کالبدشکافی تحریم‌ تکنولوژی ایرانیان

حذف تعدادی از اپلیکیشن‌های کسب وکارهای ایرانی از فروشگاه نرم‌افزار اپل، بحث تحریم‌های تکنولوژی ایران بار دیگر به موضوع داغ فضای مجازی تبدیل شد. کالین اندرسون، محقق علوم کامپیوتری و بی‌طرفی شبکه‌ای معتقد است رفتارهایی نظیر حذف اپلیکیشن‌های ایرانی به دلیل غیرقابل پیش‌بینی بودن ترامپ و کنگره آمریکا انجام می‌شود. بنابراین هدف اصلی کارزارهای اعتراض به قوانین تحریمی وضع‌شده از سوی دولت آمریکا باید متوجه قوانینی باشد که از سوی اوفک وضع شده و کاملا تفسیرپذیر و بدون چارچوب و خطوط راهنمای مشخصی است.

رضا هاشمی- شهرام شریف: هفته گذشته با حذف تعدادی از اپلیکیشن‌های کسب وکارهای ایرانی از فروشگاه نرم‌افزار اپل بحث تحریم‌های تکنولوژی ایران بار دیگر به موضوع داغ فضای مجازی تبدیل شد. تعدادی ازمهم‌ترین و پراستفاده‌ترین اپلیکیشن‌های ایرانی در فاصله‌ای کوتاه و بدون مشخص شدن دلایل حقوقی معین از فروشگاه نرم‌افزار اپل حذف شدند. اپل تاکنون درخواست‌ها و اعتراض‌های ایرانیان برای بازگرداندن اپلیکیشن‌ها را نادیده گرفته است. اعتراض‌هایی که به امضای طومار و پخش هشتگ در شبکه‌های اجتماعی محدود نشد و پای مقامات وزارت ارتباطات و وزارت خارجه را هم به موضوع بازکرد. به رغم اعتراض‌ها، نداشتن شناخت دقیق از دلایل حقوقی تحریم‌های تکنولوژی، رفتار متفاوت شرکت‌های تکنولوژی با کاربران ایرانی و منتشر نشدن اطلاعات بیشتر از سوی شرکت تحریم‌کننده - اپل - شناسایی دقیق‌تر ابعاد حقوقی این تحریم‌ها را با دشواری روبه رو کرده است. کالین اندرسون خود را یک محقق در زمینه علوم کامپیوتری و بی‌طرفی شبکه‌ای در واشنگتن دی سی معرفی می‌کند. او یکی از کسانی است که مطالعاتی در زمینه تاثیر فنی تحریم‌های تکنولوژی بر زندگی شهروندان در سراسر جهان و از جمله ایران دارد. در جریان بحث‌هایی که او با کاربران ایرانی در زمینه دلایل حقوقی تحریم‌های تکنولوژی و به خصوص تحریم جدید اپل در توییترش مطرح می‌کرد تصمیم گرفتیم در گفت وگویی از طریق ایمیل با وی نظراتش را در این موارد جویا شویم.

حذف اپلیکیشن کسب وکارهای ایرانی از روی App Store سروصدای زیادی طی چند روز گذشته در فضای رسانه‌ای دنیا ایجاد کرده است. استناد اپل قانون تحریم‌های ایران است، اما سوال این است وضعیت فعلی تحریم‌های تکنولوژی آمریکا چیست و آیا تغییر جدیدی در قانون اتفاق افتاده که چنین حرکتی علیه ایرانی‌ها شدت گرفته است؟

از دیدگاه قانونی، در ماه‌های اخیر تغییر زیادی در وضعیت تحریم‌های آمریکا علیه ایران رخ نداده است و همچنین برجام به غیر از چند صنعت مشخص اساسا به مسائل مرتبط با دیگرشرکت‌های آمریکایی در ایران نپرداخته است. مهم‌ترین مقررات تحریم تکنولوژی درباره ایران مجوز عمومی نسخه GL- D۱ یا به عبارتی (General Licence-D۱) است که در فوریه سال ۲۰۱۴ صادر شد. تا قبل از مارس ۲۰۱۰، هر موقع شرکت‌هایی مانند گوگل یا مایکروسافت حتی اگر می‌خواستند خدمات ایمیل به کاربر عرضه کنند باید درخواست اخذ مجوز ویژه‌ای را به دفتر کنترل دارایی‌های خارجی (OFAC) خزانه داری آمریکا ارائه می‌کردند تا از لحاظ قانونی اجازه عرضه آن خدمات را بگیرند. این فرآیند ممکن بود ماه‌ها زمان ببرد و هزینه‌های قانونی قابل توجهی نیز در پی داشت. حتی خبر داشتم که یک شرکت تکنولوژیک به مدت ۲ سال منتظر تایید درخواست خود بود اما شرکت‌هایی مانند مایکروسافت و گوگل به دفعات برای دریافت مجوز عرضه محصولاتی مانند Google Earth، Chrome و Hotmail اقدام کردند.

