کسب‌و‌کار نو، اکوسیستم زنده می‌خواهد

سیمین عزیزمحمدی: ظهور شرکت‌های جدید و رقابت تنگاتنگ آنها در دنیای فناوری اطلاعات نشان می‌دهد بقای آنها در دنیای رقابتی مستلزم آن است که صاحب ایده‌های نوینی باشند که بتواند برای آنها مسیر جدیدی در پیشرفت فراهم کند. به این ترتیب، سیلیکون ولی که زمانی خاستگاه شرکت‌های آی‌تی بود، این بار خاستگاه پدیده نوین استارت‌آپ شد تا با شناسایی و پرورش ایده‌های جدید تکنولوژیک انقلاب دیگری در اقتصاد بیافریند. سیلیکون ولی با استخدام حدود دومیلیون نیروی متخصص در حوزه «های‌تک» توانسته محل تولید ۱۷ تا ۱۹هزار استارت‌آپ باشد و در این میان یک اکوسیستم با ارزش بازاری بیش از ۳۰۰میلیارد دلاری رقم بزند. براساس رتبه‌بندی اکوسیستم استارت‌آپ‌های جهانی سال ۲۰۱۵، شهرهای نیویورک، لس‌آنجلس، بوستون، لندن، شیکاگو، سیاتل، برلین، سنگاپور و پاریس در رتبه‌های بعدی قرار داشتند. آمار معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری نیز نشان می‌دهد ۲۲۳ استارت‌آپ با عنوان شرکت‌های دانش‌بنیان نوپا شناسایی شده که در حوزه آی‌تی ایران به دنبال ایده‌پردازی و کارآفرینی هستند.

استارت‌آپ‌ها، اکوسیستم زنده می‌خواهند

از حضور و شکل‌گیری نمونه‌های نخستین استارت‌آپ‌هایی در کشور که امروزه شهروندان از آنها به‌عنوان استارت‌آپ‌های موفق یاد می‌کنند، بیش از یک دهه می‌گذرد، با این حال پرداختن به استارت‌آپ، شناسایی و تقویت استعدادهای صاحب ایده و سرمایه‌گذاری روی آن اخیرا جدی‌تر شده و فضایی در کشور ایجاد شده که ایده‌پردازان به دنبال محک‌زدن و واقعی کردن رویایی هستند که در سرشان می‌پرورانند. البته در این میان نیز می‌توان شاهد فعالیت عده‌ای بود که با کپی‌برداری به دنبال جایی در میان ایده‌پردازان استارت‌آپی هستند. پدیده استارت‌آپ در ایران هنوز نوپا و در دوران جنینی است و برای پا نهادن در جامعه بین‌المللی استارت‌آپ که سال‌ها در سیطره سیلیکون ولی است، راه طولانی در پیش دارد. پیمودن این مسیر صرفا با یافتن ایده‌های نو و سرمایه‌گذاری روی آن میسر نمی‌شود؛ بلکه گذر از این راه پرفراز و نشیب نیازمند ایجاد یک اکوسیستم زنده و سالم است تا در آن کارآفرین یا همان صاحب ایده، مراکز استعدادیابی علمی و سرمایه‌گذار ریسک‌پذیر در تعامل باشند. به گفته ناصر غانم‌زاده، مدیر شتاب‌دهنده «فینوا»، از نشانه‌های یک اکوسیستم سالم و زنده استارت‌آپی وجود فرهنگ کارآفرینی و ریسک‌پذیری، فرهنگ شکست، درک درست ویژگی‌های استارت‌آپ‌ها از سوی مسولان، دور‌ه‌های به روز و مدرن برای استارت‌آپ‌ها، سمینارهای انتقال تجربه استارت‌آپ‌های موفق، وجود شتاب‌دهنده‌ها (Accelerator)، وجود افراد و شرکت‌های سرمایه‌گذار، وجود مربیان خاص استارت‌آپ‌ها و پوشش رسانه‌ای قوی از استارت‌آپ‌ها است، البته همه (یا بیشتر) اینها باید باشد تا اکوسیستمی که لازمه موفقیت کارآفرینان است، شکل بگیرد.

