انتخابات نظام صنفی در گفت وگو با باقر بحری
بانجی جامپینگمیکنیم
پنج شنبه همین هفته در انتخابات نظام صنفی شرکت کند. او که یکی از اعضای هیات مدیره فعلی سازمان نظام صنفی و از جمله فعالان عرصه سخت افزار است به دلیل نوع انتقادهایی که عمدتا از بخش هایی از هیات مدیره داشته و دارد از لیست اصلی موسوم به اتحاد ۱۵ کنار گذاشته شده است. موضوعی که باعث انتقاد دیگر عضو سخت افزاری هیات مدیره سازمان یعنی احمد علیپور نیز شده است. به بهانه همین موضوع و با هدف ارزیابی وضعیت انتخابات سازمان نظام صنفی گفتوگویی با وی انجام دادهایم که میخوانید:
شهرام شریف، م.ر.بهنام رئوف- باقر بحری نایب رییس کمیسیون سخت افزار سازمان نظام صنفی رایانهای به تازگی به ایران بازگشته است تا
پنج شنبه همین هفته در انتخابات نظام صنفی شرکت کند. او که یکی از اعضای هیات مدیره فعلی سازمان نظام صنفی و از جمله فعالان عرصه سخت افزار است به دلیل نوع انتقادهایی که عمدتا از بخش هایی از هیات مدیره داشته و دارد از لیست اصلی موسوم به اتحاد ۱۵ کنار گذاشته شده است. موضوعی که باعث انتقاد دیگر عضو سخت افزاری هیات مدیره سازمان یعنی احمد علیپور نیز شده است. به بهانه همین موضوع و با هدف ارزیابی وضعیت انتخابات سازمان نظام صنفی گفتوگویی با وی انجام دادهایم که میخوانید: بحث را با ائتلافهای موجود و این که چرا نام باقر بحری در هیچ کدام از آنها وجود ندارد، آغاز کنیم. داستان انصراف و عدم انصراف شما از کجا آغاز شد؟
پشت سه ائتلافی که به وجود آماده است دو نفر قراردارند. بدون شک این دو نفر در همه جلسات اتحاد و انسجام و هماندیشان حضور داشتند. سوالی که مطرح است این است که این چه جور ائتلافهایی هستند که ۹۰درصد هر سه لیست یکی است؟
در مورد هم اندیشان جلسه واقعی وجود نداشته در آن جلسه فقط چهار نفر حضور داشتند، آقای دانش، آقای شهرام زند از طرف خانم طباطبایی، آقای مظلوم و آقای سعیدی در این جلسه حضور داشتند. کسانی که در کل عمرشان هم دیگر را اصلا ندیده بودند و اسم ائتلاف را گذاشتند هماندیشان.
در مورد خود من هم اصلا بحث انصراف وجود نداشت. بلکه یک اشتباه سهوی صورت گرفته بود و در حقیقت این اشتباه از سوی منشی من بود. نه اینکه من بخواهم انصراف دهم، من تصمیم به انصراف داشتم، اما آن را عملی نکرده بودم. از طرف من تماس گرفتند که بپرسند که اگر آقای بحری بخواهد انصراف دهد چه کارهایی باید انجام دهد که همین سوال باعث شده بود تا این موضوع را به ضرورت انصراف من تلقی کرده و آن را اعلام کنند.
آیا شما از اول قصد شرکت در انتخابات را داشتید؟
از ابتدای امر من علاقهای به حضور نداشتم. از اول ما گفته بودیم که چون سازمان نظام صنفی در دوره گذشته بیشتر نرمافزاری بود در این دوره سعی کنیم تا وزن سختافزاریها هم در هیاتمدیره حفظ شود. من بنا به دلایلی گفتم که نمیخواهم شرکت کنم، اما بعد در جلسهای که داشتیم همه اعتراض کردند و تصمیم گرفتم که بمانم.
این دلایلی که مطرح میکنید بخشیاش به اختلافات با آقای سعیدی باز میگردد که میگویند با شما اختلافاتی داشته و در ماههای اخیر این اختلافات بیشتر شده است؟
اصلا آقای سعیدی در این بخش نقشی نداشتند. ۹۹درصد اختلافات از طرف آقای مظلوم صورت گرفته و سعیدی نقشی در این بین ندارد و علت این اختلافات هم کاملا شخصی است.
