موسس کافهبازار در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»:
رقیب ایرانی خوشفکر نداریم و نگران نیستیم
عاقله ترابی، شهرام شریف: کافه بازار نامی آشنا برای کاربران اندروید و حتی دیگر کاربرانی است که با آن سر و کاری هم ندارند. این اپلیکیشن که برای ایرانیهای اندرویدی طراحی شده به کاربر کمک میکند بدون هیچ مانعی برنامههای مورد نیاز خود را نصب و به روز رسانی کند. حسام آرماندهی، موسس و مدیرعامل کافه بازار، در سال ۸۸ لیسانس علوم کامپیوتر خود را از دانشگاه شریف گرفته، سپس برای ادامه تحصیل به سوئد رفته و فوق لیسانس کارآفرینیاش را گرفته است. او پس از بازگشت به ایران در پروژه «فارسیتل» که روی اندروید فارسی کار میکرد، شکست میخورد و شروع میکند برای نوشتن برنامه بازار؛ اپلیکیشنی که این روزها پرطرفدارترین فروشگاه اپلیکیشن ایرانی است.
عاقله ترابی، شهرام شریف: کافه بازار نامی آشنا برای کاربران اندروید و حتی دیگر کاربرانی است که با آن سر و کاری هم ندارند. این اپلیکیشن که برای ایرانیهای اندرویدی طراحی شده به کاربر کمک میکند بدون هیچ مانعی برنامههای مورد نیاز خود را نصب و به روز رسانی کند. حسام آرماندهی، موسس و مدیرعامل کافه بازار، در سال ۸۸ لیسانس علوم کامپیوتر خود را از دانشگاه شریف گرفته، سپس برای ادامه تحصیل به سوئد رفته و فوق لیسانس کارآفرینیاش را گرفته است. او پس از بازگشت به ایران در پروژه «فارسیتل» که روی اندروید فارسی کار میکرد، شکست میخورد و شروع میکند برای نوشتن برنامه بازار؛ اپلیکیشنی که این روزها پرطرفدارترین فروشگاه اپلیکیشن ایرانی است. در ادامه گفتوگوی «دنیای اقتصاد» را با او میخوانید.
کافه بازار یک برند موفق است که رشد خوبی داشته و اعتماد کاربران را جلب کرده است. از تجربه خودتان در این زمینه بگویید که از کجا شروع کردید تا به این مرحله رسیدید؟
سال ۸۹ با کار روی محصول فارسی تل شروع کردیم. این محصول نتوانسته بود به فروش مورد انتظار برسد و بعد از اینکه ما اضافه شدیم هم کاری از پیش نبرد، بنابراین تصمیم گرفتیم از طریق
اپ استوری که درست میکنیم اپلیکیشنهای آن را برداریم. تا نسخه ابتدایی اپ استور را به شکل مجزا از سیستم عامل درست کنیم اواخر سال ۸۹ شد و فروردین ۹۰ روزنامهها و سایتهای خبری شروع کردند درباره آن نوشتن. پس از آن به مرور رشد کردیم تا حدی که برای خود ما هم آن میزان رشد قابل پیش بینی نبود. ظرف ۶ ماه رسیدیم به صدهزار کاربر و بعد از آن نقطه به این فکر کردیم که چه راههایی میتوانیم برای درآمدزایی پیدا کنیم. با بانکها درگاه اینترنتی راه انداختیم و فروش اپلیکیشن راه افتاد. از همان سال اول شرکت از لحاظ جریان نقدینگی مثبت شد و هر سال از لحاظ پرسنلی دوبرابر. رشد ما از لحاظ درآمد و بازار دستگاههای اندرویدی چنان سریع اتفاق افتاد که امسال رشد درآمد
۳۰۰ درصدی داشتیم.
