ارزیابی یک تصمیم استراتژیک دولتی
جستوجوگرهای بومی برای کاربران ایرانی
علیرضا شیرازی مدیر سرویسدهنده بلاگفا با انتشار خبر افتتاح دو موتور جستوجو در دهه فجر و بهخصوص خبر حمایت چندین میلیارد تومانی از این جستوجوگرها بحث در این زمینه در سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی داغ شده است. شاید بد نباشد از چند زاویه به این موضوع نگاه و به آن اشاره کنیم. در ابتدا لازم است اشاره کنم که این دو سایت جستوجوگر قاعدتا ملی نبوده و حداقل چنین عبارتی نمیتواند درست باشد و واژه جستوجوگر بومی تعریف مناسبتری است. یکی از این سایتها توسط تیمی در دانشگاه یزد و دیگری در دانشگاه امامحسین توسعه داده شدهاند و هر دو از مدتها قبل فعال بودند و حداقل یکی از آنها از چند سال قبل و بهصورت مستقل فعال بوده و مالک آن نیز هویت حقوقی مستقلی دارد، اما همانطور که در مصاحبه مسوولان نیز اشاره شده است حمایتهای دولتی در زمینه توسعه و فعالیت آنها در سالهای اخیر، بخشی بهصورت نقدی و بخش دیگر با تامین سختافزار صورت گرفته است و به نظر میرسد بخش قابلتوجهی از آنچه درباره حمایتهای چندده میلیارد تومانی از این جستوجوگرها گفته شده در واقع منابعی است (سختافزار و.
علیرضا شیرازی مدیر سرویسدهنده بلاگفا با انتشار خبر افتتاح دو موتور جستوجو در دهه فجر و بهخصوص خبر حمایت چندین میلیارد تومانی از این جستوجوگرها بحث در این زمینه در سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی داغ شده است.
کاربران ایرانی مانند کاربران دیگر کشورها نتایج برتر را میپسندند. برای کاربران مفهوم ایرانی یا بومی بودن دلیل انتخاب نیست آنها نتیجه و خدمات برتر را میخواهند و لازمه موفقیت یک جستوجوگر بومی این است که خواست و نیاز کاربر ایرانی را بهتر از رقیب بینالمللی خود بشناسد و نتایج بهتری را در اختیار او قرار دهد. همچنین در صورت موفقیت جستوجوگرهای بومی نیز نباید انتظار خداحافظی کاربران از گوگل را حداقل در آینده نزدیک داشت. جستوجوگرهای بومی با تمرکز بر سایتهای فارسی فعالیت میکنند و پویش تمام وب و محتوای انگلیسی و... چندان توجیهی ندارد و بنابراین همچنان برای جستوجوی عبارت انگلیسی یا دیگر زبانها گوگل و بینگ انتخاب بهتری خواهند بود. دغدغه قابل توجه کاربران ایرانی اما حفظ اطلاعات و حریم خصوصی آنها و همچنین شکل ارائه محتوای درخواستی آنها است. اینکه نتایج جستوجو براساس نگاه سیاسی و فرهنگی مسوولان رتبهبندی و ارائه شود و با تغییر مسوول مربوطه یا تغییر دولت نیز عوض شود ممکن است آزاردهنده باشد اما جستوجوگرهای بومی در ابتدای راه هستند و کمی سخت و در واقع غیرمعقول است که امروز در مورد سیاستگذاریها و رفتار آنها با کاربران قضاوت کرد.
