رویکرد اجرای پروژه‌های بزرگ
عکس: نگار متین‌نیا
سونیتا سراب‌پور - «بخش خصوصی ما ضعیف است و با این شرایط دولت به هیچ وجه به این بخش اطمینان لازم را نخواهد داشت.»

این بخشی از اظهارات محمود اعلایی، مدیرعامل شرکت خدمات انفورماتیک راهبر است. شرکتی که این روزها به عنوان بازوی راست وزارت بازرگانی در بخش آی‌تی شناخته می‌شود و قرار است به بخش خصوصی واگذار شود. بخشی که به اعتقاد وی به خاطر ضعف‌های عملکردی باعث شده بسیاری از پروژه‌های کشور با موفقیت همراه نباشد و دولت هم دیگر به آن اطمینان نداشته باشد. اما با تمام این اوصاف این شرکت عزم خود را برای خصوصی‌سازی جزم کرده و مسوولان آن بر این باور هستند که با این حرکت بسیاری از مشکلات پیش روی شرکت راهبر حل خواهد شد و انجام پروژه‌های آی‌تی این شرکت با سرعت بیشتری انجام خواهد شد. با اعلایی به گفت‌وگو نشستیم تا وی هم از روند خصوصی‌سازی شرکتش صحبت کند و هم پاسخگوی تمامی شایعاتی که پیرامون انحصار این شرکت در دریافت پروژه‌های بخش فناوری اطلاعات می‌شود، باشد.
سوال اول را بهتر است با خصوصی شدن شرکت راهبر شروع کنیم. پیش از این گفته بودید که شرکت راهبر با خصوصی شدن از بسیاری از مشکلات و محدودیت‌های دولتی بودن فاصله می‌گیرد. با توجه به اینکه شرایط عمومی نشان می‌دهد که بخش خصوصی قدرتمندی آن هم در بخش آی‌تی در کشور وجود ندارد، چه شرایطی به وجود آمده که شما فکر می‌کنید با خصوصی‌سازی تمام مشکلاتی که تاکنون با آن روبه‌رو بوده‌اید حل خواهد شد؟
من هم با شما کاملا موافق هستم که بخش خصوصی در ایران بسیار ضعیف است که این ضعیف بودن تنها به دلیل مشکلاتی نیست که از طرف دولت برایش پیش آمده؛ چراکه این بخش نیز در ضعیف عمل کردن خود مقصر است. به وجود آمدن این شرایط هم دلایل متعددی می‌تواند داشته باشد. اول اینکه دولت ایران آن‌طور که باید به بخش خصوصی اعتماد ندارد. دوم اینکه بخش خصوصی هم تلاشی برای به وجود آوردن این اعتماد توسط دولت انجام نداده است. سومین دلیل هم می‌تواند به این نکته بازگردد که در ایران این بخش همیشه به کم قانع بوده است و موفقیت را در گرفتن یک پروژه کوچک می‌داند.
به نظر شما به وجود آمدن این دیدگاه در بخش خصوصی به خاطر انحصارطلبی بخش دولتی نیست؟
تا حدودی شاید، اما دلیل اصلی به همان نبود اطمینان باز می‌گردد. در حال حاضر پروژه‌های بزرگ کشور یا با مشکل مواجه است یا اگر با موفقیتی همراه بوده است توسط بخش‌های غیرخصوصی البته نه دولتی انجام شده است. همان‌طور که گفتم هنوز آن اعتماد لازم بین دولت و بخش‌خصوصی شکل نگرفته است. سوابق بخش خصوصی در برخی پروژه‌ها چندان موفق و روشن نیست و بسیاری از پروژه‌های بزرگی که به این بخش سپرده شده است را وقتی پیگیری می‌کنید متوجه می‌شوید که پروژه بر مبنای آنچه که تعریف شده پیش نرفته یا به خاطر شکایت‌های حقوقی نیمه کاره رها شده است. به اعتقاد من حلال این مشکل این است که دولت بدون در نظر گرفتن پیش‌‌فرض‌هایی به این بخش اطمینان داشته باشد و از طرفی بخش خصوصی هم با قوی شدن شرایط، اطمینان دولت را فراهم کند.
‌در حال حاضر اقتصاد کشورمان به سه بخش دولتی، خصوصی - دولتی و خصوصی تقسیم می‌شود که عمده فعالیت‌ها هم توسط بخش دوم یعنی خصوصی - دولتی انجام می‌شود.