در جلسه اتحاد تا آنجایی که من میدانم ۱۱ نفر حضور داشتند و در مورد حضور من در این لیست رایگیری شده که ۹ نفر رای مثبت داده بودند و آقای مظلوم در آن جلسه آن قدر پافشاری کرده که باعث حذف شدن نام من شده است.
چند مساله مطرح است. گفته میشود که قرار است لیست اتحاد به شکل کامل رای آورده و سکان نظام صنفی را به عهده بگیرند. دومین مساله یک تراستی است که یک گروه به وجود آوردهاند. این مساله نه تنها به شما خدشه وارد کرده است، بلکه باعث شده عدهای دیگر هم که میخواهند در این انتخابات شرکت کنند، ناامید باشند. مشکل شما که کاملا شخصی است. نوع مدیریت سازمان نظام صنفی به نظر میرسد که توسط دو نفر بوده و اگر هیاتمدیرهای هم بود این هیاتمدیره پررنگ نبوده. از طرف دیگر یکی از چالشهای دیگر نوع و شیوه رایدهی است، شاید این شیوه برای دور اول لازم بوده، اما الان ضعفهایش مشخص شده است. اگر کسی در تراست اولیه وجود نداشته باشد عملا کنار گذاشته شده است. در مورد این مسائل توضیح میدهید؟
اعتقاد من بر این است که در یک سازمان که مرکز یک صنف است اولین چیزی که مطرح است تضارب آرا است. در سختافزاریها، ما یکسری واردکننده داریم و یکسری تولیدکننده که نظراتشان با هم ۱۸۰ درجه فرق دارد. من اگر میخواهم محلی باشم برای جمع آوری رای باید با دیدگاهی فرابینی با مسائل برخورد کنم. برخلاف جامعیت سازمان، اما رفتار جامعیتی وجود ندارد.
الان میبینیم که تعدادی برای سختافزاریها قایل شدهاند و گفتهاند که دو یا سه نفر فقط از سختافزاریها در این لیست حضور داشته باشند. این
نشان دهنده این است که نگاه آنها دقیق نیست. ما به اتحادیه و تشکلها ایراد میگیریم که اینها عدهای هستند که برای خودشان فراکسیون تشکیل دادهاند، اما در حال حاضر میبینیم که سازمان هم فرقی با این مجامع ندارند. من در هیچ انتخاباتی مشکلی برای لابی نمیبینم، ولی لابی کجا و پدرخوانده بازی کجا؟
این پدر خواندگی را شما صرفا در این دوره انتخابات میبینید یا در دوره مدیریت هم همین نظر را داشتید؟
من فکر میکنم کسانی که در واقع این نوع نگاه را دارند در تمام دوران اینگونه هستند. یک سری جلساتی در سازمان تشکیل میشد با عنوان هیات رییسه. یعنی ما علاوه بر آنکه هیاتمدیره داشتیم، این هیات هم جلساتی داشت.
یک سری جلسات دیگر هم در هیات رییسه صورت میگرفت که تشکیل شده بود از آقایان مرتضوی، رحمتی، مظلوم و سعیدی. اینها مسائل را با خود مطرح میکردند وعین آن مسائل را در هیاتمدیره مطرح و موافقت آن را جلب میکردند. من و آقای علیپور و فروردین نسبت به این مسائل اعتراض داشتیم که شاید یکی دیگر از دلخوریها هم این مساله بوده باشد. در یک سازمان دمکراتیک دیگر هیات رییسهای که در اساسنامه هم تعریف نشده معنی ندارد.
این هیات رییسه چه چیزهایی تصویب میکردند؟
موضوع جلسه را از قبل با هم هماهنگ و بعد آن را مطرح میکردند یعنی در واقع خط میدادند. اما ما میگفتیم اگر قرار است بحثی مطرح شود باید درخواست به شکل عام ارایه شود و فیلتر هم نشود و بعد ما در مورد آن تصمیم بگیریم.
وقتی ما در مورد مسائل صنفی حرف میزدیم و میخواستیم که تصمیم بگیریم و کاری را اجرایی کنیم این مهم میتوانست از طرف نفر دوم یا سوم هم عملی و اجرا شود، اما این موضوع اجازه داده نمیشد و همیشه عنوان میشد که نفر اول باید تصمیم گیری کند. چرا این تفکر باید وجود داشته باشد.