موضوعی که شما را از رقیبان موجود متمایز میکند چیست؟
تیمی که ما داریم و تمرکزی که روی محصول داریم وجه تمایزمان در مقایسه با دیگران به شمار میرود. ما همیشه سعی کردهایم بهترین سرویس را به همه همکارها و مشتریها بدهیم. شاید همه در رقابت همین کار را میکنند، ولی تفاوت اقدام آنها با ما در این است که ما آن کارها را در سطح بهتری انجام میدهیم. البته این نکته را نباید نادیده گرفت که ما مقدار کوتاهی از بقیه زودتر شروع کردیم و همیشه یک گام جلوتر بودیم.
بنابراین این امر که شما اولین فعال در این حوزه بودهاید نقش مهمی در پیشرفت شما داشته است؟
یکی دو سال ابتدایی این موضوع برایمان مزیت بود، ولی اکنون دیگر اهمیت چندانی ندارد. الان موضوع مهم این است که ما هنوز میتوانیم بهترین محصول را ارائه بدهیم. الان رقابت جدیتر شده است و ماهم بالطبع به فکر چندبرابر کردن رشدمان و تغییر رویهها در بحث مارکتینگ و محصول و سرعت کارمان هستیم. اگر درجا بزنیم همان اتفاقی میافتد که برای بیشتر شرکتهای آیتی افتاده است. این شرکتها اگر رشد نکنند رو به نابودی و افول میروند.
با توجه به اینکه فعالیت شما به اپاستور بزرگی مثل گوگل وابسته است چقدر به این بیزینس اعتماد وجود دارد؟
کار ما در سالهای ابتدایی فعالیت به گوگل وابسته بود ولی حالا دیگر نیست. اکنون ۷۰ تا ۸۰ درصد تعرفههای تجاری، چه ایرانی و چه خارجی با ما مستقیم کار میکنند و هیچ ارتباطی از طریق گوگلپلی وجود ندارد. گوگل هم به طور کامل روی فضای اندروید اجازه داده اپاستورهای دیگر فعال باشند. اگر هم هنوز چیزی وجود دارد به این علت است که کاربرها احتیاج دارند برخی برنامهها را به روزرسانی کنند که معمولا اپلیکیشنهایی هستند که حضور جدیشان در ایران سخت است ولی از لحاظ گیم و سرگرمی شرکتهای خارجی خودشان با ما قرارداد میبندند و ارتباط واسطهای وجود ندارد. حتی شرکتهای ارتباطی نسخههای مخصوص ایران میدهند و دیگر ارتباط واسطهای وجود ندارد. حتی اگر همه اپلیکیشنهای گوگلپلی هم باز شود هیچ تفاوتی به حال کسبوکار ما نخواهد داشت؛ چراکه بحث ما تجاری است و در کشور ما با شرایط حاضر تا سالیان سال نمیتوانند کار تجاری بکنند. از سیستم بانکی بگیرید تا کارهای قانونی. اگر اپلیکیشن برنامهنویس پول درنیاورد صنعت نمیچرخد چراکه کسی نمیتواند از طریق
گوگل پلی خرید کند بنابراین صنعت شکل نمیگیرد. در حال حاضر در بسیاری از کشورها صنعت تولید اپلیکیشن شکل نگرفته است به این سبب که گوگلپلی سیستم پرداخت در آنجا نداشت ولی شانسی که ما آوردیم این بود که گوگل پلی حضور نصفه نیمه نداشت و کلا نبود. این نبودن باعث شد که این صنعت اینجا شکل بگیرد و بعید هم هست به حالت نصفهای برگردد که فقط برنامههای مجانی وجود داشته باشد یعنی برنامهنویسان با این سیستم دیگر کار نخواهند کرد.
نگران رقیب نیستید؟
رقیب ایرانی تاکنون آنقدر خوشفکر نبوده که برایمان نگرانی ایجاد کند؛ چه اپراتور و چه شرکتهای دیگر. رقابت این نیست که شما همان کاری را بکنید که نفر قبلی شما کرده است. برای واردشدن در عرصه رقابت باید یک کار متفاوت کرد. اینها هیچیک کار متفاوتی انجام ندادهاند. درباره خارجیها هم من فکر نمیکنم رقابت جدی وجود داشته باشد چون هیچ افق روشنی درباره برقراری ارتباط مالی بین ایران و خارج از کشور دیده نمیشود و من بعید میدانم این اتفاق دستکم تا ۱۰ سال آینده بیفتد.
