گفتوگو با رئیس سازمان نظام صنفی رایانهای:
حمایت از تولید نرمافزار واقعی نه شعاری
سونیتا سرابپور: با گذشت بیشتر یک ماه از توافق هستهای بحث درباره سرمایهگذاری در حوزههای مختلف از جمله آیتی بسیار شنیده میشود. برخی فعالان صنعت فاوا که تحریمهای بینالمللی را باعث عقب افتادن ایران از پیشرفتهای دنیای تکنولوژی میدانند، حالا اعلام میکنند که با برداشته شدن این موانع و ورود شرکتها و مشاوران خارجی میتوان چرخ ایستاده توسعه ICT در کشور را به حرکت درآورد.
اما در مقابل این نظرات ناصرعلی سعادت، از فعالان قدیمی صنعت فاوا و رئیس فعلی سازمان نظام صنفی رایانهای کشور، بر این باور است که سرمایهگذاری در صنعت فاوا ربطی به دوران تحریم و بعد از آن ندارد و نباید درگیر هیجانات شد.
چرا که ۶ سال قبل که تحریمها شدت نگرفته بود هم شاهد سرمایهگذاری خارجی در این عرصه نبودیم. با وی درباره موضوع سرمایهگذاری خارجی و شرایط حضور موفق آن در صنعت فاوای ایران گفتوگو کردهایم که میخوانید:
با توجه به نهایی شدن توافق، بحثهای زیادی در خصوص سرمایهگذاری خارجی در بخشهای مختلف شنیده میشود. برای شروع خوب است به تجربه دیگر کشورها نگاهی بیندازیم، سرمایهگذاری در حوزه تکنولوژی در جهان به چه صورتی انجام میشود؟
این نگاه که حالا بعد از رفع تحریمها ایران را با کشورهای دیگر مانند هند، کره اعم از شمالی و جنوبی، چین و... مقایسه کنیم اشتباه است. به اعتقاد من هر کشوری شرایط و ویژگیهای خودش را دارد.
ضمن اینکه قوانین حاکم بر سرمایهگذاری یک استانداردهای ویژه همراه با فضای امنی میخواهد که اشاره به آن ضرورتی ندارد چراکه بارها از سوی صاحبنظران و اقتصاددانان بیان شده است.
هند بیش از ۲۰ سال به خاطر صادرات موفقش در بخش نرمافزار مورد مثال ما قرار گرفته است. آنچه در هند اتفاق افتاد و باعث موفقیت این کشور شد این بود که از زمانی که این کشور روی بحث صادرات نرمافزار شروع به کار کرد، به دلیل پایین بودن هزینه نیروی انسانی، پیمانکار درجه دوم شرکتهای بزرگ آمریکایی و اروپایی شد و به این ترتیب هزینه تولید و کدنویسی را به یکدهم کاهش میداد. از سوی دیگر ساختارها، قوانین، حمایتهای دولت، شرایط مناسب موفقیت این کشور در زمینه نرمافزار را به وجود آورد. امروزه صنعت صادرات این کشور در بخش IT نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار است و تنها در سال ۲۰۱۳، ۵/ ۳ میلیارد دلار صادرات به خاورمیانه داشته است. آنچه در هند شروع شده از ۲۰ سال قبل بوده و نمیتوانیم خودمان را با این کشور مقایسه کنیم.
منظور مقایسه نیست، پرسش این بود که مدل اصلی سرمایهگذاری خارجی در یک کشور در صنعت IT به چه صورت شکل میگیرد؟
سرمایهگذاری دقیقا مانند همان اتفاقی است که در هند رخ داده است. شرکتهای آمریکایی در هند دفتر ایجاد کردند و به تولید نرمافزار پرداختند؛ این یعنی کشوری با ایجاد زیرساخت در کشور دیگری سرمایهگذاری میکند. طبیعتا اگر هندوستان از نظر صنایع «HIGH TECH» تحریم بود یا دولتش از صنف آیتی حمایت نمیکرد، اساسا صورت مساله پاک میشد.
و در ایران چنین نشده؟
در ایران ترکیب هر دو مساله را داشتهایم. دولتهای ما حداقل از ۲۰ سال پیش توجه ویژهای به IT داشتهاند اما این توجه در اجرا معنی پیدا نکرده است. چندی پیش وزارت صنعت از معافیت مالیاتی شرکتهای تولیدکننده نرمافزار خبر داد اما فعالان صنف نرمافزار نزدیک به ۱۰ سال در انجمن شرکتهای انفورماتیک به دنبال این معافیت بودهاند و حالا میبینیم که این اتفاق افتاده است. قطعا این حرکت خوبی است اما چرا اینقدر دیر.