در پی اعتراض فعالان حقوق دیجیتال به دولت که مسدود کردن دسترسی ایرانیان به ابزارهای ارتباطی زیر پاگذاشتن حق آنان است کنگره آمریکا درنهایت هنگام وضع قوانین تحریمی جدید درسال ۲۰۱۰ تمهیداتی در نظر گرفت که قوانین تصویب شده روی میزان دسترسی کاربران اینترنت تاثیر نگذارد. در نتیجه دفتر کنترل سرمایه‌های خارجی(OFAC) نیز کم کم معافیت‌هایی را در زمینه ارائه قانونی محصولات مختلف به ایرانیان اعمال کرد. تداوم این فشارها به خزانه‌داری و وزارت کشور آمریکا به صدور مجوز عمومی D۱ منجر شد. این مجوزعمومی به شرکت‌های آمریکایی اجازه می‌دهد تا خدمات، نرم‌افزار و سخت‌افزارهای ارتباطات شخصی را به ایران عرضه کنند. متن این مجوز در بردارنده فهرستی از اقلام و قواعد پیرامون آنهاست. نکته قابل توجه جنبه شخصی ارتباطات است. مثلا، طبق این مجوز اپل حق قانونی فروش آی‌فون به اشخاص ایرانی‌ و غیر دولتی را دارد اما اجازه برپایی فروشگاه اپل (Apple Store) در تهران را ندارد.

اما به نظر می‌رسد در تفسیر قوانین OFAC بین شرکت‌های آمریکایی هماهنگی وجود ندارد. مثلا در گوگل سرویسی مانند Gmail باز است اما سرویس Analytics (ابزار آمار بازدیدکنندگان سایت) در ایران مسدود است. الان شرکتی مانند اپل باید چه کاری انجام دهد تا ‌از خدمات رفع محدودیت شود؟

این یک مثال عالی در زمینه محدودیت‌های مجوز GL- D۱ است. همان‌طور که اشاره شد شرکت‌های آمریکایی به‌طور کل اجازه ارائه هرگونه خدمات (اعم از پولی و رایگان) به ایرانی‌ها را ندارند، مگر اینکه مجوز داشته باشند. البته این مجوز عمومی تنها امکان ارائه ابزار ارتباطی شخصی را می‌دهد و یک چک‌سفید شامل همه خدمات اینترنتی نیست. این یعنی محدودیت‌هایی وجود خواهد داشت. هدف تحریم‌های آمریکا همچنان اعمال محدودیت‌های تجاری روی ایران است که شامل تجارت الکترونیک و استارت‌آپ‌های ایرانی نیز می‌شود. در مواردی وزارت کشور آمریکا مفهوم ارتباطات شخصی را خیلی عام تفسیر کرده به گونه‌ای که شرکت Bizzard اجازه یافت از بازی World of war craft برای ایرانیان رفع مسدودیت کند. با این مجوز D۱ به‌صورت مشخص ارائه خدمات میزبانی وب با هدف تجاری یا ثبت دامنه اینترنتی را غیر مجاز دانسته است.

نه تنها خدمات تجاری غیر مجاز دانسته شده، بلکه تفسیر نوع خدمات نیز به عهده خود شرکت‌ها گذاشته شده است که در عمل ابهامات زیادی ایجاد کرده است. هر قدر روند دریافت مجوز برای یک شرکت و همچنین تعریف محصول یا خدمات ارائه شده با عنوان «ابزار ارتباطی شخصی» مشکل‌تر باشد، عرضه آن هم از سوی شرکت مربوطه نیز غیرمحتمل‌تر خواهد بود. به همین دلیل است که ابزارهای برنامه نویسی و خدمات میزبانی مانند AppEngine یا تبلیغات و Analytics گوگل مسدود است. شرکت‌ها سعی می‌کنند محتاط باشند وگاهی زیاده‌روی می‌کنند. مثلا شرکت گوگل کل خدمات AppEngine را مسدود کرده تنها به این دلیل که کسی برای میزبانی از ایران از آن استفاده نکند. زبان فارسی نیز به همین دلیل به کندی مورد پشتیبانی قرار می‌گیرد. اپل احتمالا تحریم آمریکا و موضوع App Store را درست تفسیر کرده است.