البته من منکر وجود رقیب نیستم. ما همیشه رقیب داشتهایم و در برهههایی از زمان هم تلاشمان را بیشتر کردهایم، ولی در نهایت ما مسیر خودمان را رفتهایم یعنی حضور هیچ رقیب و استراتژیای باعث نشده که ما مسیرمان را عوض کنیم. مسیر ما مشخص است و کار ما این است که به بهترین نحو آن را پیاده کنیم.
شما در ابتدا چقدر قانون کپیرایت را رعایت میکردید؟ آیا نرمافزاری که شما استفاده میکردید کاملا رایگان و آزاد بوده است؟
ما همیشه برنامههای رایگان داشتیم و هیچ وقت برنامههای کرکشده نداشتیم و نخواهیم داشت. حتی در موارد خاصی هم اگر کسی ناراضی بود و اعلام میکرد ما آن برنامه را حذف میکردیم، ولی معمولا برعکس بوده و توسعهدهندگان خوشحال بودند از اینکه ما برنامهشان را در ایران توزیع میکنیم و از طریق حجم بالای کاربران ایرانی به درآمد رسیدهاند. ما ۷۰ درصد درآمد را به برنامهنویسان میدهیم و حالا دیگر بازار اصلی بسیاری از آنها ایران شده است. در مورد ایرانیها هم ما تا جایی که متوجه میشویم رعایت میکنیم و باقی موارد هم باید گزارش شود. هرچند باز مسائلی پیش میآید که درگیرمان میکند.
در طول این چند سال شرکتهای زیادی بودهاند که از طریق کسبوکارهای مبتنی بر اپلیکیشن حضور پیدا کردهاند. خیلیها شکست خوردهاند و خیلیها هم موفق شدهاند. شما چقدر از تجربههای آنها استفاده کردهاید؟ و اساسا چه
تیپ گروههایی در این کار موفق بودهاند؟
به طور کلی شرکتهای موفق در این عرصه انگشتشمار است. اگر در کنه این شرکتها بروید میبینید که فقط دارند سرمایهگذاری میکنند، یعنی شاید در آینده افق چندان روشنی نداشته باشند. از نظر من شرکتهایی که آینده روشن دارند انگشتشمار هستند. مشکل اینجا است که شرکتها از تجربههای گذشته استفاده نمیکنند. الان وقتی دیدند شرکتی با مشکل مواجه شد نباید منتظر باشند و میبینند پنج سال دیگر برای مشابهش در ایران چه اتفاقی میافتد. شرکتهای بزرگی بودهاند که تمام تلاششان را کردند و درنهایت هم
کسب و کارشان رو به افول رفت. خود ما در طول یک ماه سیستم عاملی را که تولید کرده بودیم کنار گذاشتیم و یک کار جدید شروع کردیم چون دیدیم نمیشود دو سال دیگر روی آن حساب کرد. نکته مهم در این میان این است که باید سریع تصمیم بگیریم و راهی را که تا نیمه رفتهایم تغییر دهیم. این تغییر هم نیازمند جرات است و هم سرعت عمل. کمتر شرکتی است که جرات این کار را داشته باشد. همین الان شرکتهای بزرگی هستند که باید عوض شوند و مثلا ۱۰سال دیگر روشی که الان دارند استفاده میکنند منسوخ شده است ولی جرات تغییر ندارند. بنابراین تحولات صورت نمیگیرد و به مرور و با شیب بسیار کم رو به نابودی میروند. این امر به مدیرها، تصمیمگیران و سرمایهگذاران برمی گردد. موضوع مهم دیگر این است که شرکتها نباید حدی برای رشدشان قائل شده باشند.
از سخنانتان معلوم است که در حال حاضر به فضای موجود خوشبین نیستید.