پیشنیازهای لازم برای سرمایهگذاری در صنعتICT چیست؟
لازمه سرمایهگذاری این است که از تولیدات صنعتی مانند نرمافزار حمایت صورت گیرد. در واقع وقتی میخواهیم نرمافزار را صادر کنیم باید تولیدات آن را در کشور داشته باشیم. نمیشود که صادرات را آزاد کرد، بعد بیاییم ببینیم که اصلا تولیدی نداریم، بنابراین حمایت از تولید نرمافزار باید واقعی باشد نه شعاری. شرایط باید ابتدا برای تولید و بعد صادرات مهیا شود.
باوجود این مشکلات به نظر شما بعد از برداشته شدن تحریمها میتوان شاهد رونقی در زمینه سرمایهگذاری در زمینه تکنولوژی در ایران بود؟
سوال من این است که سرمایهگذاری در این بخش چه ربطی به تحریمها دارد؟مدتی است مد شده و همه از ترکیبی به نام «پساتحریم» استفاده میکنند ،من هم میخواهم از کلمه «پیشا تحریم» استفاده کنم. پیشا تحریم در واقع به زمانی در حدود ۶ سال پیش بازمیگردد که هنوز تحریمها علیه بانک مرکزی اعمال نشده بود و بازرگانان به راحتی فعالیتهای تجاری خود را انجام میدادند.
چرا در آن زمان که هنوز تحریمهای بینالمللی تشدید نشده بود سرمایهگذاران خارجی وارد کشور نشدند؟ چه نمونهای از سرمایهگذاری شرکتهای آیتی خارجی را در آن زمان میتوانیم مثال بزنیم؟ سابقه صنعت آیتی به ۶ سال قبل برنمیگردد، من حدود ۳۰ سال پیش اولین شرکتم را که کارش تولید نرمافزار بود راهاندازی کردم اما چون قانون کپیرایت هیچوقت در کشور نشده است، نرمافزار موفق ما در بازار کپی شد و در نهایت ما نابود شدیم. کارکنان با استعداد شرکت ما که جزو بهترین متخصصان دانشگاه شریف و تهران بودند از ایران مهاجرت کردند و به شرکتهای بزرگ خارجی و آمریکایی پیوستند.
قوانینی که در کشور برای حمایت از پدیدآورندگان نرمافزار بود، یا اجرا نشد، یا اینکه اینقدر این قوانین نقص و مشکل داشتند که به جای حمایت بیشتر، فعالان این بخش را دچار مشکل و سردرگمی میکردند.
پس به اعتقاد شما عدم سرمایهگذاری به تحریمها مرتبط نمیشود؟
به اعتقاد من ۴۰ درصد این که سرمایهگذاری به ایران نیامده، به خاطر تحریم بوده، اما ۶۰ درصد باقیمانده به این خاطر بوده که ما شرایط را برای ورود سرمایهگذاران خارجی فراهم نکردیم. اینکه چرا قبل از تحریم خارجیها سرمایهگذاری نکردند به این دلیل بوده که سرمایهگذار خارجی در صنعت آیتی فضای امنی ندیده است و این در حالی است که در بخش خودرو و نفت دیده است. صحبت از ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور خوب و مثبت است اما باید کمی هم واقعبین بود.
با نگاه واقعبینانه آیا میتوان تغییری برای صنعت فاوا بعد از برداشته شدن تحریمها متصور بود؟
در شرایطی که ما از حدود ۶ سال گذشته از یک مزایایی محروم بودهایم، حالا فکر میکنیم با برداشته شدن این تحریمها قرار است چه اتفاق خارقالعادهای رخ دهد، البته رفع خوب هم هست و امیدواریم که بتوانیم کار بزرگی انجام دهیم اما بهعنوان فردی که بیش از ۳۴سال در این صنعت تجربه دارد، میگویم باید کمی هیجاناتمان را کنترل کنیم و تمام تلاشمان را برای مدیریت این اتفاق بهکار گیریم. در واقع اگر ما در این بخش دست به مدیریت نزنیم و یک سرمایهگذار خارجی بیمحابا وارد بازار ما شود و این بازار را از دست ما بگیرد، مانند این است که بیماری داشتهایم و بعد ۶سال مبارزه با بیماری، درمان شدهایم اما همینکه از بیمارستان بیرون میآییم در یک سانحه رانندگی جانمان را از دست میدهیم.