شاید بد نباشد از چند زاویه به این موضوع نگاه و به آن اشاره کنیم. در ابتدا لازم است اشاره کنم که این دو سایت جستوجوگر قاعدتا ملی نبوده و حداقل چنین عبارتی نمیتواند درست باشد و واژه جستوجوگر بومی تعریف مناسبتری است. یکی از این سایتها توسط تیمی در دانشگاه یزد و دیگری در دانشگاه امامحسین توسعه داده شدهاند و هر دو از مدتها قبل فعال بودند و حداقل یکی از آنها از چند سال قبل و بهصورت مستقل فعال بوده و مالک آن نیز هویت حقوقی مستقلی دارد، اما همانطور که در مصاحبه مسوولان نیز اشاره شده است حمایتهای دولتی در زمینه توسعه و فعالیت آنها در سالهای اخیر، بخشی بهصورت نقدی و بخش دیگر با تامین سختافزار صورت گرفته است و به نظر میرسد بخش قابلتوجهی از آنچه درباره حمایتهای چندده میلیارد تومانی از این جستوجوگرها گفته شده در واقع منابعی است (سختافزار و...) که قرار است در چندین فاز و در آینده در اختیار این سایتها قرار گیرد.
۱. نگاه دولتی
از نگاه دولتمردان موتورهای جستوجو بحث استراتژیک است. اگر زمانی گوگل یا جستوجوگرهای خارجی ایران را تحریم کنند (یا دسترسی کاربران به سایتهای داخل کشور محدود شود) چه خواهد شد؟ اگر قرار باشد بهصورت موقت یا دائم دسترسی کامل یا بخشی از جامعه به اینترنت قطع شود جستوجو در محتوای سایتهای ایرانی چگونه مقدور خواهد بود؟ چه جایگزینی برای اینترانتهای داخلی مانند شبکه مدارس وجود دارد؟ و البته باید تمایل بخشی از مسوولان به کنترل محتوا و حتی اولویتهای ارائه نتایج جستوجو را نیز اضافه کنیم. جواب سوالهای فوق، دلیل علاقه و حمایت دولت در این زمینه را مشخص میکند.
2.نگاه دانشگاهی
خاستگاه برخی از موفقترین موتورهای جستوجو دانشگاهها هستند. موتورهای جستوجو و بهخصوص الگوریتمهای مرتبط با جستوجو، دادهکاوی و ارائه نتایج بخش مهمی از مباحث دانشگاهی در رشته نرمافزار است. به نظر میرسد حداقل یکی از این موتورهای جستوجوی بومی معرفی شده نیز ابتدا با اهداف مطالعاتی در دانشگاه یزد و در اندازهای محدود فعالیت داشته است. شکلگیری موتورهای جستوجوی بومی میتواند محکی عملی بر مطالعات و دانش فنی در داخل کشور باشد و شاید مقدمهای برای مطالعات جدیتر و عملیتر در آینده در دانشگاههای کشور باشد.
۳. نگاه علمی و فنی
بخش قابلتوجهی از موتورهای جستوجوی معرفی بهخصوص در زمینه ایندکس، ذخیرهسازی و توزیعپذیری توسط نرمافزارهای اوپن سورس خارجی پیادهسازی شده است و در واقع حتی نگاه نیز این نبوده است که چرخ از ابتدا اختراع شود (چه بسا توان فنی نیز در این زمینه وجود نداشت) و تمرکز بیشتر بر تمرین برای تجمیع و ترکیب این نرمافزارهای اوپن سورس در قالب یک موتور جستوجوی محتوای وب (با تمرکز بر سایتهای فارسی و معدودی سایت معروف انگلیسی) و بخشهای مربوط به تحلیل و شناخت محتوای فارسی صفحات وب بوده است. مستندات کلی الگوریتمهای پیشرفته مربوط به امتیاز بندی صفحات و اولویتبندی نتایج (حتی در مورد موتورهای جستوجوی معروف خارجی) در دسترس است، اما پیادهسازی عملی آنها الزاما کار آسانی نیست و فعالیت موتورهای جستوجو با حجم بالایی از دادهها فرصتی برای پیادهسازی و امتحان عملی این الگوریتمها است. همچنین مدیریت و فراهم نمودن دسترسپذیری به حجم بالایی از اطلاعات نیز کار آسانی نیست و چنین چالشی تجارب علمی مفیدی خواهد داشت. میتوان گفت فعالیت موتورهای جستوجو حتی در صورت شکست در جذب کاربران ایرانی و در رقابت با جستوجوگرهای معروف حداقل از
لحاظ علمی مفید خواهد بود.