الان فضا خوب نیست ولی همین که چند مورد ایجاد شود انگیزه میدهد و مسیر را برای بقیه روشن میکند. خود ما هر بار که میخواستیم فضای شرکتمان را بزرگتر کنیم این ترس وجود داشت که آیا برای ادامه، توانایی مالی خواهیم داشت یا خیر. هرچند این اتفاق نباید بیفتد. ما نباید به این موضوعها فکر کنیم. موضوع مالی به عهده سرمایهگذار است و ما تنها هدفمان باید این باشد که کارمان را رشد بدهیم. درصورتی که برای ما اینگونه نبود. ترس برای ما هم وجود داشته و کارمان را تا حدی کند کرده است. ما سرمایهگذار نداشتیم و شرکت از سال اول با درآمدهای خودش کار را پیش میبرد. ما خرید و فروش سهام داشتیم ولی سرمایهگذار نداشتیم. البته احتیاجی هم به آن شکل حس نکردیم، چون سرمایهگذاریهایی که الان میشود درست نیست. اعداد کمتر از چیزی است که باید باشد و محرک رشد نمیشود و خیال طرف را از لحاظ مسائل اقتصادی راحت نمیکند. در واقع با شرایط موجود از نظر من
سلف فاندینگ با سرمایهگذاریهایی که میشود تفاوت چندانی ندارد و تا سرمایهگذارهای جدی خارجی نیایند این سیستم سرمایهگذاری موجود در ایران سودمند نخواهد بود. ما خوشبختانه همیشه درآمد داشتهایم و از همان طریق رشد کردهایم و توانستهایم بیزینسهای دیگر را مانند دیوار و عدد (تبلیغات میان برنامهای) با همان درآمدهایی که داشتهایم رشد دهیم.
با توجه به اینکه شما یک اپاستور ایرانی هستید میخواهید فقط در ایران کار کنید یا برنامههایی برای فعالیت در خارج از کشور هم دارید؟
فعلا که برنامه ما فعالیت در ایران است. هدف ما در حال حاضر این است که در ایران شماره یک شویم تا جایی که شرکتهای دیگر نتوانند در این عرصه قد علم کنند. هدف بعدی ما در بازارهای خارجی کشورهایی است که با آنها آشنایی فرهنگی داریم یاهمزبانشان هستیم یا از لحاظ سیاسی رابطه نزدیکی داشته باشیم و در حال حاضر کشورهای اروپایی و آمریکایی در افق ما وجود ندارد. هرکس باید از تواناییها و مزیتهایش استفاده کند.
مثلا مزیت ما همسایگی با کشورهایی مثل افغانستان و عراق است و ما باید از این استفاده کنیم و رفتن به کشورهایی که پر از رقیب است و در مقایسه با ما هزاران مزیت دارند معقول نیست.
شما در فعالیتهایتان مثلا در رابطه با سرویس «دیواری» نشان دادهاید که به اپ استور و کارهایی که به اپ استور مربوط میشود قانع نیستید. درواقع میخواهید خود را وارد بازارهای دیگر کنید که مرتبط هستند با خرید و فروش تجارت الکترونیک.
از نظر من درست نیست یک شرکت کوچک چند تا کار همزمان انجام بدهد. دیوار یک اتفاق بود که در برههای از زمان شروعش کردیم و رشد زیادی به همراه داشت. درواقع ما دلمان نیامد رهایش کنیم و تمرکزمان را از روی آن برداریم.
در این فکر نیستید که دیوار را با شرکتهای مشابه فعال در زمینه خرید و فروش آنلاین ادغام کنید؟
خیر. چون آمار آن شرکتها ۱۰ تا ۲۰ برابر کمتر از ما است و منطقی نیست که با شرکتهای کوچک تر از خودمان ادغام شویم. لزومی هم نمیبینم آنها را به دیوار ادغام کنم؛ چراکه این صنعت در حال حاضر پول احتیاج ندارد و فاکتور مهم و شماره یک در این زمینه تیم و نیرو و ایده است که از نظر من شرکتهای دیگر ندارند. البته در اینجا هم تیمهای خوبی هستند ولی خیلی جاها انرژیشان دارد هدر میرود.