فروشگاه App Store به برنامه نویسان ایرانی اجازه می‌دهد تا برنامه‌های خود را به دنیا یا سایر ایرانیان صادر کند. مجوز GL-D۱ اجازه دسترسی ایرانیان به این اپ استور است اما مجوزی برای انتشار و میزبانی برنامه‌های ایرانی در آن نیست. این تمایز، بسیار مهم است. به همین دلیل، اپل باید برای دریافت مجوز انتشار برنامه‌های ایرانی مجوز جدید و جداگانه‌ای از OFAC دریافت کند. مشخص نیست که اپل قادر به دریافت این مجوز باشد. اجازه به ایرانیان برای ورود به حوزه تجارت بین‌المللی از طریق یک شرکت آمریکایی برخلاف بخش‌هایی از قوانین تحریم‌هاست در واقع یکی از اهداف تحریم‌ها همین بوده و معلوم نیست OFAC بتواند چنین مجوزی را بدون کسب تکلیف از کاخ سفید یا کنگره آمریکا صادر کند.

رفتار متناقض شرکت‌های آمریکایی با ایرانیان با توجیه وجود داشتن تحریم قابل درک نیست چرا نشانه‌های متفاوتی ارسال می‌شود؟ نحوه پیاده‌سازی تحریم‌ها دقیقا چگونه است؟

جنبه مهمی از تحریم‌ها که معمولا به درستی درک نمی‌شود، این است که این تصمیمات شرکت‌ها با ریسک گرفته می‌شود نه یک قاعده مشخص. قوانین تحریم‌ها پیچیده است و عمدتا هیچ رهنمود مشخصی به شرکت‌ها ارائه نمی‌شود. دولت آمریکا آیین‌نامه‌ها و خط مشی را تدوین کرده است ولی تفسیر و اعمال آنها به عهده خود شرکت‌هاست که نتایج بین شرکت‌ها متفاوت است. این ریسک‌ها می‌تواند اقتصادی نیز باشد. به‌عنوان مثال، شرکت‌ها باید در ارزیابی‌های خود وضعیت برجام را نیز در بازگشایی خدمات به ایرانیان در نظر بگیرند. این ارزیابی‌ها در پاسخ به تغییرات ژئوپلیتیک یا بازرسی‌های OFAC از سایر شرکت‌ها تغییر می‌کند. بسیاری از شرکت‌ها از آنجا که امکان جداسازی خدمات و محصولات مجاز و غیرمجاز خود را ندارند ترجیح می‌دهند به‌طور کل دسترسی ایرانی‌ها را قطع کنند. من بارها از مسوولان شرکت‌های مختلف شنیده‌ام که می‌گویند علاقه به ارائه خدمات به ایران را دارند اما منابع مهندسی لازم برای تخصیص به این کار را در حال حاضر ندارند. شاید بتوان به جرات گفت که اصلی ترین دغدغه کنونی شرکت‌های آمریکایی، ترامپ و کنگره است.

اگر ترامپ تصمیم بگیرد که فشار روی ایران را بیشتر کند، یکی از تاکتیک‌های اصلی بازرسی شرکت‌هایی است که در ایران کسب وکار دارند.دولت ترامپ به اندازه اوباما موضع روشنی در مورد حقوق اینترنت ارائه نکرده است به همین دلیل، آینده نامعلوم است. در نظر داشته باشید که جریمه نقض قوانین تحریمی، خیلی راحت به میلیون‌ها دلار هم می‌رسد. به همین دلیل بیشتر شرکت‌ها ترجیح می‌دهند ریسک کمتری متحمل شوند و از ایران دوری می‌کنند. با این حال برعکس این هم می‌تواند رخ دهد یکی از راهبردهای موثر پیدا کردن رقیب یک شرکت است که خدمات خود را روی ایران محدود نکرده است. همچنین ایرانی‌هایی که در این شرکت‌ها کار می‌کنند می‌توانند به این شرکت‌ها فشار وارد کنند. پنهان‌کاری حقوقی و اجرایی زیادی حول وحوش تحریم‌ها در شرکت‌های تکنولوژی وجود دارد که پیدا کردن دلیل اصلی یک مشکل را سخت می‌کند.