4. نگاه بخش خصوصی
حقیقت این است که نه تنها در ایران، بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا راهاندازی موتورهای جستوجوگر چشمانداز هیجان انگیز مالی ندارد. قبل از موفقیت مالی گوگل حتی در بین شرکتهای بزرگ نرمافزارهای دنیا رغبت چندانی به پیادهسازی موتور جستوجوگر نبود. موتورهای جستوجو برای ارائه حداقل نتایج مورد نیاز کاربران نیازمند سرمایهگذاری سختافزاری کلان و در شکل حرفهایتر صرف زمان و منابع انسانی متخصص هستند. تنها نگاهی به تعداد سرورهایی که در اختیار یکی از موتورهای جستوجوی بومی قرار گرفته است حتی اگر این سایت ترافیک و درآمد موفقترین سایتهای کنونی ایرانی را داشته باشد نشان میدهد که سرمایهگذاری چندان جذاب و موفقی نیست. عدم فعالیت جدی و مداوم موتورهای جستوجو مستقل توسط بخشی خصوصی در ایران نیز به همین دلیل بوده است و احتمالا اگر در آینده نزدیک تلاشی در این زمینه صورت گیرد بیشتر با انگیزه بهرهبرداری از کمکهای دولتی خواهد بود. اما در صورت موفقیت مالی جستوجوگرهای بومی مانند آنچه پس از موفقیت مالی گوگل پیش آمد میتوان انتظار داشت که بخش خصوصی و نیمه خصوصی در این زمینه سرمایهگذاری کنند و رقبای جدیدی وارد بازار شوند.
در قیاس موتورهای جستوجوگر ایرانی از نمونه موفق «بایدو» بارها یاد شده است. بایدو در چین نهتنها رقیب گوگل، بلکه جستوجوگر برتر و منتخب کاربران چینی است. این سایت همچنین یکی از موفقترین شرکتهای فناوری در چین و با درآمد و توان مالی قابل توجه است. در صورتی که همه چیز خوب پیش برود میتوان انتظار داشت که جستوجوگرهای ایرانی راه نمونه مشابه و موفق چینی خود را برود اما باید نکاتی را نیز در نظر داشت بازار فناوری چین بسیار بزرگ و میزان تبادل مالی بسیار بالا است و در واقع «بایدو» در بازاری با پتانسیل بسیار بالا موفق شده است.
۵. نگاه کاربران ایرانی
کاربران ایرانی مانند کاربران دیگر کشورها نتایج برتر را میپسندند. برای کاربران مفهوم ایرانی یا بومی بودن دلیل انتخاب نیست آنها نتیجه و خدمات برتر را میخواهند و لازمه موفقیت یک جستوجوگر بومی این است که خواست و نیاز کاربر ایرانی را بهتر از رقیب بینالمللی خود بشناسد و نتایج بهتری را در اختیار او قرار دهد. همچنین در صورت موفقیت جستوجوگرهای بومی نیز نباید انتظار خداحافظی کاربران از گوگل را حداقل در آینده نزدیک داشت. جستوجوگرهای بومی با تمرکز بر سایتهای فارسی فعالیت میکنند و پویش تمام وب و محتوای انگلیسی و... چندان توجیهی ندارد و بنابراین همچنان برای جستوجوی عبارت انگلیسی یا دیگر زبانها گوگل و بینگ انتخاب بهتری خواهند بود. دغدغه قابل توجه کاربران ایرانی اما حفظ اطلاعات و حریم خصوصی آنها و همچنین شکل ارائه محتوای درخواستی آنها است. اینکه نتایج جستوجو براساس نگاه سیاسی و فرهنگی مسوولان رتبهبندی و ارائه شود و با تغییر مسوول مربوطه یا تغییر دولت نیز عوض شود ممکن است آزاردهنده باشد اما جستوجوگرهای بومی در ابتدای راه هستند و کمی سخت و در واقع غیرمعقول است که امروز در مورد سیاستگذاریها و رفتار آنها با کاربران قضاوت کرد.
ارسال نظر