با توجه به فرمی که از اعضای اتحاد ۱۵ و سایر تشکلها میبینید آیا برای شرکتهای سختافزاری این شائبه ایجاد نمیشود که جایگاه آنها در انتخابات آینده کمرنگتر از این خواهد شد؟
حتما همین خواهد بود. سه نفر از دوستانی را قبول کردند که در حقیقت ضعیفترین حلقههای این مجموعه هستند. این افراد تازه وارد جمع شدهاند و تجربهای در این سازمان ندارند.
با توجه به وضعیت فعلی برنامه شما چیست؟ به شکل انفرادی شرکت میکنید یا میخواهید ائتلاف تشکیل دهید؟
من دارم سعی میکنم بچههایی را که در همراهان ۲۰ بودند و هیچ وقت هم تشکیل نشد را شاید بشود زنده کرد یا لابی سختافزاریها را به عنوان سختافزار معرفی کنیم. در حال حاضر تعداد نرمافزاریها بیشتر از سختافزاریها است و این هم علت دارد. چرا که سختافزاریهای ما بعد از مدتی تبدیل به فروشگاهها میشوند. البته از لحاظ من جداسازی به شکل فعلی درست نیست؛ چرا که همه در این صنف مشغول کار هستند. من مقابل نرمافزار نیستم. اگر نرمافزاریها خوب کار کنند وضعیت سختافزاریها خوب میشود و بالعکس. جبهه مقابل هم نیستیم. انتقاد من نوع نگرش است. اعضای فعلی نماینده همه نرمافزاریها نیستند؛ چراکه شرکتهای بزرگ و معظمی در نرمافزاریها وجود دارند که اصلا شبیه به این دوستان فکر نمیکنند و وارد این بازیها هم نمیشوند.
بیشترین انتقاداتی که به عملکرد نظام صنفی وارد شده این بوده که این سازمان برای نرمافزاریها هیچ کاری انجام نداده است. با توجه به این که پتانسیل اصلی صنف هم از نظر اعضا و هم در کادر مدیریتی نرمافزاریها قالب بودند، چرا هیچ کاری برای این گروه انجام نشده است؟
نظام صنفی در این دوره مهجور ماند. بعد از عوض شدن دولت همه به سازمان ضربه زدند. اگر سازمان این سه سال را برای تثبیت میگذاشت خیلی کارها انجام میشد، اما نه آنها انجام شد و نه کارهای دیگر. نگرانی من این است که مجموعه سازمانی که در دوران نوجوانی است و نیاز به نگهداری و محبت دارد چرا خودش از روش خشونت و روش نامهربانه استفاده میکند.
و این روشها تثبیت را به تعویق انداخته است؟
دقیقا
در دوره دوم هدف باز هم تثبیت است یا چیز دیگر؟
با توجه به ضرباتی که سازمان در دور اول خورد و همه وقت خود را برای تثبیت صرف کرد باعث شد تا افراد متخصص در این دوره کاندید نشوند. در چنین شرایطی اتحاد ۱۵ تشکیل میشود که لرزان است. سوال این است که این افراد چگونه میتوانند سازمان را حفظ کنند؟
باید سه نفر کاندید شوند تا رییسجمهور یکی از آنها را تایید کنند. آیا واقعا در این لیستها ما فردی را داریم که این مسوولیت را به عهده گیرد.
در دوره اول عدهای مخالف انتخابات بودند که از بیرون سازمان بودند، اما حالا این مخالفتها از درون صورت میگیرد. آیا این مخالفتها از ابتدا بوده یا چون زمان انتخابات است مشهود شده است؟
من خیلی با نظرات آن گروه موافق نیستم البته برای آن دوستان احترام قائلم؛ چرا که آنها هم از جنس و همکاران ما هستند. من فکر میکنم صنفی تشکیل شده که برای رشد ایتی موثر است و نباید با آن مخالفت کرد. اگر آن دوستان در همان زمان مخالفت نمیکردند و در کمیسیونها حضور پیدا میکردند الان به نظر من میتوانستند رایهای خوبی بگیرند. فرهنگ، یا بر ما، یا با ما، فرهنگ اشتباهی است. هر چقدر تنوع رفتاری در هیاتمدیره بالا باشد به نفع همه است.