درست بعد از برجام شاهد مذاکرات اپل با فروشندگان ایرانی یا تصویب برخی قوانین برای تسهیل صادرات به ایران و فروش آی‌فون به شهروندان بودیم ولیکن رفتار اخیر اپل عجیب و غیرقابل پیش‌بینی بود، تحلیل شما از تصمیمات فضای سیاسی بر حوزه تکنولوژی به خصوص در مراوده با ایرانیان چیست؟

باید به این نکته اشاره کنم که اپل یکی از پیشروترین شرکت‌ها در زمینه عرضه خدمات به ایرانی‌ها بوده است. بعد از اینکه نسخه اولیه مجوز GL- D۱ ارائه شد، اپل اولین شرکت آمریکایی بود که با استناد به این قانون توانست خط مشی خود را تغییر دهد تا امکان فعالیت نمایندگان فروش در ایران فراهم شود. حتی قبل از GL- D۱، اپل App Store را باز گذاشته بود و کاربران ایرانی را تحریم نکرده بود، دقیقا برخلاف Play Store گوگل که کاربران ایرانی را مسدود کرده و هنوز هم App‌ها برای فهرست شدن در ایران باید درخواست بدهند تا از سوی کاربران ایرانی قابل دیده شدن و دانلود باشند. حتی پیشنهاد فعلی اپل به برنامه‌نویسان برای اخذ مجوز از OFAC نوعی چراغ سبز برای انتشار مجدد است چون تجربه من نشان می‌دهد که اکثر شرکت‌ها اصلا اهمیتی به ارائه راهکار نمی‌دهند و صرفا مسدود می‌کنند. با توجه به سوابق اپل اقدام اخیر این شرکت مبهم به نظر می‌رسد آنها از همان ابتدا بهانه قانونی برای ارائه ندادن خدمات به اپلیکیشن‌ها داشتند اما اقدامی نمی‌کردند احتمال دارد یکسری اتفاقات منجر به بازنگری اقدامشان شده باشد برای مثال اپلیکیشن‌هایی که سیستم پرداخت اپل را دور زدند و مستقیما با بانک‌های ایرانی کار می‌کردند. باید توجه داشت شرکت‌هایی بوده‌اند که ناگهان ایرانی‌ها را مسدود کردند و زمانی که در عملکردهای آنها دقیق شدیم دریافتیم که تصمیم دارند به زودی وارد بورس شوند و سهام خود را عرضه کنند و در واقع تحت بازرسی قرار دارند.

نگرانی فعلی اما این است که این اقدام اپل توجه دیگر شرکت‌ها را جلب کند و آنها با دنباله‌روی از رقیب خود، دسترسی کاربران را محدودتر کنند زیرا از نظر آنها هر کاری که اپل می‌کند، دلیل محکمی دارد.

در شرایط سیاسی فعلی و تا هنگامی که دولت ترامپ تصمیم به تغییر رویه و شفاف‌سازی قوانین تحریم نگیرد، ایجاد موقعیت‌های مشابه دور از انتظار نیست. بنابراین هدف اصلی کارزارهای اعتراض به تحریم اپلیکیشن‌های ایرانی باید به‌روزسانی مجوز عمومیGL- D۱ باشد، به گونه‌ای که بازار اپلیکیشن را نیز در بر بگیرد.

