راهحلهایی برای پرورش خلاقیت در کسب وکارهای نوپا
رشد نوآوری در شرکتهای تکنولوژی
علی تهرانینصر : مبحث نوآوری را میتوان از جمله مباحث سهل و ممتنع دانست؛ به این معنا که گرچه نوآوری برای فعالان صنایع مختلف بالاخص شرکتهای فناوریمحور و دانشبنیان ممکن است مفهومی بسیار واضح باشد اما در عین حال کمتر شرکتی به پرورش ظرفیتهای نوآورانه خود نگاهی سیستماتیک و علمی دارد. در این یادداشت سعی بر آن است که با ارائه چند تعریف از نوآوری و نوآوربودن به تفاوتهای این دو مفهوم اشاره کرده و با توضیح پایههای اصلی ظرفیت نوآوری راهکارهای کلانی در راستای بهبود ظرفیت نوآوری در شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها ارائه شود.
علی تهرانینصر : مبحث نوآوری را میتوان از جمله مباحث سهل و ممتنع دانست؛ به این معنا که گرچه نوآوری برای فعالان صنایع مختلف بالاخص شرکتهای فناوریمحور و دانشبنیان ممکن است مفهومی بسیار واضح باشد اما در عین حال کمتر شرکتی به پرورش ظرفیتهای نوآورانه خود نگاهی سیستماتیک و علمی دارد. در این یادداشت سعی بر آن است که با ارائه چند تعریف از نوآوری و نوآوربودن به تفاوتهای این دو مفهوم اشاره کرده و با توضیح پایههای اصلی ظرفیت نوآوری راهکارهای کلانی در راستای بهبود ظرفیت نوآوری در شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها ارائه شود. در تعریف ساده نوآوری عبارت است از خلق یا بهکاربستن محصولات، روندها یا سیستمهای کسب و کاری نوین. در این راستا سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه اروپا (OECD) نیز تعریف مشابهی از نوآوری ارائه میدهد بهصورتی که آن را استقرار محصولات (کالا یا خدمات)، روندها، روشهای کسب و کاری، محیط سازمانی یا ارتباطات بیرونی کاملا نوین یا به طرز معناداری بهبودیافته تعریف میکند.
بهطور کلی نوآوری را میتوان شامل روند خلق و بهکارگیری استراتژیک و سیستماتیک محصولات، روندها، فناوریها و روشهای مدیریتی نوینی دانست که موجب بهبود رقابتپذیری شده و باعث افزایش رضایت مشتریان میشود و بر مبنای روند یادگیری درونسازمانی، میانسازمانی و برونسازمانی پیشرفت خواهد داشت. اما از سوی دیگر مفهوم «نوآوربودن» مطرح میشود که با توجه به تفاوت بسیار مهمی که با مفهوم نوآوری دارد باید در ابتدا به درستی تعریف شود. بسیاری از پژوهشگران این قلمرو، نوآور بودن را در اغلب متون با «ظرفیت نوآوری» یکسان میپندارند و آن را به این صورت تعریف میکنند: نوآوربودن عبارت است از ظرفیت کلی یک سازمان در جهت معرفی محصولات جدید به بازار یا ایجاد بازارهای جدید از طریق ترکیب رویکردهای استراتژیک با روندها و رفتارهای نوآورانه. به عبارت دیگر میتوان گفت نوآوربودن در واقع عبارت است از گرایش یک شرکت برای دخیل کردن و حمایت از ایدههای نوین، تجربههای جدید و روندهای خلاقانه که منجر به ایجاد محصولات، خدمات یا فناوریهای جدید میشود.
با نگاهی به تعاریف فوق برای مفهوم نوآوری و نوآور بودن (یا به عبارتی ظرفیت نوآوری) میتوان به تفاوت این دو تا حد زیادی پی برد. نوآوربودن در واقع فضای فرهنگی و میزان آمادگی یک سازمان برای حمایت از طرحها و ایدههای جدید است و نوآوری نتیجه خلق و استقرار این ایدهها. در نتیجه نوآور بودن از جنس فرهنگ سازمانی، آمادگی ذهنی و عملیاتی آن سازمان است در حالی که نوآوری برساختی منتج از این فرهنگ و ذهنیت سازمانی خواهد بود. مهمترین نکته در تباین این دو برساخت آن است که ظرفیت نوآوری در واقع درونداد و نوآوری برونداد فرآیند عملکرد نوآورانه هستند. پس به یاد داشته باشیم که پیشفرض نوآوری، داشتن ظرفیت نوآوری است. بهطوری که پژوهشگران معتقدند هرچه میزان نوآوربودن یک سازمان بیشتر باشد، این سازمان شانس بیشتری برای استقرار یا بهکارگیری نوآوری خواهد داشت. در راستای افزایش نوآور بودن و بالا بردن ظرفیت آن در شرکت باید پایههای نوآوری بهتر شناخته شوند. به منظور نیل به این مهم علاوه بر تعریف این ابعاد، راهکارهای عملی ارائه شده در زیر نیز میتواند در راستای افزایش ظرفیت نوآوری راهگشا باشد:
- خلاقیت و تفکر خلاق را در شرکت پرورش دهید: خلاقیت دلیل اصلی ظهور نوآوری است. در واقع اصول فکری در پس هر اقدام نوآورانهای یک تفکر خلاق بوده است. خلاقیت از جنس ایده و تفکر بوده و نوآوری از جنس اجرا است. بنابراین اگر میخواهیم سازمانی با ظرفیت نوآوری بالا داشته باشیم ناگزیر باید تفکر خلاق را در این سازمان ارج بنهیم. در مورد خلاقیت نکته مهم «نوین» بودن ایده است که باید در خلاقیت منعکس شود در غیر این صورت آنچه در سازمان اتفاق میافتد تنها «تغییر» است نه نوآوری. نکته جالب در مورد تفکر خلاق آن است که این مهارت تا حد زیادی اکتسابی است پس با آموزش آن به همکاران میتوانید به شکوفایی آن در شرکت کمک کنید.