یک نگرانی هم سوی دیگر قضیه است، اینکه سرمایهگذاران خارجی شرکتهای رقیب ایرانی را با قدرت و سرمایهشان خرد کنند، راهحل شما چیست؟
این نوع نگرانی هم به این شکل درست نیست و نوعی بزرگنمایی است، چراکه فردای برداشته شدن تحریم قرار نیست که سرمایهگذاران خارجی وارد صنعت فاوای کشور شده و این حوزه را از دست تولیدکنندگان و فعالان این صنعت بگیرند. ما قانون و سازمانی به نام حمایت و تشویق سرمایهگذاری خارجی (FIPPA) داریم. اگر سرمایهگذاری خارجی بخواهد پولی را در کشور ما سرمایهگذاری کند، طبق قوانین باید به این سازمان مراجعه و سرمایهگذاریاش را اعلام کند، بنابراین قوانینی وجود دارد که اجازه میدهد سرمایهگذاری خارجی، تصمیم خود را رسما اعلام کند تا بتواند سود سالانهاش را از محل سرمایهگذاریاش از کشور خارج کند.
در واقع تمام این شرایط قوانین لازم خود را دارد که این قوانین هم مربوط به امروز نیست. اما یکسری قوانین هم وجود دارد که ما به دلیل تحریمها در کشورمان به اجرا گذاشتهایم. مانند بحث مربوط به گمرکات کشور که چه کالایی اولویت ورود دارد و به چه کالایی چه میزان ارز تعلق بگیرد بنابراین وقتی تحریمها برداشته شود این قوانین هم باید بازیابی(reset) یا تبدیل به یک مکانیزمهای بهتر و بهروزتری شود. به اعتقاد من قوانین تحت تحریم باید به سرعت برداشته شود و با قوانینی جایگزین شود تا بعد رفع تحریم مشکلات و عقبافتادگیهای خود را جبران کنیم.
یعنی در این زمینه نیازمند قوانین جدیدی برای ورود سرمایهگذاران به صنعت فاوای کشور هستیم؟
منظور از قوانین بخشنامهها و آییننامههای به روز است. در واقع هر گونه بخشنامه و آییننامهای که به درستی در بخشهای مختلف مانند گمرک، تبادلات بانکی و صرافی به اجرا گذاشته شده بود تا شرایط بحرانی در زمان تحریم را مدیریت کند باید به سرعت و بعد از تحریم به روز و با آییننامههای جدید جایگزین شود تا خدای نکرده خودمان مانع خودمان نشویم.
به نظر شما خلأهای قانونی برای فعالیت سرمایهگذاران خارجی در ایران وجود ندارد؟ چراکه برای مثال دیده شده عدهای سرمایهگذار خارجی با یک نام ایرانی شرکتشان را ثبت میکنند اما در واقع تمام سهامشان در اختیار افراد خارجی است.
اگر شرکتی چنین کاری کرده است در مرحله اول باید جواب اتحادیه اروپا را بدهد چرا که تحریمها را دور زده است.
به نظر شما نباید این خلأهای قانونی برطرف و به نوعی قانونهای مربوط به سرمایهگذاری خارجی در صنعت فاوا بازبینی شود؟
فعالیت چنین شرکتهایی به بعد و قبل از تحریم ربطی ندارد. چرا که چنین شرکتی در زمانی که تحریم هم بودیم چنین کاری را انجام داده پس ربطی به قبل و بعد از تحریم ندارد.
بنابراین در یک کشور شرکتی براساس چارچوب قوانین آن کشور شرکتی را راهاندازی کرده است ولی در واقع قوانین کشور را دور زده است. اگر پول غیرقانونی وارد میکند، باید جواب بدهد.
اگر شرکتی در کشور زده که تمام سهامش خارجی است و به ثبت شرکتها نگفته است که ۵۱ درصد سهامدارش ایرانی نیست در این زمینه هم باید جوابگو باشد. اما اگر هیچکدام از اینها قابل اثبات نباشد و در چارچوب قوانین کشور خلافی نکرده باشد، کاری نمیتوان
کرد.
من چنین موضوعاتی را تایید نمیکنم و از این نوع فعالیتها هم خوشحال نیستم اما باید از دید قانون نگاه کنیم و اینکه اگر کسی قانون شکنی کرده است، باید در مراجع قضایی پاسخگوی کارش باشد. اما اگر کسی قانونشکنی نکرده و ما هم مکانیزمهایی نداریم که چنین اتفاقهایی را کنترل کنیم و از این شرایط لطمه میخوریم، باید برویم و برای آن قانون و آییننامه لازم را بگذاریم.
به نظر شما گسترش این نوع سرمایهگذاری در کشور به صنعت و تجارت شرکتهای ایرانی حوزه فاوا لطمه نمیزند؟
تصور کنید که دوران پساتحریم تمام شده و تحریمها هم به صورت رسمی برداشته شده و یک شرکت بزرگ در زمینه فروش آنلاین رسما وارد بازار ایران شده و با رعایت چارچوبهای قانونی ایران و با سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری تصمیم به رقابت با فعالان ایرانی این حوزه دارد، حالا باید چه کار کرد؟ چون با این کار ممکن است فعالان بازار فروش آنلاین ایرانی دچار مشکل شوند نباید شرکت خارجی وارد کشور شود و سرمایهگذاری کند؟ در این شرایط فعالیت شرکتهای قدیمی و بزرگ صنعت آیتی بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد.