اپل هرچند فروش مستقیمی به ایران ندارد اما محصولاتش حدود ۱۱ درصد بازار موبایل ایران را تشکیل می‌دهد که چیزی بالغ بر ۵ میلیارد دلار می‌شود. اگر بخواهیم مقایسه کنیم می‌بینیم مثلا بوئینگ توانست مجوز لازم را برای فروش هواپیما به دولت ایران کسب کند چرا اپل نتواند تلاشی برای رفع این مشکل انجام دهد و مجوز اختصاصی برای حل مشکلات کاربران و استارت‌آپ‌های غیردولتی ایرانی دریافت کند؟ آیا بازار ایران برای اپل مهم نیست؟

ما اطلاعی نداریم که اپل چه گام‌هایی در جهت رفع وضعیت کنونی برای App Store برداشته است. اپل معتقد است برای ارائه برنامه‌های ساخت ایران باید مجوز لازم کسب شود و با قانون فعلی تحریم‌های آمریکا سازگار نیست. شرکت‌ها معمولا زمانی درگیر این مسائل می‌شوند که بازار چشمگیری در کشور مورد نظر وجود داشته باشد. شرکت‌هایی مانند اپل و گوگل روی درآمد حاصل از فروش برنامه‌هایی مانند موسیقی و دیگر خدمات یا کالاهای این چنینی حساب زیادی باز کرده‌اند. فعلا هیچ کانال ارتباطی مالی بین آمریکا و ایران وجود ندارد. به علاوه شرکت‌های آمریکایی باید از تطبیق عملکردشان با قوانین آمریکا مطمئن شوند. به همین دلایل ارزش بازار ایران به مرور کاهش می‌یابد. با وجود عدم تغییر مثبت در روابط بین ایران و آمریکا، انگیزه چندان زیادی برای اعمال تغییر در رویه شرکت‌ها نیز وجود نخواهد داشت. در مورد شرکتی مانند بوئینگ اما قضیه فرق می‌کند. بوئینگ با تعداد مشخصی از شرکت‌های هواپیمایی شناخته‌شده ایرانی همکاری کرده و بررسی تطابق قانونی راحت‌تر بوده است.

این شرکت‌های هواپیمایی قادر بوده‌اند یک کانال ارتباطی مالی نیز ایجاد کنند. مشارکت در این حالت بسیار ساده‌تر است. اما AppStore هزاران یا میلیون‌ها کاربر ایرانی دارد که شرکت اپل شناختی روی ماهیت آنها ندارد و به علاوه فعلا سود کمی هم برای اپل دارند؛ حتی اگر مجوز ویژه دریافت کند همچنان باید یک به یک مراقبت کند که اپ‌های مورد استفاده غیر دولتی و قانونی باشند. با وجود سود کم، مسوولیت‌‌های قانونی و هزینه‌های آن برای اپل فرقی نمی‌کند. مثلا شرکت PayPal به دلیل مسدود نکردن حساب‌های تحریم شده که تبادلات مالی بسیار کمی نیز داشته‌اند برای دوسال هر بار ۶/ ۷میلیون دلار جریمه شده است.

اخیرا ایرانیان اعتراض‌هایی را علیه این اقدام اپل روی اینترنت سامان داده‌اند، به نظر شما چنین کارزارهایی تا چه حد می‌تواند در رفع تحریم‌ها موثر باشد و به نظر شما فشار به شرکت‌ها موثر است یا دولت‌ها؟

بعد از مجوز GL- D۱ نیز فشارهای مختلفی برای رفع تحریم‌های اینترنتی وجود داشت. تجربه من این بود که این اقدامات وقت زیادی برد و موفقیت محدودی داشت. تاکتیک ما این بود که یک شرکت را در انظار عمومی خجالت‌زده کنیم، اما بعد از چندبار استفاده از این تاکتیک اثر خود را از دست داد. بعضی مواقع با وجود هفته‌ها تلاش برای یک محصول خاص شرکت هیچ اقدامی نمی‌کرد و این تلاش‌ها به جایی ختم نمی‌شد. اگر مثلا گوگل سرویسی را می‌گشود و سرویس دیگری را می‌بست مجددا باید همان‌قدر تلاش برای سرویس جدید انجام می‌شد. به نظر می‌رسد وصله‌کاری شرکت‌ها انرژی زیادی می‌برد؛ بهتر است قوانین تحریم‌های آمریکا را هدف قرار دهیم چون در نهایت OFAC است که محدوده مسوولیت شرکت‌ها را مشخص می‌کند.