- ابتکار عمل را در دست گرفته و کنشگر باشید: کنشگری و ابتکار عمل در فضای کسب و کار عبارت است از رویکرد فعال سازمان در جستوجوی فرصتهای نوین. در نتیجه بهجای داشتن رویکردی واکنشی نسبت به پدیدههای کسب و کاری، شرکت باید رهیافتی کنشگرا داشته باشد. یکی از راهکارهای افزایش کنشگری و بهدست گرفتن ابتکار عمل، اختصاص بودجه کافی برای تحقیق و توسعه محصولات و خدمات جدید و تحمل هزینههای سعی و خطای سازمان خواهد بود. علاوه بر این کنشگری در شرکت باعث ابتکارات، تجربهها و تغییرات نوینی خواهد شد که در نهایت به افزایش ظرفیت نوآوری خواهد انجامید.
- به آزادی بیان و اندیشه بها دهید: معمولا شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها در این زمینه وضعیت بهتری نسبت به شرکتهای سنتی دارند. روحیه تیمی و همکاریهای بین فردی زیاد باعث میشود تضارب اندیشهها در این نوع شرکتها بسیار موثرتر مدیریت شود. زمانی که یک همکار احساس کند بهخاطر نوع فکر متفاوت یا راه حل دگراندیشانهاش مورد بیتوجهی یا بیمهری قرار گرفته است، آن روز یکی از مهمترین پایههای نوآوری در شرکت متزلزل شده است. در نتیجه فضای آزادی بیان و دموکراسی سازمانی را طوری مدیریت کنید که همکاران بتوانند ایدههای خارج ار چارچوب خود را بدون نگرانی به سازمان ارائه کنند.
- تحمل ابهام را در شرکت بالا ببرید: این مورد خصوصا برای استارتآپها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، چرا که در این شرکتهای نوپا در بسیاری موارد معلوم نیست که با اجرایی کردن یک طرح جدید یا افزودن یک امکان جدید کاربران چه واکنشی نشان خواهند داد. بنابراین فرهنگ سازمانی باید طوری باشد که صبر و تحمل شرایط مبهم در دستور کار قرار داشته باشد. تلاش کنید صبور باشید و شرایط ابهامآمیز را با درایت مدیریت کنید، چرا که بسیاری از اتفاقات نوآورانه ممکن است سازمان شما را تا مدتها در وضعیت بلاتکلیف نگه دارد اما در انتها مطمئن خواهید شد که صبر و تحمل شما ارزش آن را داشته است.
- رویکرد آیندهنگر داشته باشید: برای افزایش ظرفیت نوآوری، شرکتها باید رویکرد آیندهنگر داشته باشند. یکی از اشتباهات شرکتهای سنتی پافشاری بیش از حد بر روندها، رویکردها و محصولات کنونی یا گذشته خود است. ایشان تمام تمرکز خود را تنها بر آنچه بودهاند یا هستند معطوف میکنند بدون آنکه بخواهند برای آنچه میتوانند باشند دست به نوآوری بزنند. در این زمینه نیز معمولا استارتآپها و شرکتهای فناوریمحور عملکرد بهتری دارند، چرا که میدانند اگر بهطور مستمر به فناوریهای آینده فکر نکنند به راحتی ممکن است کاربران و بازار خود را از دست بدهند. بنابر این بهجای تمرکز بیش از اندازه بر آنچه دارید یا در حال انجام آن هستید، تلاش کنید با نگاهی آیندهنگر تصور کنید که محصولات و خدمات شما در افقهای آینده چگونه خواهند بود. این رویکرد آیندهنگر خود به رشد تفکر خلاق و خارج از چارچوب کمک شایانی خواهد کرد.
- ریسکپذیر باشید: پرواضح است که حرکت به سمت نوآوری همواره ممکن است سازمان را دچار ریسک و چالش کند، چرا که نتیجه مطلوب هرگز تضمین شده نیست. چه بسیار سازمانهایی که هزینههای هنگفت برای طرحهای جدید تخصیص دادهاند اما در نهایت به هیچ نتیجه مطلوبی دست نیافتهاند. در صورتی که سازمان تحمل چنین ریسکی را نداشته باشد مسلما فرآیندهای نوآوری دچار اختلال خواهد شد. بنابراین در جهت افزایش ظرفیت نوآوری باید ریسکپذیری سازمان را نیز افزایش داد. در نهایت با نگاهی به تمامی پایههای نوآوری که در بالا به آنها پرداخته شد میتوان به این حقیقت دست یافت که در همه آنها نقش فرهنگ سازمانی از اهمیت بیبدیلی برخوردار است. این فرهنگ معمولا رویکردی از بالا به پایین را در شرکت میطلبد و اینجا است که نقش بنیانگذاران، مالکان و مدیریت ارشد شرکت به اندازه بسیار زیادی مبرهن میشود. این مدیریت ارشد شرکت است که باید در برخورد با نوآور بودن رویکردی تشویقی داشته باشد تا بتوانند شرکت را به سوی نوآوریهای بیشتر سوق دهند. در نهایت حتی اگر این فرهنگ تشویقی در سازمان منجر به نوآوریهای بلافاصله نشود، میتواند با افزایش ظرفیت نوآوری زمینه لازم برای ظهور یک سازمان نوآور را فراهم آورد.
ارسال نظر