صحبت از عدم اطمینان دولت به بخش خصوصی می‌کنید، ولی با این شرایط تصمیم دارید به عنوان بخش خصوصی فعالیت کنید آیا باید انتظار داشت که راهبر برای موفقیت در این بازار یک شرکت خصوصی - دولتی باشد؟


اگر تلفیقی از سهولت و انرژی کار در بخش خصوصی به کار اضافه شود و از طرفی هم حمایت بخش دولتی وجود داشته باشد صد در صد می‌توانم این اطمینان را بدهم که کوچکترین مشکلی به وجود نخواهد آمد. نه خبری از انتقال انحصار دولتی به بخش خصوصی دیده خواهد شد و نه ضعیف شدن بخش خصوصی. در شرکت راهبر هم ان‌شالله همین اتفاق رخ خواهد داد، یعنی شرکت وجه دولتی - خصوصی پیدا خواهد کرد. به عبارتی بخش خصوصی شریک دولت در شرکت راهبر خواهد شد.
پس قرار نیست شرکت راهبر به صورت کامل خصوصی شود؟
اگر به پروژه‌هایی که در دست شرکت راهبر است نگاه کنید، متوجه خواهید شد که اکثر این پروژه‌ها حاکمیتی هستند و مالکیت آنها در اختیار دولت است نه شرکت راهبر. این مالکیت‌ها زمانی که به مجموعه‌های دیگر ارتباط دارد، قاعدتا نمی‌تواند به بخش خصوصی انتقال پیدا کند. برای مثال در حال حاضر سامانه‌ای به نام املاک و مستغلات توسط شرکت راهبر پیاده سازی شده است. جزئی‌ترین اطلاعات معاملات افراد جامعه در این سامانه به ثبت رسیده است که کاملا محرمانه است. با این شرایط آیا صلاح است که این اطلاعات به بخش خصوصی انتقال داده شود؟ پس اگر شرکت راهبر کاملا خصوصی شود دسترسی به این اطلاعات نخواهد داشت. اما اگر بخش خصوصی شریک بخش دولتی در انجام این امور باشد حتما می‌تواند به انجام مراحل کار سرعت ببخشد.
بعد از خصوصی‌سازی چه اتفاقی برای پروژه‌های در دست بررسی شرکت راهبر خواهد افتاد؟
قرار نیست با خصوصی‌سازی شرکت اتفاقی برای این پروژه‌ها رخ دهد. وقتی خصوصی‌سازی به معنای شریک شدن بخش خصوصی در سهم دولتی باشد موفق‌ترین الگو خواهد بود. در واقع اطلاعات محرمانه و مالکیت پروژه‌ها می‌تواند در بخش دولتی باقی بماند اما مدیریت اپراتوری، توسعه و پشتیبانی پروژه می‌تواند توسط بخش خصوصی صورت بگیرد. برای مثال بعد از خصوصی شدن سامانه املاک و مستغلات و پایگاه داده آن در اختیار بخش دولتی خواهد بود، اما به‌روز‌رسانی، اپراتوری، ایجاد امکانات جدید و... توسط بخش خصوصی انجام شود.
در سایت شرکت راهبر می‌توان لیست تعدادی از پروژه‌هایی را دید که به پایان رسیده و در مرحله اجرا است. برای مثال امضای دیجیتال. اما وقتی وارد فضای واقعی می‌شویم می‌بینیم که هیچ اتفاقی در حوزه تجارت الکترونیک رخ نداده و این پروژه‌ها به هیچ وجه باعث توسعه بخش آی‌تی و مخصوصا تجارت کشور نشده‌ است. به نظر شما چه چیزی باعث به وجود آمدن چنین شرایطی شده است؟
برخی پروژه‌ها زیرساختی هستند. یعنی این پروژه‌ها باید توسط نهاد یا بخشی ایجاد شود و در مرحله بعد به متولی اصلی پروژه برای اجرا واگذار شود. امضای الکترونیک یا مرکز صدور گواهی دیجیتال هم از این دست پروژه‌ها است. این پروژه از سال 82 آغاز شد و کار روی آن تا سال 86 ادامه داشت و ما با تمام توان این پروژه را به اتمام رساندیم. بعد از اینکه پروژه توسط ما تکمیل شد، مدیریت و توسعه کار آن، باید به متولی اصلی‌اش واگذار می‌شد که این بخش هم مرکز توسعه تجارت الکترونیک بود. پس از اجرا، این پروژه دست بهره‌برداران آن است نه شرکت راهبر.