اگر شرکت x که تولیدکننده یک نرمافزار ساده خارجی است وارد ایران شود و با گرفتن شریک ایرانی بهصورت رسمی دست به تولید محصولاتی با قیمت خوب و کیفیت بالا برای بازار ایران بزند در این شرایط وضعیت شرکتهای بزرگ تولیدکننده نرمافزار داخلی چه میشود؟ این سوالی است که جواب آن را باید مدیران کشور داشته باشند.
باید با همفکری بخش خصوصی در اتاقهای فکر کار کنند که قرار است در این زمینه چه راهی را طی کنیم. نباید طوری باشد که در شرایط تحریم بگوییم هیچ شرکتی حق ندارد وارد بازار ایران شود اما حالا هم که تحریمها برداشته شده از همه شرکتها بخواهیم وارد بازارما شوند.
در چه شرایطی شرکتها و یا سرمایهگذاران خارجی میتوانند باعث رشد شرکتهای داخلی صنعت فاوای کشور شوند؟
باید فضا و شرایط فراهم شود. سرمایهگذاری که میخواهد وارد بازار شود، نمیتواند فقط یک شرکت برای خودش بزند. باید ببینید چگونه میتواند با شرکتها و تولیدکنندگان داخلی یک joint venture ایجاد کند. برای مثال اگر قرار است شرکت x که در بازار فروش آنلاین دنیا حرف اول را میزند در بازار ما سرمایهگذاری کند، باید با یکی از فروشندگان آنلاین موفق بازار ما به تعامل برسد.
در غیر این صورت ما اجازه نمیدهیم با سرمایه و امکانات خارجی بازار داخل را بگیرد و در آخر هم تمام سود را از کشور خارج کند. یا اگر قرار است فضایی ایجاد شود که یک سرمایهگذار خارجی وارد صنعت فاوا شود، شرط اول فعالیتش این باشد که در حوزه فعالیت او تولیدکننده داخلی در آن زمینه در کشور وجود نداشته باشد. همچنین اگر قرار است شرکتی هم راهاندازی شود ۵۱ درصد سهام شرکت خارجی متعلق به فعالان داخلی باشد و در هیات مدیره هم باید ایرانی وجود داشته باشد. درست مانند کاری که در ارائه پروانه به اپراتور تلفن همراه مانند ایرانسل انجام دادیم. مجموع اینکارها یعنی مدیریت پساتحریم. شرایط تشویقی برای سرمایهگذاران خارجی در استفاده از شرکای داخلی بگذاریم مانند معافیت مالیاتی. همچنین چنین مشوقهایی را برای تولیدکنندگان این صنعت نیز در نظر بگیریم و در کل شرایط را برای تشویق شرکتهای داخلی به تولید و تشویق سرمایهگذاران خارجی به مشارکت ایجاد کنیم. اینها یک مدلهای ساده است و در واقع برای پختهتر شدن باید به اتاق فکر منتقل شود.
رگولاتوری و مدیریت حوزه فاوا پس از تحریم را چه ارگانی باید انجام دهد؟
در حوزه ارتباطات سازمان رگولاتوری این کار را انجام میدهد. اما در بخش خصوصی و ساماندهی فضای کسبوکار وظیفه سازمان نصر کشور است. در واقع در یک کار ملی با مشارکت دولت، بخش خصوصی و نهادی ذیربط حوزه فاوا قطعا به یک مدیریت درست و منطقی بعد از دوران پساتحریم خواهیم رسید.
سازمان نظام صنفی رایانهای در این مدت توافق و در نهایت قطعی شدن آن تحلیلی درباره حضور سرمایهگذاران خارجی به بازار فاوای کشور انجام داده است؟
متاسفانه و البته خوشبختانه در یک سال گذشته که کشور درگیر مذاکرات و توافق بوده، صنف درگیر انتخابات در ۲۹ استان کشور بوده است. وقتی مدیریت یک سازمان هر سه سال یک بار تغییر میکند با تحولاتی نیز این سازمان همراه میشود بنابراین فرصت فکر کردن به پساتحریم را
نداشته است. البته در جلسات کمیسیونها، صحبتهایی بین اعضای صنف شده و نظراتی رد و بدل شده اما این صحبتها در قالب یک سند متنی یا یک گزارش چندصفحهای نیست. سازمان به دنبال برگزاری همایشی در این خصوص است تا افراد باتجربه صنف و البته جوانان خوشفکر این حوزه را به همفکری بطلبد.
ارسال نظر