همان‌طور که اشاره شد استارت‌آپ‌های ایرانی کاملا نوپا و نوظهورند و اکوسیستم تعریف‌شده برای آنها نیز هنوز بی‌تجربه است و این بی‌تجربگی را می‌توان به وضوح در رفتار کارآفرینان، سرمایه‌گذاران و دولت شاهد بود که به دلیل ناپختگی هنوز نتوانسته‌اند با مفهوم استارت‌آپ ارتباط برقرار کرده و آن را به درستی بشناسند. در این رابطه غانم‌زاده به «دنیای اقتصاد» گفت: در جاهایی مانند سیلیکون ولی که خاستگاه پدیده استارت‌آپ بوده و حدود ۶۰سال در این زمینه فعالیت دارد می‌توان شاهد طیفی از استارت‌آپ‌ها بود که یا به تازگی شکل گرفته‌اند یا اینکه مراحل تجاری‌سازی را پشت سر گذاشته و وارد بورس شده‌اند، اما متاسفانه در کشور ما هنوز این دانش نهادینه نشده و مفاهیم اولیه و الفبای آن مغفول است و از طرفی فرهنگ کارآفرینی، خطرپذیری و حمایت وجود ندارد. وی افزود: یک استارت‌آپ در هر شرایطی به ۵ تا ۱۰سال زمان نیاز دارد تا به ثمر بنشیند؛ بنابراین دست اندرکاران باید صبور باشند و این صبر باید آموزش داده شود و انتظار می‌رود دولت وظیفه آموزش را عهده‌دار شود. البته علاوه بر آن، دولت باید در مسائل حقوقی نیز ورود کند، چرا که قانون تجارت برای ثبت شرکت‌های استارت‌آپی و کارآفرینی به شدت قدیمی است. در حالی که بسیاری از این شرکت‌ها ماهیت تکنولوژیک دارند و به‌طور قطع، فاینانس و مسائل مالی آنها با سایر شرکت‌های تجاری فرق می‌کند.

در حال حاضر اکوسیستم استارت‌آپ کشور از ضعف زیرساخت در زمینه قوانین تجاری، مالیات، فرهنگ ریسک‌پذیری و شکست رنج می‌برد که دولت هیچ راهکاری برای اصلاح آن ندارد. این مربی استارت‌آپ با تاکید بر اینکه دولت نباید در هر زمینه برای تقویت استارت‌آپ‌ها دخالت کند، اظهار کرد: متاسفانه دولت برای زیرساخت‌ها برنامه‌ای ندارد و می‌خواهد این نقص را با تزریق اعتبار جبران کند به‌طوری که معاونت فناوری ریاست جمهوری و سازمان فناوری اطلاعات با ارائه تسهیلات به تعداد خاصی از نهادها یا استارت‌آپ‌ها تعادل بازار را بر هم زده و فضای رقابتی را تخریب می‌کند. این نوع حمایت هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت به اکوسیستم آسیب می‌زند و مانع از شکل‌گیری یک اکوسیستم سالم می‌شود.

پاشنه‌آشیل استارت‌آپ‌های ایرانی

کارآفرینی فرصتی برای اقتصاد کشورها است که گذرگاه توسعه از انقلاب صنعتی به انقلاب اطلاعات را سریع‌تر پیش ببرند، کشور ما نیز از این امر مستثنی نیست و در دهه اخیر شاهد شکوفایی استارت‌آپ‌هایی بودیم که توانستند سبک زندگی شهروندان ایرانی را تغییر دهند. هم اکنون نیز استارت‌آپ‌هایی در حوزه فناوری اطلاعات فعالیت می‌کنند که توانستند اعتماد شهروندان را جلب کرده و مفاهیم تجارت الکترونیک را در رفتار مصرف آنها نهادینه کنند، با این حال، استارت‌آپ‌ها در بین شهروندان ایرانی هنوز شناخته شده نیستند. ایمان عقیلیان، عضو هیأت مدیره شرکت «اسمارت آپ» استودیو، در این باره به «دنیای اقتصاد» گفت: فراگیر شدن تکنولوژی‌های نوین نیاز به زمان دارد تا از سوی مردم پذیرفته شود، به این ترتیب، نباید تصور شود که استارت‌آپی که در چند سال نخست پس از راه‌اندازی ناشناخته مانده ناموفق است. در مجموع، شناخته شدن معیار خوبی برای قضاوت درباره موفقیت استارت‌آپ‌ها نیست.

بدون شک شکل‌گیری و توسعه پدیده جدید استارت‌آپ با چالش‌های بزرگی مواجه هستند که ممکن است کارآفرین یا سرمایه‌گذار را از پروراندن ایده مطرح شده دلسرد کند و به این ترتیب، استارت‌آپ موردنظر نیمه تمام رها می‌شود. به گفته عقیلیان، پاشنه آشیل استارت‌آپ‌های ایرانی مدل کسب و کار (Business Model) است به‌طوری که تدوین نشدن آن تصمیم‌گیری و پیش‌بینی درباره ادامه کار را با تردید مواجه می‌کند. کارآفرینان در هیچ مرحله‌ای حتی تامین سرمایه با چالشی به این شدت برخورد نمی‌کنند. متاسفانه تعداد استارت‌هایی که موفق می‌شوند مدل کسب و کار تدوین کرده و تیم کاری خوبی استخدام کنند کم شکل می‌گیرد و شاید انگشت شمار باشند.