اگر یک مجوز عمومی صادر شود تکلیف همه شرکت‌ها روشن است تجربه ما با مجوزهای عمومی مثبت بوده هرچند فرآیند آن کند است. آنچه لازم است مداخله کاخ سفید است و بزرگ‌ترین مانع در حال حاضر نامشخص بودن موضع دولت ترامپ است. اگر هدف ترامپ، خروج از برجام باشد بر اولویت شرکت‌های آمریکایی تاثیر می‌گذارد. شرکت‌ها ریسک کمتری متحمل خواهند شد و حتی ممکن است اقدامی برای اخذ مجوز هم نکنند حتی اگر OFAC تمایل به صدور مجوز داشته باشد. باید در این زمینه تلاش کنیم تا تغییرات مثبتی رخ دهد. تجربه ما این است که دولت آمریکا بیشتر از شرکت‌ها پذیرای خواست عمومی است؛ به خصوص وقتی از طرف غیر آمریکایی‌ها باشد. من به تمام کارزارها پیشنهاد می‌کنم مخاطب خود را دولت آمریکا قرار دهند و تاکید کنند که این تحریم‌ها صرفا روی زندگی مردم تاثیر گذاشته است. قوانین امور خارجه آمریکا با هدف جلوگیری از درآمد‌زایی بیشتر دولت ایران تصویب می‌شوند و نباید با فعالیت اشخاص و استارت‌آپ‌های ایرانی ارتباط پیدا کنند. با این اقدام آنها - دولت - می‌فهمند این عملکرد روی تصویر عمومی آنها تاثیر دارد.

چه رویکردی می‌تواند به حمایت بین‌المللی از کارزار مقابله با تحریم‌های تکنولوژی منجر شود؟

سال‌هاست که چندین گروه و تشکل در آمریکا پیرامون این مسائل فعالیت دارند. برخی فعالان دراینجا تلاش دارند با مذاکره با سیاست‌گذاران درباره حذف تعدادی از برنامه‌های کاربردی ایرانی از اپ استور، تجدید نظر در قانون تحریمی GL- D۱ را درخواست کنند. با وجود این، مردم ایران، بهترین نماینده خودشان هستند و بیشتر از هر کس دیگری می‌توانند خطرات اعمال محدودیت‌های تحریم‌ها را نشان دهند. هرچه صدای اعتراض خود مردم قوی‌تر باشد، تعداد بیشتری از مردم آمریکا اهمیت به‌روز‌رسانی قوانین تحریمی را درک می‌کنند. طی دو سال اخیر، فعالیت‌های زیادی در رسانه‌های بین‌المللی پیرامون جامعه استارت آپی ایران انجام شده است.تاثیرات مخرب این تحریم‌ها بر زندگی مردم باید روشن شود تا مردم آمریکا به حمایت از آنها اقدام کنند.

و نکته آخر؟

یکی از ارزشمندترین درس‌هایی که از قانون GL- D۱ گرفتم این است که فهمیدم مردم معمولا می‌خواهند کار درست را انجام دهند. زمانی که انگیزه اقتصادی وجود ندارد، باید راه‌های انگیزشی دیگر برای جلب توجه مردم را ایجاد کنیم. بسیاری از دست اندرکاران GL- D۱ به این قانون به چشم یک دستیابی بزرگ نگاه می‌کنند که واقعا مرا شگفت‌زده می‌کند. مردم آمریکا بعد از فهمیدن شدت نتایج منفی تحریم بر زندگی مردم ایران، حیرت‌زده خواهند شد و حاضر به انجام هر کاری برای کمک و ایجاد تغییر هستند.

***

درباره مجوزهای عمومی رفع برخی تحریم‌های تکنولوژی

اوفک (دپارتمان کنترل دارایی‌های خارجی وابسته به وزارت خزانه‌داری آمریکا) نهادی است که مسوولیت کنترل و اجرای برنامه‌های تحریمی اقتصادی آمریکا را برعهده دارد. در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۳ اوفک مجوز عمومی تحت عنوان Genral License D۱ را برای رفع تحریم از برخی سرویس‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری برای صادرات و استفاده‌های شخصی کاربران ایرانی به تصویب رساند. این مجوز عمومی ۹ صفحه است و بسیاری از شرکت‌های آمریکایی برای ارائه برخی از سرویس‌های عمومی خود به کاربران ایرانی از این مجوز استفاده می‌کنند تا تحت جریمه دولت آمریکا قرار نگیرند. به‌عنوان مثال برخی از محصولات اپل بر اساس این قانون اجازه عرضه رسمی به ایرانیان را یافتند. با این حال این مجوز شامل همه خدمات یا محصولات تکنولوژی نمی‌شود و در موارد متعددی تفسیر عناوین آن با دشواری و ابهاماتی مواجه است.