کاملا درست است، اما شرکت راهبر در حال حاضر به عنوان بازوی راست وزارت بازرگانی در بخش آی‌تی شناخته می‌شود. به نظر شما نباید این شرکت در اجرای دقیق و صحیح چنین پروژه‌هایی هم نقش داشته باشد؟
نکته همین جا است. در حال حاضر کار به دو بخش تقسیم شده است. یک بخش به کارگیری امضای الکترونیک در سامانه‌ها و حوزه‌های تجارت الکترونیک است و بخش دیگر کار مربوط به مدیریت، صدور و در دسترس قرار دادن امضاهای دیجیتالی. در حال حاضر بخش دوم کار کاملا فراهم است، اما بخش به‌کارگیری آن در حال حاضر کمی با مشکل مواجه است که آن هم به دلیل عدم آگهی صاحبان کار است. در واقع در حال حاضر هر فردی برای دریافت این امضا می‌تواند با مراجعه به دفتر صدور امضای دیجیتال مراجعه کند و این امضا را دریافت کند، اما زمانی استفاده از این امضا به کار می‌آید که نیاز آن احساس شود. باید پذیرفت که دانش تجارت الکترونیک در کشور بنا به دلایلی همچون نبود زیرساخت مناسب، عدم فرهنگ سازی و عدم اطمینان و... هنوز به بلوغ نرسیده است پس کاملا طبیعی است که نمی‌توان پیشرفت‌‌های حاصل شده در این زمینه را احساس کرد.
شرکت راهبر برای گرفتن یک پروژه چگونه وارد عمل می‌شود. بحث‌هایی در این زمینه وجود دارد و بسیاری این موضوع را مطرح می‌کنند که این شرکت با توان و اختیارات دولتی که دارد بسیاری از پروژه‌های بزرگ را به صورت ناعادلانه به خود اختصاص می‌دهد‌ و در مرحله بعد بخش‌هایی از این پروژه را به شرکت‌های بخش خصوصی واگذار می‌کند.
به هیچ وجه این‌گونه نیست. شرکت راهبر شرکتی نیست که پروژه‌ها را با قدرت بگیرد و بعد هم دست به سیاه و سفید نزند و آن را به بخش خصوصی واگذار کند. هیچ پروژه‌ای را نمی‌توانید پیدا کنید که مدیریت آن خارج از شرکت راهبر باشد. برای مثال راهبر در حال انجام پروژه‌ای به نام میزان است که رقمی در حدود 15 میلیارد تومان را در آن سرمایه‌گذاری کرده‌ایم. طبیعی است که در این پروژه، از ده‌ها پیمانکار تخصصی برای توسعه کار استفاده می‌کنیم، اما مدیریت اصلی کار برعهده شرکت راهبر است. شرکت راهبر از چندین راه اقدام به گرفتن یک پروژه می‌کند. اگر در حال حاضر ارگان یا فردی ادعایی آن هم با مدرک در زمینه دریافت ناعادلانه پروژه‌های آی‌تی توسط شرکت راهبر دارد نشان دهد، من به او جایزه خواهم داد.
شایعاتی در همین زمینه در خصوص پروژه امضای دیجیتالی مطرح بود. به این صورت که برخی این ادعا را مطرح می‌کردند که در مناقصه امضای دیجیتال هیچ شرکت قدرتمندی به جز شرکت راهبر وجود نداشته است و این شرکت هم با پشتوانه دولتی توانسته برنده این مناقصه باشد.
در مناقصه امضای دیجیتال 7 شرکت از نظر فنی توسط وزارت بازرگانی تایید شدند. نام این شرکت‌ها که من به یاد دارم عبارت بودند از شرکت داده‌پردازی ایران، خدمات انفورماتیک، راهبر و... به اعتقاد شما این دو شرکت یعنی داده پردازی و خدمات انفورماتیک شرکت‌های ضعیفی هستند؟ ما به هیچ وجه این ادعا‌ها را قبول نمی‌کنیم، چرا که تمام مناقصاتی که راهبر در آن شرکت کرده کاملا قانونی و با نظارت نهادهای خاص صورت گرفته است. نهادهای نظارتی بسیار روی این گونه مسائل حساس هستند. بنده و 7 مدیرعامل پیشین شرکت راهبر که در حال حاضر هم افراد شناخته شده‌ای در دولت هستند همگی کارمند شرکت راهبر و وزارت بازرگانی هستیم. همگی ما زیر ذره بین هستیم. هیچ کدام ما با انگیزه مالی به فکر دریافت پروژه‌ها نبودیم، انگیزه ما تنها این بوده که پروژه با موفقیت انجام شود.