یکی از عوامل موثر در پدید آمدن مشکل پیدا کردن مدل کسب و کار موسسان استارت‌آپ‌ها هستند. موسس باید دارای ویژگی‌های خاصی مانند هوشمندی، قدرت تحلیل مشکلات، عمل‌گرایی و ریسک‌پذیر باشد تا بتواند استارت‌آپی را که بعضا آینده نامشخصی دارد، اداره کند. به اعتقاد این مربی استارت‌آپی، نبود یکی از این آیتم‌ها مانع از آن می‌شود که فرد صاحب ایده بتواند استارت‌آپ راه‌اندازی کند و آن را توسعه دهد. شاید نبود همین فرهنگ کارآفرینی باعث شده جامعه استارت‌آپ‌های کشور کوچک باشد. ترکیب نامناسب تیم‌های موسس یا عدم همپوشانی مهارت هم تیمی‌ها یکی دیگر از چالش‌های اساسی استارت‌آپ‌های داخلی است، با این حال، تجربه نشان می‌دهد استارت‌آپ‌هایی که تیم بنیان‌گذار دارند از استارت‌آپ‌هایی که یک بنیان‌گذار دارد، موفق ترند.

یافتن سرمایه‌گذار مناسب و آشنا به استارت‌آپ‌ها نیز یکی دیگر از عناصر مهم راه‌اندازی یک ایده کارآفرینی است. لزوما هر شخص صاحب سرمایه نمی‌تواند گزینه خوبی برای حمایت مالی از استارت‌آپ باشد، چرا که علاوه بر داشتن روحیه ریسک‌پذیری باید شناخت نسبی از استارت‌آپ داشته باشد و به کارآفرین فرصت دهد تا ایده وی به ثمر بنشیند. البته گاهی اوقات استارت‌آپ زود به سراغ سرمایه‌گذار می‌رود و زمان‌سنجی نامناسب هزینه‌های سنگین و بی موردی را به مجموعه تحمیل می‌کند. هر استارت‌آپ مقتضیات مالی خود را دارد و باید مراحل جذب سرمایه متناسب با این مقتضیات تعریف شود تا به واسطه آن سرمایه‌گذار بتواند ریسک خود را مدیریت کند. متاسفانه در مجموعه سرمایه‌گذاری استارت‌آپ‌ها مسائلی وجود دارد که عقیلیان درباره آن اشاره کرد: در اکوسیستم استارت‌آپ‌های داخلی، گردش اطلاعات سرمایه‌گذاری غیرشفاف و مبهم است که این مانع از رشد و بلوغ اکوسیستم‌ها می‌شود. محرمانه بودن سرمایه‌گذاری انجام گرفته و بازدهی آنها روی انگیزه سرمایه‌گذار برای ورود به اکوسیستم استارت‌آپی تاثیرگذار است.

به هر حال، مصرف‌کنندگان به‌طور معمول به دنبال محصولات و خدمات جدید هستند به‌طوری که در دنیای موبایل شاهدیم مردم در یک بازه زمانی کوتاه روی پلت‌فرم تلگرام مهاجرت می‌کنند، زیرا نسبت به این ابزار ارتباطی احساس نیاز کردند. اگر این بازاریابی از سوی استارت‌آپ‌ها ارزیابی شود، به‌طور قطع محصول آن مورد استقبال قرار خواهد گرفت. برای نمونه، می‌توان به خرید آنلاین اشاره کرد که زمانی افراد به خاطر بی‌اعتمادی اصلا به سراغ آن نمی‌رفتند، اما الان به اولویت افراد تبدیل شده است. تغییر گرایش‌های رفتاری مردم به سوی پدیده‌های جدید به ویژه در عرصه فناوری اطلاعات و دنیای دیجیتال اتفاق خوشایندی است که می‌تواند فرصتی برای صاحبان ایده‌ها و استارت‌آپ‌ها باشد. این رویکرد جدید در رفتار مصرفی افراد در حالی است که کسب‌و‌کارهای سنتی کارآمدی لازم را ندارند. به هر حال، تغییر دادن ساختار بازار نیازمند حرکت و تلاش همگانی است.