تجربه چین از بهکارگیری تکنولوژی برای حل معضل اجتماعی
هوش مصنوعی راهحلی برای زباله
درواقع، این کشورها مدعیاند چین حتی از طریق زباله نیز قصد دارد افراد را زیر نظر بگیرد و آنها را به اصطلاح ردیابی کند. اما در چین، از جنبه دیگری به این موضوع پرداخته و این سوال مطرح میشود: آیا تلاشهای چند ساله چین میتواند منجر به ارتقای سیستم مدیریت پسماند در این کشور شود و تولید زباله را به حداقل برساند؟ و با توجه به رشد اقتصادی سریع چین، آیا این کشور میتواند همزمان با ترویج مصرفگرایی در میان طبقه متوسط، تولید زباله را نیز کاهش دهد؟ پکن دلایل خاص خود را برای افزایش توجه و تمرکز خود به زبالهها دارد: این کشور اخیرا بهعنوان بزرگترین بازار مصرفی جهان معرفی شد و بعد از آمریکا دومین تولیدکننده بزرگ زباله در دنیا شناخته میشود. اما پیشبینی میشود تولید زبالههای این کشور تا سال ۲۰۳۰ به دو برابر زبالههای تولیدشده در آمریکا برسد. چین که در این زمینه، بحرانی جدی را پیش روی خود میدید، در سال ۲۰۱۷ از همگان خواست تولید زباله را حداقل برسانند و در سال بعد نیز واردات پلاستیکهای بازیافتی به این کشور را ممنوع اعلام کرد. در آن زمان، اتحادیه اروپا چیزی حدود ۹۵ درصد و آمریکا نیز حدود ۷۰ درصد از پلاستیکهای بازیافتی خود را به چین صادر میکردند.
سیاست جدید چین که با عنوان «عملیات ملی شمشیر» شناخته میشود، کشورهای بزرگ جهان را به دردسر انداخت. در مجموع، چین واردات ۵۸۰ هزار تن پلاستیک قابل بازیافت در فوریه ۲۰۱۷ را به ۲۳ هزار تن در فوریه ۲۰۱۸ رساند. بعد از این تصمیم چین، آمریکا و دیگر صادرکنندگان بزرگ پلاستیک در جهان، محصولات خود را به دیگر کشورهای جهان ارسال کردند. برای مثال، مالزی بخش عمدهای از این محصولات را وارد کرد و دیگر کشورهای آسیایی و اروپایی نیز هر کدام بخشی را وارد کردند. اما طولی نکشید که ظرفیت آنها برای مدیریت و بازیافت این محصولات پُر شد و حتی برخی کشورها، مجبور شدند زبالههای خود را به کشورهایی که از آنها وارد کردند، ارسال کنند. آنجا بود که بحران بازیافت بر آمریکا، اروپا و دیگر کشورهای جهان سایه افکند. در چین، راهکارهای مدیریت بازیافت پدیده جدیدی بود.
چن لیون، بنیانگذار شرکت Zero-Waste Village در این زمینه میگوید: ما (چینیها) یک کشور متکی بر کشاورزی بودیم و نیازی هم به سیستمهای مدیریت زباله نداشتیم. اما از سال ۲۰۰۸ همه چیز رفتهرفته تغییر کرد؛ زمانی که چین بر افزایش مصرف داخلی تاکید و مردم را به این کار تشویق کرد. درواقع، طی چند دهه اخیر و با توسعه شهرنشینی و نیاز به بازیافت مواد پلاستیکی و تجزیهناپذیر، نیاز به ابداع روشهایی برای مدیریت زباله مورد توجه قرار گرفت. محلهای دفن زباله که به اصطلاح از آنها بهعنوان Landsfill یاد میشود، دیگر کشش و ظرفیت جادادن زبالهها در خود را ندارند و همین مساله نگرانیهایی را در خصوص آلودگیهای ناشی از آن بهوجود آورده است. در سال ۲۰۱۷، دولت مرکزی چین از ۴۶ شهر بزرگ چین خواست تا سال ۲۰۲۰ بتوانند ۳۵ درصد از زبالههای خود را بازیافت کنند. روشهای جدید تفکیک زباله در شهرهایی همچون شانگهای با استقبال خوبی همراه شد و اگر خانوادهای زبالههای خود را تفکیک نکند، مشمول پرداخت جریمه نقدی خواهد شد.