در فضای کسبوکار ایران چه تغییراتی باید صورت بگیرد که شرکتهایی مثل کافه بازار بتوانند راحت رشد کنند؟
اول از همه بخش خصوصی باید قوی شود و دولت باید بپذیرد که بخش خصوصی است که میتواند اقتصاد را پیش ببرد. من نظرم حمایت دولت از بخش خصوصی نیست بلکه به نظر من همین کافی است که دولت در این راه سنگاندازی نکند مثلا تمهیداتی فراهم کند که راحت بشود شرکت ثبت کرد و مالیات پرداخت کرد یا موانعی را مثل سربازی که جلوی رشد شرکتها را میگیرد حل کند. مسائل اجتماعی هم مانع مهمی محسوب میشود. وقتی ما میبینیم که دانشجوهای سال آخر به فکر اپلایکردن و مهاجرت هستند نشان میدهد که صنعت و تکنولوژی پیشرفت نخواهد کرد. باید این مشکلات بررسی و ریشهیابی شود در غیراینصورت پیشرفتی نخواهیم داشت.
در حال حاضر چهار تا پنج هزار ایرانی در خارج از کشور در حوزه تکنولوژی کار میکنند. فکر میکنید میتوان ایرانیهای مقیم خارج از کشور را به داخل ایران آورد وبه گونهای اینها را به هم وصل کرد؟
فعلا نه. کسانی که الان از خارج از ایران میآیند اغلب به کسبوکار در اینجا به چشم فرصت نگاه میکنند. این افراد وقتی به ایران برمیگردند باید از صفر شروع کنند درصورتیکه اغلب آنها راضی به این کار نمیشوند تعداد کسانی که بتوانند با این دید به ایران بیایند بسیار کم است. با این وضعیت قضیه به جایی نمیرسد و آنها نمیتوانند تغییر جدی ایجاد کنند. اغلب فکر میکنند صرف اینکه مثلا ۶ ماه در گوگل کار کردهاند باید برای همکاری با آنها شرکت را تقدیمشان کنیم که این مدل خوشایند من نیست. کسانی که در شرایط بد رفتهاند و حالا در شرایط خوب بخواهند برگردند به نظر من فرصت طلبی است و کمکی به وضعیت تکنولوژی و صنعت ایران نمیکند.
با این تفاسیر نظرتان درباره بریج چیست که میخواهد پلی بزند بین کارآفرینهای تکنولوژی ایرانی خارج از کشور و داخل؟ شرکت شما هم در این کنفرانس شرکت کرده است پس حتما مدل موفقی از این ارتباط را دیدهاید.
بله. قطعا موردهای اندکی خواهد بود که بخواهند واقعا از صفر شروع کنند ولی اکثریت اینطور نیست. من درباره تجربهای که در این چند سال دیدهام میگویم. خود من وقتی به ایران برگشتم از صفر شروع کردم و با یکپنجم حقوقی که در خارج از کشور میتوانستم کسب کنم شروع به کار در این حوزه کردم. از نظر من یکی از دستاوردهای بزرگ بریج این است که افراد مقیم در ایران فعالان خارج از کشور را ببینند و خودشان را باور کنند و بدانند اهدافی که در سر دارند دستیافتنی است.
ببینند در خارج از کشور هم یکی مثل خودشان با تواناییهای مثل خودشان مشغول فعالیت در این عرصه است. این امر به کسانی که در داخل هستند کمک بزرگی میکند. ولی به طور کلی در حال حاضر و با شرایط موجود من به پل ارتباطی خوشبین نیستم. در شرایط فعلی نه نخبگان ایرانی مقیم در خارج برمیگردند به ایران و نه سرمایهگذارانی که در آنجا هستند ریسک میکنند که با وجود تحریمها کاری در ایران بکنند.
ارسال نظر