«دنیایاقتصاد» آینده بازار انرژی روسیه که سیاستهای کرملین تضعیف آن را رقم زد، بررسی میکند
غرامت پنهان جنگ اوکراین
رویگردانی اروپا از نفت و گاز روسیه
هنگامی که نیروهای نظامی روسیه در ۲۴ فوریه سالگذشته به اوکراین حمله کردند، مشتریان همیشگی اروپایی حاملهای انرژی روسیه دچار بهت آنی و سپس وحشت از تبعات آن شدند. دیری نپایید که بازار جذاب انرژی قارهسبز که بهطور متوسط روزانه معادل ۵/ ۲میلیون بشکه نفتخام، یکمیلیون بشکه سایر فرآوردههای نفتی و ۱۵۵میلیارد مترمکعب گاز طبیعی را معمولا در بازه زمانی یکساله خریداری میکرد، برای کرملین کاملا ناپدید شد.واقعیت این است که بلافاصله پس از عبور نیروهای پوتین از مرزهای اوکراین، جریان نفتخام از روسیه به بخشهایی از اروپا، روند کاهشی در پیش گرفت. در ۵ دسامبر، زمانیکه ممنوعیت اتحادیه اروپا بر واردات نفتخام روسیه از طریق دریا به اجرا درآمد، تنها بلغارستان با بهرهمندی از یک نوع معافیت موقت، بهعنوان یگانه مشتری باقیمانده روسیه شناخته میشد؛ این در حالی است که جریان فرآوردههای پالایششده همزمان با اجراییشدن تحریمهای مشابهی که از ۵ فوریه اجرایی شد نیز همین مسیر را دنبال کرد.
اوضاع گاز صادراتی روسیه
اکونومیکتایمز در ادامه آورده است که در شرایط کنونی، روسیه بازار گاز طبیعی اروپایی خود را نیز ازدست رفته میبیند. واقعیت قابلتامل اینکه تحت شرایط استمرار مناقشه روسیه با اوکراین و در سایه التهابات موجود ژئوپلیتیک در اروپا، شبکه عظیمی از میادین و خطوط لوله که از زمان عبور اولین محموله گاز از طریق مرز اتریش در سال۱۹۶۸ و با سرمایهای بالغ بر صدهامیلیارد دلار توسعهیافته بود، بهطور کامل از مدار خارج شدهاست.به گزارش یورونیوز انگلیسی، تخمین زده میشود که تنها در سال۲۰۱۷ حجم سرمایهگذاریبرابر با ۱۰۰میلیارد دلار با هدف توسعه و بهرهبرداری از ذخایر گازی در شبهجزیره یامال روسیه انجامشدهاست. حجم اعظمی از گاز مدنظر این پروژه، از طریق خطوط لوله به اروپا میرسد. بهعنوان مثال میتوان از خطوط لولهای که از بستر دریای بالتیک عبور کرده و روسیه را به آلمان متصل میکند، یاد کرد. انتظار میرود این میزان از سرمایهگذاری تا سال۲۰۲۵، حداقل تا دوبرابر افزایش پیدا کند؛ این در حالی است که با توجه به قطعی جریان گاز، سرمایهگذاری جدید در مقطع کنونی کاملا بیمورد بهنظر میرسد.
افق همکاری روسیه با اروپا در حوزه انرژی
در حالیکه ممکن است روسیه بتواند نوعی از تجارت انرژی را با اروپا پس از پایان جنگ نیز حفظ کند که البته چارهای جز این نیز نخواهد داشت، دور از ذهن بهنظر میرسد که کشورهای اتحادیه اروپا هرگز اجازه دهند یا نیاز داشته باشند که در آینده به همان اندازه به گاز روسیه وابسته باشند که حدود یک سالپیش بودند.دولتها و مصرفکنندگان در قارهسبز چارهای ندارند جز آنکه سرانجام درخصوص مدیریت تقاضا، بهینهسازی مصرف و افزایش بهرهوری انرژی بهصورت جدی وارد میدان شوند. قیمتهای بیسابقه پرداختشده برای گاز و برق، لزوم سرمایهگذاری در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را پررنگتر از گذشته کردهاست. در اروپا اولین گامهای جدی برای تغییر روش در نظام تعیین قیمت خردهفروشی برق با درنظر گرفتن کاهش سهم سوختهای فسیلی برداشته شدهاست.