در صحبت‌هایتان به این نکته اشاره کردید که شرکت راهبر از چندین راه به یک پروژه می‌رسد. کمی در این مورد توضیح دهید؟
شرکت راهبر از چندین مسیر پروژه‌ها را دریافت می‌کند. اولین راه، شرکت در یک مناقصه و برنده شدن در آن است. دومین راه ایجاد پروژه‌هایی با سرمایه خود شرکت راهبر است. چرا که معتقدیم اگر اکثر پروژه‌ها وابسته به بودجه دولت باشد پروژه در نهایت با مشکل مواجه خواهد شد. پس بخشی از پروژه‌ها به صورت سرمایه‌گذاری انجام می‌شود. به این صورت که از محل در آمدی که داریم یا از محل جذب سرمایه‌ها، سیستمی ایجاد می‌کنیم که این سیستم متعلق به دولت است و برای اینکه بتواند کار عملیاتی انجام دهد باید از خودش در آمد داشته باشد. پروژه‌ای مانند شبنم (شبکه بازرسی و نظارت مردمی) به همین شکل ایجاد شده و چون دولت پیش‌بینی می‌کند که این پروژه‌ها درآمدزا خواهد بود از آن حمایت می‌کند. در نهایت هم یکسری پروژه‌ها تکلیف است. یعنی به ما گفته می‌شود که این پروژه باید انجام شود مانند پروژه املاک و مستغلات. تشخیص هیات دولت در این پروژه این بوده که راهبر باید آن را انجام دهد. که این تشخیص هم به این خاطر است که دولت هنوز به بخش خصوصی اعتماد ندارد تا یکسری داده امنیتی را به این بخش واگذار کند.
شما اظهار می‌کنید که بسیاری از پروژه‌هایی که شرکت راهبر آنها را به سرانجام مشخص رسانده به دلیل نبود زیرساخت‌های مناسب و فرهنگ سازی تا حدودی بدون استفاده باقی مانده است. اما یکی از پروژه‌های بحث‌برانگیز حوزه آی‌تی پروژه تکفا است. در انجام این پروژه شرکت راهبر چه بخش‌هایی از آن را مدیریت کرده و درحال حاضر این پروژه در چه وضعیتی قرار دارد؟
زمانی که پروژه تکفا تعریف شد بنده پیمانکار وزارت بازرگانی بودم. تکفا طرح بسیار خوبی بود اگر درست اجرا می‌شد. اما به دلیل اینکه بخش خصوصی ما خوب عمل نکرد این پروژه با موفقیتی همراه نبود.
به اعتقاد شما در شکست این پروژه تنها بخش خصوصی مقصر بود؟
نه به تنهایی. دلایل بی‌شماری در شکست این پروژه دخیل است. اصلی‌ترین آنها از نظر من ضعیف عمل کردن بخش خصوصی، مناسب نبودن قوانین و مقررات پروژه‌های کشور، تغییرات مدیریتی و... است. شرکت راهبر در فرآیند مناقصه تکفا توانست برنده 2 پروژه باشد. یکی پروژه، مطالعات امکان‌سنجی تجارت الکترونیک یا مطا و دیگری هم پروژه CEA. در واقع در مجموع 7 پروژه تکفا تنها همین دو پروژه بودند که هر چند با تاخیر به پایان رسیدند.
با توجه به ادعای شما در موفقیت‌آمیز بودن ۲ پروژه از ۷ پروژه تکفا، چرا شرکت راهبر در سایر پروژه‌های این طرح شرکت نکرد؟
ما در مناقصه‌های دیگر تکفا هم شرکت کردیم اما نتوانستیم برنده باشیم. البته ما هم برای ورود به هر پروژه سیاست‌هایی داریم و پروژه‌هایی را انتخاب می‌کنیم که مطمئن باشیم سود بیشتر، ریسک کمتر و خدمات بهتر داشته باشد.
به عنوان آخرین سوال شرکت راهبر چه میزان درآمد و سود در کنار پروژه‌هایی که برعهده می‌گیرد، دریافت می‌کند؟
واقعیت این است که هیچ شرکتی این‌گونه اطلاعات را مطرح نمی‌کند.
درست است اما شرکت راهبر در مراحل خصوصی شدن است و یکی از مراحل خصوصی شدن شفافیت اطلاعات است؟
ما این اطلاعات را به سازمان خصوصی‌سازی ارائه کرده‌ایم و چون این اطلاعات به صورت محرمانه ارائه شده، فکر می‌کنم این سازمان هم چندان مایل به مطرح شدن آن در رسانه‌ها نباشد. اما در کل درآمد شرکت در حدی است که جوابگوی هزینه‌های شرکت باشد.
و این هزینه‌ها چقدر است؟
هزینه‌هایمان در محدوده درآمدهایمان است. ولی این درآمد یکسان نیست و بستگی به شرایطی دارد. یعنی در یک‌سال ممکن است ما 10 میلیارد و در یک‌سال ممکن است 20 میلیارد درآمد داشته باشیم البته این رقم هم دقیق نیست.