ریچارد بروبیکر، بنیانگذار شرکت Collective Responsibility در این باره عنوان کرد: شانگهای یکی از شهرهایی است که به صورت آزمایشی طرح تفکیک زباله در آن اجرا شده است. چین تلاش میکند با ارتقای آگاهی مردم در این زمینه، سیستم جدیدی ابداع کند. اما سوالی که پیش میآید این است که آیا راهکار جدید مثمرثمر واقع خواهد شد یا خیر؟ تعدادی از شرکتهای فعال در حوزه تکنولوژی به این حوزه ورود کردهاند تا هم به منافع مدنظر خود دست یابند و هم راهکارهای پایداری را برای کمک به بشریت ارائه دهند. علاوه بر استفاده از سیستم تشخیص چهره، شرکتهایی همچون Alpheus از فناوری هوش مصنوعی نیز برای مدیریت زبالهها بهره گرفتند. جوئل ژانگ، از مدیران ارشد این شرکت عنوان کرد: زمانی که شما زباله خود را داخل سطل میاندازید، دوربینی که در آنجا تعبیه شده، عکسی از این زباله میگیرد و به فضای ابری یا همان کلاد ارسال میکند. سپس این پلتفرم، با بهرهگیری از نمونههای زبالهها فرآیند جداسازی آنها را انجام میدهد.
ژانگ گفت: این سیستم فعلا برای استفاده در مقیاس گسترده آماده نیست اما قادر است تا ۹۵ درصد کار خود را به درستی و با دقت بالا انجام دهد. اما محققان میگویند حل مشکل زباله در چین نیاز به راهکاری چندوجهی دارد که باید فراتر از پیشرفتهایی باشد که در حوزههای هوش مصنوعی و سیستم تشخیص چهره به آن دست یافتهاند. چند سال است که چین برای جداسازی زبالهها و استخراج مواد قابل بازیافت از هزاران کارگر استفاده میکند که البته فعلا در مقایسه با روشهای جدید، میتواند کارآیی بیشتری داشته باشد چرا که این افراد میتوانند حتی زبالههای خیس را نیز تفکیک کنند. از طرفی دیگر، این افراد که تعدادشان کم هم نیست، در صورت استفاده از تکنولوژی در معرض خطر جدی بیکاری قرار خواهند گرفت.
با این حال، تکنولوژی در مقطع کنونی از ظرفیت و توانایی کافی برای حل مشکل زباله در چین برخوردار نیست و این مردم هستند که باید فرآیند جداسازی زبالهها را به درستی انجام دهند. هوش مصنوعی یا دیگر فناوریهای نوظهور نمیتوانند این کار را به درستی و دقتی که مردم میتوانند انجام دهند، بر عهده بگیرند. ژانگ در ادامه گفت شرکت تحت هدایت وی، تلاش میکند تا بتواند با توسعه این فناوریها، امکان جداسازی زبالههای خیس و مواد زیستتجزیهپذیر را فراهم کند. یا اینکه بتواند راهکاری را برای خشک کردن این زبالهها ابداع کند و فرآیند جداسازی را انجام دهد. وی گفت: بیتردید فناوری میتواند در کاهش زبالهها به کمک مردم و کشور چین بیاید. اما این مردم هستند که باید دانش و آگاهی خود را در خصوص جداسازی زبالهها بالا ببرند و برای رفع این مشکل گام بردارند.