کیمیاگری رشد فزاینده در اقتصاد دیجیتال

آمازون، امسال تولد ۲۷ سالگی خود را جشن می‌گیرد. این کمپانی با بیش از ربع قرن تجربه، درآمدی بالغ بر ۲۱۳میلیارد دلار دارد؛ به عبارت دیگر ۸برابر بزرگ‌تر از کمپانی وال‌مارت است. با این حال آمازون فراتر از یک کمپانی خرده‌فروشی آنلاین است و با توسعه سریع کسب‌وکار خود در سایر حوزه‌ها چون رایانش ابری، لجستیک، رسانه و سخت‌افزار بالغ بر ۱۷۲ میلیارد دلار بر درآمد خود افزوده است. در قلب این موفقیت، بودجه‌ سرسام‌آور ۳۶میلیارد دلاری در حوزه تحقیق و توسعه، نهفته است که از روبات‌ها گرفته تا دستیاران خانه‌های هوشمند را پوشش می‌دهد. این در حالی است که ۱۰ سال گذشته، بودجه تحقیق و توسعه کمپانی آمازون ۲/ ۱ میلیارد دلار بود، اما با رشد سالانه ۴۴درصد، این غول فناوری بودجه این بخش خود را به بودجه تحقیق و توسعه کشور بریتانیا نزدیک کرده است. مدیر فناوری شرکت آمازون، ورنر فوگلز بر این باور است که «اگر نوآوری را متوقف کنند، قریب به ۱۰ تا ۱۵ سال بعد از دور خارج خواهند شد». این رویکرد به کسب‌وکار، شکافی را میان دنیای جدید و قدیم شکل داده است. تجارت سنتی بر این ایده استوار بود که کسب‌وکارها‌ بر مدل‌هایی تکیه می‌کردند که پیش از این از آزمون سربلند بیرون آمده بودند، گرچه برخی از استراتژی‌هایی استفاده می‌کردند که در آینده ممکن است موفق باشند، اما این ایده به شکل قابل توجهی اجرایی نمی‌شد. این تفکر خطی ریشه در این پیش‌فرض داشت که برای رخداد تغییرات، نه ما‌ه‌ها بلکه دهه‌ها زمان نیاز است. اما اکنون آمازون ماهیت حرکت‌نمایی عصر حاضر را درک کرده است و در حال چیدن میوه این استراتژی است.

حرکت‌‌نمایی نشان از آن دارد که سرعت تغییرات در حال افزایش است و شرکت‌هایی که خود را در ریل این تغییرات قرار می‌دهند، بقای خود را تضمین و شرکت‌هایی که از آن خارج می‌شوند، به سرعت از بازار حذف می‌شوند. تا اوایل دهه ۲۰۱۰ بیشتر کمپانی‌ها تصور می‌کردند که هزینه آنان، سالانه ثابت باقی خواهد ماند. تفسیر از بازار آن بود که گرچه قیمت مواد اولیه ممکن است دچار نوسان شود اما فرآیندهای برنامه‌ریزی قادر است چنین نوساناتی را مدیریت کند. اما در عصر کنونی یکی از هزینه‌های اصلی، قیمتی است که باید برای پردازش داده‌ها پرداخت شود. از سویی هزینه پردازش اطلاعات، صعودی سالانه ندارد، بلکه برعکس، شرکتی که اهمیت هزینه پردازش اطلاعات را درک و آن را اجرایی کرده باشد، به مرور زمان هزینه کمتری برای آن متحمل خواهد شد. کمپانی‌هایی که دریافته‌اند که این کاهش قیمت اجتناب‌ناپذیر است و برای آن برنامه‌ریزی کردند، اکنون موقعیت مناسبی در عصر رشد نمایی پیدا کردند. این موقعیت نه تنها برای آمازون بلکه برای بسیاری از کمپانی‌هایی که امروز به وفور اسم آنان را می‌شنویم، چون علی‌بابا، اسپاتیفای و تیک‌تاک رخ داده است. از سوی دیگر بخش‌هایی چون انتشارات روزنامه‌ها خود را با این روند همسو نکردند. توسعه فناوری از یک تابع‌نمایی پیروی می‌کند. همچنان که این تابع نشان می‌دهد در روزهایی ابتدایی، تغییرات به وضوح کند است و بسیاری از مردم و سازمان‌ها آن را نادیده می‌گیرند. اما در نقطه‌ای، تغییرات از حالت خطی خارج شده و به سرعت به سوی نقطه عطف حرکت می‌کند. این تغییر بسیار سریع و ظریف رخ می‌دهد، به همین دلیل است که وقوع آن برای بسیاری به سختی قابل تصور است. تا آنجا که با وجود شفاف بودن این مسیر، بسیاری از کسب‌وکارها، قوانین مدون، شرکت‌ها، NGOها و دولت‌ها خود را همچنان بر مسیر تابع خطی قرار می‌دهند چرا که همواره به دنبال «ثبات» هستند.

شکاف میان ظرفیت تغییر نهادها برای تغییر و سرعت فزاینده فناوری‌های جدید، پیامد بلامنازع این شکاف است. در یکسو، جهان با رفتارها، روابط، ساختارها و محصولات جدیدی روبه‌رو است که میراث تکنولوژی رو به جلو است و از سوی دیگر با نرم‌ها و هنجارهایی روبه‌رو است که تنها برای مطابقت با نیازهای ساختارهای قبلی تکنولوژی، طراحی شده. این شکاف همواره در حال واگرایی است و نمودهای آن همه جا قابل رؤیت است و به تنش‌ها دامن می‌زند.