ترکیب هیاتمدیره آینده را چگونه پیشبینی میکنید؟
اعتقاد من این است که اگر اتحاد ۱۵ به شکل کامل رای بیاورد، امیدی در انتخابات نیست. نه برای این که من نیستم. من حاضرم همین الان انصراف دهم، اما ترکیب عوض شود؛ چرا که این ترکیب چیده شده است. این افراد به این دلیل در اتحاد هستند که میخواهند حتما در هیاتمدیره باشند.
با توجه به برداشتهای خودتان چرا در ساختار نظام صنفی هیچ قانونی اصلاح نشد؟
در مورد تغییر قانون باید راحت بگویم که در دوره اول اصلا ما را به رسمیت نمیشناختند که حالا بخواهیم برویم و قانون را تغییر دهیم. یعنی روی کلیت مطلب حرف وجود داشت وای به حال اینکه شما بخواهید بگویید که در بخش از مواد ایراد وجود داشته است و باید اصلاح شود. واقعیت این است که در خیلی از جلسات حتی حاضر به صحبت با ما نبودند.
به هر حال شما یکی از اعضای هیاتمدیره بودید و حق رای داشتید؟
ما تمام سعی و تلاش خود را انجام دادیم و در خیلی از موارد هم جلساتی داشتیم که بتوانیم کاری انجام دهیم. حتی ما برای کمیسیون سختافزار برای اینکه بتواند کارهای بزرگتری انجام بدهد خواستیم از افرادی که وزن مناسبی دارند مانند دکتر خمسه استفاده کنیم که در خیلی از موارد هم موفق عمل کردیم. بزرگترین مشکل دوره گذشته را من تشکیلاتی عمل نکردن میدانم. در دوره گذشته هیاتی رفتار میشد نه تشکیلاتی. البته بخشی از این مشکل متوجه آقای سعیدی بود. آقای سعیدی فرد محور بود نه تشکیلاتی محور. آرزوی من این بود که فردی مانند آقای مرتضوی الان حضور داشت. چرا که اگر ایشان مدیر میشد میتوانست یک سازمان پر قدرت ایجاد کند. آقای سعیدی فردی کاریزماتیک است که میتواند رهبری کند، اما تشکیلاتی نیست.
فکر میکنید که آقای رحمتی قدرت مدیریت صنف را داشته باشند؟
امیدوارم!. ایشان فرد استراتژیکی هستند و معمولا مسائل را در بلند مدت میبینند. تصور با برنامه کار کردن را دارند. اما ریاست هیاتمدیره یک قدرت تصمیمگیری خلاق میخواهد که من فکر میکنم ایشان در این زمینه مقداری ضعف دارند. آقای رحمتی فردی مفید و بسیار قدرتمند است، اما آقای رحمتی برای پشت صحنه خوب است نه جلوی صحنه. آوردنش به جلوی صحنه خطا است.
در انتخابات کسانی که میتوانند رای دهند با سه لیست مشابه هم روبهرو هستند. توصیه شما به رایدهندگان چیست؟
من فکر میکنم افراد باید روی شناخت خود نظر دهند؛ چرا که لیستها مقداری تبلیغی محسوب میشوند. اینکه فرد دیگری برای شما تصمیم بگیرد و بگوید به لیست رای دهید، مشکل دارد. البته اگر حزب وجود داشت این کار مشکل نداشت، اما در مورد لابیهایی که برنامهای هم ندارند مشکل ساز است.
به عنوان سوال آخر پیشبینی نهایی شما از نتیجه چیست؟
فکر میکنم که ما واقعا داریم بانجی جامپینگ میکنیم. در شرایطی که اصلا اطمینانی وجود ندارد، داریم میپریم. من خودم میخواهم بپرم؛ چرا که به سازمانی اعتقاد دارم که دموکراتیک باشد؛ چرا که برای آن ارزش قائل هستم و میخواهم به آن برسم. روش فعلی به ارزشها خدشه وارد میکند. من همچنان اعتقاد دارم که توسعه بازار باید مهمترین هدف نظام صنفی باشد.
ارسال نظر