بازار جدید برای نفت روسیه
در ماههای اخیر، به لطف عطش سیریناپذیر پالایشگاههای هندی برای خرید نفتخام ارزان، شرکتهای نفتی روسیه موفق شدهاند سازوکار و مسیر فروش نفتخام خود که خریداران سنتی اروپایی از خرید آن اجتناب میکردند را تا حد زیادی، به سمت آسیا تغییر دهند، اما این انحراف و دگردیسی در مسیر بازار، هزینه زیادی برای روسیه و صنعت نفت این کشور داشته است. روسیه برای نفوذ در بازار انرژی هند، تخفیفهای قابلملاحظهایبرابر با ۳۵ دلار در هر بشکه یعنی معادل ۴۰درصد کاهش قیمت را لحاظ کردهاست.روسیه در صادرات نفتخام خود به هندوستان تا بدانجا پیشرفت که تا پایان سالگذشته، بشکههای نفت این کشور حجمیبرابر با حدود یکچهارم از واردات نفتخام هند را تشکیل میداد. این مهم به دلیل رایزنیهای گسترده مقامات دو کشور و بالاتر از آن درنظر گرفتن تخفیفهای فوقالعاده جذاب و با عبور از تامینکنندگان سنتی نفت هندوستان در خاورمیانه مانند عربستانسعودی، عراق، اماراتمتحدهعربی و کویت، صورتگرفت. به اعتقاد ناظران بازار انرژی، منحرفکردن جریان نفتخام به یک بازار تشنه با در اختیار داشتن پالایشگاههای بزرگ که قادر است نفتخام با درصد سولفور نسبتا بالای صادرشده توسط روسیه را پالایش کند یک مساله است، در عینحال اما بازاریابی برای فرآوردههای پالایششده مسالهای دیگر.
هزینههای مضاعف برای صنعت نفت روسیه
گزارشگر اکونومیکتایمز باور دارد که کشورهایی وجود خواهند داشت که مایل به خرید سوخت ارزان از روسیه بوده به شرط آنکه بتوانند سوخت تولید داخل خود را به اروپا صادر کنند. این دسته از کشورها اما برای کسب منفعت بالاتر بهدنبال بهرهمندی از تخفیفهای بسیار جذاب هستند، هزینه دیگری که در نهایت باید از جیب کرملین و شرکتهای نفتی روسی پرداخت شود.اما نفت در معنای عام؛ چه نفت خام و چه فرآوردههای پالایش شده، یک مزیت بزرگ نسبت به گاز طبیعی دارد. مزیت نفت این است که میتوان آن را بهراحتی و با هزینه پایین از طریق دریا حمل کرد. واقعیت غیرقابلانکار اینکه در ۵۵ سالگذشته، روسیه بهدنبال خریدار گاز البته با تمایل و گرایش به سمت مشتریان غربی بودهاست. خطوط لوله عظیم با سرمایهگذاری گزاف، به طول هزاران کیلومتر، میادین گازی روسیه را ابتدا از طریق سیبری و در وهله دوم، از مسیر شبهجزیره یامال به مشتریان اروپایی متصل میکنند.
بازار شرقی نفت؛ جذاب ولی فریبنده
با این همه، در طول ۱۰سالگذشته روسیه با رویآوردن به سمت مشتریان شرقی بهدنبال ایجاد بازارهای جدید برای گاز خود بودهاست. شاهد این مدعا آنکه خط لوله گاز «پاور آو سایبریا» هماکنون سوخت این کشور را به چین منتقل میکند. این گاز از محل ذخایر جدید روسیه واقع در بیش از ۱۳۰۰مایلی شرق و ۶۰۰ مایلی جنوب میادین یامال که قبلا تامینکننده گاز اروپا بود، بهدست میآید. غول گاز دولتی روسیه گازپروم، هزینه رسمی راهاندازی خط لوله گاز «پاور آو سایبریا» و میادین گازی مرتبط با آن را ۵۵میلیارد دلار اعلام کرد؛ این در حالی است که یک ارزیابی مستقل از این پروژه، میزان سرمایهگذاری اولیه طرح را تا دوبرابر میزان اعلامشده برآورد کرد. حجمی از سرمایهگذاری که با هیچ منطق اقتصادی همخوانی نداشته و انتظار بازگشت سرمایه حتی در میانمدت نیز دور از ذهن خواهد بود.
در عین حال، محدودیتهایی برای خرید بیشتر گاز روسیه توسط پکن نیز وجود خواهد داشت. درحالیکه تقاضای انرژی این کشور بسیار بالاست، چین در تکرار اشتباهاتی که برخی کشورهای اروپایی با وابستگی بیش از حد به انرژی صادراتی مسکو مرتکب شدند، محتاطتر عمل خواهد کرد، بنابراین روسیه برای یافتن جایگزین مطمئن برای بازار اروپایی ازدست رفته خود، باید از هماکنون درپی مشتریان بالقوه دیگری باشد.روسیه همچنین مایل است سوخت مورد تقاضای هند را بهعنوان یکی دیگر از کشورهایی که بهسرعت در حال رشد بوده همراه با نیازهای گسترده و روبهرشد انرژی، تامین کند، اما انتقال گاز طبیعی به هند حتی دشوارتر از انتقال آن به چین خواهد بود. این مسیر یا باید از میان برخی از بلندترین کوههای جهان عبور کرده یا از مسیر افغانستان و پاکستان بگذرد.
هریک از این مسیرها چندین کشور دیگر را در مسیر دارند که هزینه ساخت و بهرهبرداری خطوط لوله را تا چندبرابر افزایش میدهد.جنگ پوتین در اوکراین به بهای از دستدادن بازار انرژی اروپا برای روسیه تمام شد، یافتن جایگزین مطمئن برای مسکو در این بازار آشفته، آسان نخواهد بود. در نهایت امر روسیه و اروپا به هر توافقی که برسند، روسها مجبور به پرداخت هزینههای این جنگ تا چندین نسل بعد خواهند بود.