قیمتگذاری فناوری در اقتصاد دانشبنیان
محمد نریمانفرد: قیمت یکی از اساسیترین ارکان کسبوکار و میزان ارزشی است که مشتریان برای استفاده از محصولات و خدمات برای آن پرداخت میکنند و قیمتگذاری فرآیند تعیین این ارزش است. ارائه محصولات بهتر نسبت به سایر رقبا، جزو اصول مهم برای رسیدن به سودآوری در مدل کسبوکار است. یک بنگاه باید قادر به قیمتگذاری محصولاتش بهگونهای باشد که بتواند درآمدهایی متناسب با ارزش محصول ایجاد کرده و به این ترتیب موقعیتش را نسبت به مشتریان، کالاهای مکمل، رقبا و تازهواردان بالقوه حفظ کند. قیمتگذاری مهمترین جزء از مدل کسبوکار است و تصمیمات در مورد آن تاثیر زیادی بر سودآوری بنگاه به همراه دارد.
محمد نریمانفرد: قیمت یکی از اساسیترین ارکان کسبوکار و میزان ارزشی است که مشتریان برای استفاده از محصولات و خدمات برای آن پرداخت میکنند و قیمتگذاری فرآیند تعیین این ارزش است. ارائه محصولات بهتر نسبت به سایر رقبا، جزو اصول مهم برای رسیدن به سودآوری در مدل کسبوکار است. یک بنگاه باید قادر به قیمتگذاری محصولاتش بهگونهای باشد که بتواند درآمدهایی متناسب با ارزش محصول ایجاد کرده و به این ترتیب موقعیتش را نسبت به مشتریان، کالاهای مکمل، رقبا و تازهواردان بالقوه حفظ کند. قیمتگذاری مهمترین جزء از مدل کسبوکار است و تصمیمات در مورد آن تاثیر زیادی بر سودآوری بنگاه به همراه دارد. یک قیمتگذاری موثر باید منتسب به زمان و مزایایی باشد که بنگاه به مشتریان عرضه میکند و همزمان عکسالعمل رقبا و مشتریان را در نظر بگیرد. مقوله قیمتگذاری و تعیین ارزش دانش فنی و فناوری در حال حاضر یکی از چالشهای شرکتهای دانشبنیان است و نکته مهمی در تجاریسازی دانش فنی در کشور به حساب میآید. اکثر روشهای موجود برای اندازهگیری و قیمتگذاری داراییهای نامشهود و سرمایه فکری، از درون پژوهش در حوزههای اقتصاد، مدیریت، حسابداری، مهندسی و... برخاسته است. نتیجه این فرآیندها دستیابی به برخی چارچوبها و الگوهای سنجش است که برای توسعه توانمندیهای بخش اقتصاد و سنجش داراییهای فکری قابل استفادهاند. ارزشیابی و قیمتگذاری دانش فنی با در نظر داشتن پیچیدگیهای مرتبط با فناوری و دانش فنی بر حساسیت قیمتگذاری میافزاید. ضمن آنکه برخورداری از مشتریان خاص، منحصربهفرد بودن خدمات و تولیدات قابل ارائه در این حوزه، ویژگیهای فنی و تخصصی موجود در محصولات، از مصادیق پیچیدگی و منحصربهفرد بودن نحوه قیمتگذاری در بازار فناوری کشور است. برای قیمتگذاری موثر محصولات شرکتهای دانشبنیان ۶ مرحله بسیار ضروری به نظر میرسد. مرحله اول توسعه استراتژی بازاریابی، مرحله دوم تصمیمگیری در مورد عناصر آمیخته بازاریابی نظیر: قیمت، توزیع، ارتقای محصول، مرحله سوم پیشبینی وضعیت تقاضا در بازار، مرحله بعد محاسبه هزینهها، مرحله پنجم شناسایی شرایط محیطی - وضعیت رقبا و محدودیتهای قانونی است. مرحله ششم تصمیمگیری درباره قیمتگذاری، افزایش فروش یا افزایش سود یا تثبیت قیمت و نهایتا تعیین قیمت با استفاده از مراحل بالا است. یکی از بهترین مدلها برای محصولات شرکتهای دانشبنیان قیمتگذاری اقتصادی ( Economy Pricing ) است. در این روش، برخلاف قیمتگذاری نفوذی که قیمتها به صورت کاذب کاهش مییابد، قیمت تا جای ممکن پایین نگه داشته میشود یعنی در فرآیند تولید و عرضه از روشهایی استفاده میشود که کمترین هزینهها را در پی داشته باشد و به تبع آن محصولی ارزانتر در اختیار مشتری قرار میگیرد. ویژگی محصولات دانشبنیان این است که هم بهعنوان کالای مکمل در فرآیند تولید محصولات دیگر و هم بهعنوان کالای نهایی مطرح است. در خصوص محصولات شرکتهای دانشبنیان شرایط بازار، واکنش رقبای داخلی و خارجی در برابر تعیین و تغییر قیمتها، نرخ عرضه و تقاضای بازار، تغییر و تحولات صنایع داخلی را باید مدنظر داشت. نخستین جنبه مهم بازار محصولات دانشبنیان این است که به نظر برخی از خریداران محصولات صنعتی، مساله قیمت، کماهمیتتر از سایر ملاحظات خرید مانند تحویل به موقع محصول، کیفیت، خدمات پس از فروش و کمکهای فنی تولیدکننده است. در شرایط امروز مساله دیگری که در قیمتگذاری باید به آن توجه شود، تعیین قیمت از طریق مذاکره است. بسیاری از محصولات دانشبنیان بر مبنای قیمتی به فروش میرسند که بر اساس مذاکره و توافق متقاضی دولتی یا خصوصی تعیین میشوند. یکی دیگر از جنبههای مهم در قیمتگذاری دانشبنیان، بعد تخفیف در قیمت است. وجود انواع تخفیفها میتواند موجب گرایش بیشتر به استفاده از این محصولات شود.
ارسال نظر