استقبال ناچیز آمریکایی‌ها از پوشیدنی‌های هوشمند

پوشیدنی‌های هوشمند و به‌خصوص دستبندهای ورزشی و ساعت‌های هوشمند به علت گرانی و قابلیت‌های محدودشان چندان با استقبال مواجه نشده‌اند. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از آتلانتیک، این ابزار که یکی دو سالی است روانه بازارهای جهانی شده بیشتر برای بررسی میزان مصرف کالری، برنامه‌ریزی برای تمرینات ورزشی و کنترل علائم حیاتی بدن کاربرد دارند، اما بسیاری از افرادی که آنها را خریداری کرده‌اند بعد از یکی دو هفته استفاده ترجیح داده‌اند دیگر از این وسایل استفاده نکنند. کالاهایی از این دست و از جمله FitBit و Jawbone تنها زمانی کارآیی خواهند داشت که به‌طور دائمی، به‌درستی و توسط افرادی که واقعا به آنها نیاز دارند، مورد استفاده قرار بگیرند.

پوشیدنی‌های هوشمند و به‌خصوص دستبندهای ورزشی و ساعت‌های هوشمند به علت گرانی و قابلیت‌های محدودشان چندان با استقبال مواجه نشده‌اند. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از آتلانتیک، این ابزار که یکی دو سالی است روانه بازارهای جهانی شده بیشتر برای بررسی میزان مصرف کالری، برنامه‌ریزی برای تمرینات ورزشی و کنترل علائم حیاتی بدن کاربرد دارند، اما بسیاری از افرادی که آنها را خریداری کرده‌اند بعد از یکی دو هفته استفاده ترجیح داده‌اند دیگر از این وسایل استفاده نکنند. کالاهایی از این دست و از جمله FitBit و Jawbone تنها زمانی کارآیی خواهند داشت که به‌طور دائمی، به‌درستی و توسط افرادی که واقعا به آنها نیاز دارند، مورد استفاده قرار بگیرند. بررسی‌هایی که در دانشگاه پنسیلوانیا در این زمینه صورت گرفته نشان می‌دهد که تنها یک تا دو درصد از آمریکایی‌ها از پوشیدنی‌های هوشمند استفاده می‌کنند. نیمی از خریداران این نوع کالاها را افراد زیر ۳۵ سال تشکیل می‌دهند و نزدیک به یک سوم این افراد سالانه بیش از ۱۰۰ هزار دلار درآمد دارند، بنابراین به نظر می‌رسد استفاده از پوشیدنی‌های هوشمند محدود به افراد ثروتمند باشد و بعید است که شهروندانی که واقعا به چنین وسایلی نیاز دارند، آنها را خریداری کنند. نکته جالب دیگر اینکه بیش از نیمی از افرادی که چنین لوازمی را خریداری می‌کنند بعد از مدت کوتاهی استفاده از آنها را کنار می‌گذارند. یک سوم این افراد این کار را ظرف ۶ ماه انجام می‌دهند. تایید این یافته‌ها توسط بررسی‌های مشابه تبدیل صنعت تولید پوشیدنی‌های هوشمند به صنعتی ۵۰ میلیارد دلاری در سال ۲۰۱۸ را با تردید مواجه می‌سازد. مگر اینکه به تدریج شاهد تغییر عادات کاربری افراد یا ایجاد تحول در این محصولات باشیم.