مطالعات روان‌شناسانه تاکید می‌کنند که دستگاه شناختی انسان از درک این سرعت شتابان تغییرات عاجز است و این واقعیت سبب می‌شود تا آنچه در آینده پیش روی ما قرار دارد را دست کم بگیریم. مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می‌دهد که چگونه مردم به طور مداوم از رشد ترکیبی پس‌اندازها، وام‌ها و برنامه‌های بازنشستگی سردرگم می‌شوند. یک مطالعه روی شهروندان سوئدی مثال خوبی برای تشریح این وضعیت است. در این مطالعه از شرکت‌کنندگان پرسیده شده است که اگر ۱۰۰ کرون را به مدت ۳۰ سال به احتساب سود سالانه ۷درصد در بانک قرار دهند، چه میزان سود نصیب آنان خواهد شد؟ میانگین پاسخ‌های داده‌ شده ۴۱۰ کرون بود در حالی که پاسخ صحیح ۷۶۱کرون است. می‌توان نتیجه‌گیری کرد که همین نرخ ساده رشد سبب سردرگمی پاسخ‌دهندگان می‌شود و این مهر تاییدی است بر دست کم گرفتن رشد نمایی یک پدیده. این اثر در اقتصاد و روان‌شناسی با نام «تعصب لنگر انداختن» شناخته می‌شود.

دست کم گرفتن رشد‌نمایی اما تنها در کمپانی‌های خصوصی قابل رؤیت نیست، آژانس بین‌المللی انرژی IEA در سال ۲۰۰۹ میزان انرژی خورشیدی تولید شده در جهان در سال ۲۰۱۵ را نزدیک به ۵گیگا وات تخمین زده بود در حالی که در سال ۲۰۱۵ نزدیک به ۵۶ گیگا وات در سطح جهان تولید شد. این خطا بارها تکرار شد و برآورد ۹۰گیگا واتی آنان برای سال ۲۰۱۹ در نهایت به تولید ۱۰۵گیگا وات در این سال منتهی شد.

 ترکش‌های رشد فزاینده

اگر دلیل نخست این شکاف‌نمایی را عدم پیش‌بینی سرعت تغییرات بدانیم، علت ثانویه آن، عدم موفقیت ما در سازگاری با آن تغییرات است. با افزایش سرعت تغییرات، جامعه با سرعت کمتری تجدید قوا می‌کند و این امر بدون شک از پیامدهای کلیدی و اجتناب‌ناپذیر نوآوری است. در قرن ۱۹، انقلاب صنعتی سبب شد اقتصاد بریتانیا به قدرت مسلط جهانی بدل شود، اما در این میان یک مشکل وجود داشت. در یک دوره ۵۰ ساله که تولید ناخالص داخلی این کشور روندی صعودی را طی می‌کرد، دستمزد کارگران ثابت باقی ماند. گرچه افرادی که دارای سرمایه اولیه بودند در این دوران، رشد زیادی را به کمک پیشرفت فناوری تجربه کردند اما ده‌ها سال طول کشید تا دستمزد کارگران جبران شود. گرچه انقلاب صنعتی در نهایت منجر به ثروت بیشتر، زندگی بهتر و طول عمر بیشتر بود اما در اوایل این انقلاب، تغییرات نامطلوبی بر شرایط کار حکمفرما بود.  زمانی که یک شرکت با تکیه بر قواعد جدید بتواند در مقیاس بی‌سابقه‌ای رشد کند، ممکن است پویایی بازار را به طور اساسی تحت تاثیر قرار داده و آن را تضعیف کند. با این حال قوانین برجا‌ مانده از عصر صنعتی، ممکن است این رفتارها را مضر تشخیص ندهد. به طور مثال فناوری‌های جدید به شرکت‌ها و کارگران اجازه می‌دهد تا کارهای کوتاه‌مدت را از طریق بسترهای کاری بزرگ ارائه دهند. گرچه این امر بازاری پرجنب و جوش برای مشاغل کوچک ایجاد می‌کند، اما این به قیمت از دست رفتن اشتغال مطمئن است. بسیاری می‌پرسند در دورانی که شکاف‌ها به صورت نمایی رشد می‌کند، رابطه میان حقوق کارگر و دستاوردهای شرکت‌هایی که از رشد نمایی برخوردارند، چیست؟ همان‌طور که شرکت‌ها، خدمات جدیدی را با استفاده از فناوری‌های پیشرفته توسعه می‌دهند، جنبه‌های بیشتری از زندگی توسط این شرکت‌ها هویدا می‌شود؛ آنچه پیش از این در ساحت عمومی معنا می‌شد، توسط کمپانی‌ها خرید و فروش می‌شود.

در این میان اما خبر خوبی نیز وجود دارد: بسیاری از فوری‌ترین مسائل زمان ما، با تکیه بر نمایی بودن رشد حل می‌شود؛ مسائلی چون بحران آب‌وهوا و تهدیدهای حوزه بهداشت. صندوق بین‌المللی پول کمتر از یک‌سال پس از پیشنهاد در کنفرانس برتون وودز در ۱۹۹۴ تاسیس شد، چرا که فوریت آن به سرعت درک شد. برای مهار تغییرات اقلیمی، باید به سرعت به سمت استفاده از منابع تجدیدپذیر حرکت کنیم، جایگزینی برای پروتئین‌های حیوانی پیدا کنیم و کیفیت مصالح ساختمانی را ارتقا دهیم تا از تحولات پیشی ‌گیریم. این ضرورت در همه ابعاد زندگی انسان کنونی قابل رویت است.