهانی شکل دادهاست. در اکتبر ۱۹۷۳، کشورهای حاشیه خلیجفارس که در جنگ یومکیپور از اسرائیل خشمگین شدهبودند، فروش به آمریکا و متحدانش را تحریم کردند.
قبل از آن تحریم، یک بشکه نفت کمی بیش از ۳ دلار قیمت داشت اما تا مارس ۱۹۷۴ قیمت آن به ۱۳دلار رسید. قبل از تحریم، قیمت نفت برای چندین دهه ثابت بود. بازار جهانی نفت از سال۱۹۷۳ بهطور مداوم و گاهی از اوقات بهطور قابلتوجهی، بیثبات بودهاست. جیسون برداف، کارشناس سیاست انرژی که زمانی پمپبنزین پدرش در بروکلین توسط مشتریان عصبانی محاصره شدهبود، میگوید: «دلیلی ندارد که بخواهیم در مورد شوک ناشی از افزایش سرسامآور قیمتها در پمپهای سوخت که به روح و روان شهروندان آمریکایی وارد میشود، اغراق کنیم.» رئیس مرکز سیاست جهانی انرژی در دانشگاه کلمبیا، معتقد است است که شوک نفتی ۱۹۷۳ و متعاقب آن، شوکی که پس از انقلاب اسلامی ایران در سال۱۹۷۹ رخداد، «سیاست انرژی جهانی را برای نیمقرن تعیین کرد.»
تحولات دهه۱۹۷۰ نشانداد که شوکهای عرضه نفت میتواند طیف وسیعی از اثرات اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی را بههمراه داشتهباشد. در کشورهای توسعهیافته، افزایش قیمتها و واکنش بانکمرکزی به آن باعث افزایش تورم و کندشدن رشد اقتصادی شد. این امر زمینه را برای ظهور سیاستمداران در مکتب بازار آزاد مانند مارگارت تاچر و رونالد ریگان در سالهای بعد فراهم کرد.
پرداخت وام از دلارهای نفتی
از آنجاکه بسیاری از کشورهای اوپک در داخل کشور سرمایهگذاری چندانی نداشتند، «دلارهای نفتی» که آنها به جیب میزدند، در نهایت در بانکهای بینالمللی سرمایهگذاری شد و آنها را مشتاق به وامدادن بیشتر کرد. کشورهای درحالتوسعه که مشتاق وامگرفتن بودند، شاهد افزایش سریع بدهیهای خود بودند. صندوق بینالمللی پول محاسبه میکند که ۱۰۰کشور درحالتوسعه بین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷، شاهد افزایش ۱۵۰درصدی بدهی خارجی خود بودند، سپس شوک سال۱۹۷۹ باعث افزایش نرخهای بهره شد و بحران بدهی جهانسوم در دهه۱۹۸۰ را آغاز کرد که گاهی اوقات از آن بهعنوان «دهه از دسترفته» یاد میشود. بازه زمانی پنجاهساله در غالب مواقع، زمان خوبی برای تحلیل یک تغییر اساسی است.
این بازه زمانی به افرادی که پس از آن تغییر به دنیا میآیند، اجازه میدهد تا بهتر بفهمند چه تحولی برای دنیایی که همیشه میشناختهاند، ضروری است و وقوع چه تغییرات جدیدی، ممکن است. کسانی که در اواخر عمر خود هستند میتوانند گزارشهای نابی از تغییرات اساسی و پیامدهای آنها ارائه دهند. بازار جهانی نفت پس از سال۱۹۷۳ همواره شاهد کشمکش بین نرخ رشد عرضه و تقاضا بودهاست.