درآمدی بر «بانک داده ها»
پیمان احمدی
سالهای انتهایی دهه ۹۰ میلادی سالهای شکوفایی صنعت هوانوردی محسوب میشود. در آن زمان پس از متحول شدن و به روزسازی تکنولوژی پرواز، شرکتها و مدیران استراتژیست، متوجه اهمیت بازنگری درون سازمانی جهت افزایش سودآوری شدند. یکی از بهترین مثالها شرکت هواپیمایی کنتیننتال است، گوردون بتهوون مدیر اجرایی شرکت کنتیننتال در سال ۱۹۹۷ پس از بررسی در سیستم سنتی شرکت به واقعیتهای عجیب و مشکلات عدیدهای از قبیل درصد پایین پروازهای به موقع و مسائل مکرر درخصوص بار مسافران همچنین جاماندن تعداد زیادی از آنان به دلیل فروش بیش از ظرفیت برخورد کرد.
پیمان احمدی
سالهای انتهایی دهه ۹۰ میلادی سالهای شکوفایی صنعت هوانوردی محسوب میشود. در آن زمان پس از متحول شدن و به روزسازی تکنولوژی پرواز، شرکتها و مدیران استراتژیست، متوجه اهمیت بازنگری درون سازمانی جهت افزایش سودآوری شدند. یکی از بهترین مثالها شرکت هواپیمایی کنتیننتال است، گوردون بتهوون مدیر اجرایی شرکت کنتیننتال در سال ۱۹۹۷ پس از بررسی در سیستم سنتی شرکت به واقعیتهای عجیب و مشکلات عدیدهای از قبیل درصد پایین پروازهای به موقع و مسائل مکرر درخصوص بار مسافران همچنین جاماندن تعداد زیادی از آنان به دلیل فروش بیش از ظرفیت برخورد کرد.در سیستم سنتی، پردازش درخواستها و برنامههای بازاریابی برای مشتریان ویژه و ارزشمند شرکت زمانبر و ناکارآمد بود و به علاوه اطلاعاتی که کارکنان برای اتخاذ تصمیمات سریع نیاز داشتند به سادگی در دسترس نبود. همچنین کلاهبرداری در درون سیستم به وفور یافت میشد. بتهوون برای رفع این مشکلات سیستمی را طراحی کرد که با استفاده از آن، شرکت در ۳ ماه اول بالغ بر ۷ میلیون دلار کلاهبرداری را شناسایی و حذف کرد و همچنین هزینههای جاری شرکت ظرف یک سال ۴۱ میلیون دلار کاهش یافت و شرکت توانست از طریق افزایش درآمد، صرفه جویی در هزینههای بازاریابی، جلوگیری از کلاهبرداری، پیشبینی و ردیابی تقاضا، درآمد خود را بهطور جادویی و باورنکردنی بیش از ۵۰۰ میلیون دلار افزایش دهد و اما معجزه گوردون بتهوون چه بود؟
در حقیقت هیچ معجزهای در کار نبود گوردون بتهوون تنها با نگاهی به درون سازمان سیستمی یکپارچه اطلاعاتی را درست کرد که بعدها به نام انبار دادهها (Data Warehouse) معروف شد، اما انبار دادهها بهطور دقیق چیست؟ تصمیمگیری سازمانی بهطور ایدهآل با آنالیز عمیق اطلاعات مدیریتی آغاز میشود سپس تصمیمگیرندگان از اطلاعات موجود برای سنجش راهکارها، آنالیز گزینه ها، پیشبینی تاثیرات و نمایش نتایج در حوزه سازمان و محیط استفاده میکنند، اما اگر تصمیمگیرندگان، اطلاعات مربوط، قابل اطمینان و به روز نداشته باشند، کیفیت و اعتبار تصمیمات آنها مورد تردید خواهد بود. وظیفه اصلی انبار داده، راحت کردن دستیابی گروههای مختلف در سازمان به اطلاعات و تحلیلهای درست و یکسان و افزایش یکپارچگی نتایج است. در این روش تمرکز باید از ذخیرهسازی دادهها به تسهیل جریان اطلاعات تغییر کند. ماهیت یکپارچهسازی، تغییر به همراه ارتباط است. یک انبار داده دارای این مشخصات است: الف - موضوعی است، ب - یکپارچه است، ج - دارای تغییرات زمانی است و نهایتا، د - تغییرناپذیر است. به بیان ساده میتوان گفت که انبار داده یک بانک اطلاعاتی بزرگ است که از طریق آن کلیه دادههای حال و گذشته یک سازمان جهت انجام عملیات گزارشگیری و آنالیز در دسترس مدیران قرار میگیرد. انبار داده نقش مهمی در تصمیمگیری مدیران کمپانی برای تعیین یک استراتژی موفق دارد. اما در مورد معجزه مدیریت گوردون بتهوون در کنتیننتال پس از گذشت یک ماه از اجرای انبار دادهها، نگاه واحد و یکپارچه همراه با اعتماد به کسب و کار منجر به تصمیمگیری بهتر و سریعتر شد.
پس از یک معماری گسترده و متنوع، تصمیمات علمی مبتنی بر اطلاعات بهنگام، روابط قوی با کاربران نهایی، کارکنان ماهر و شایسته سیستم انبارش داده، سنجش محسوس الزامات مورد نیاز و پشتیبانی تصمیمات تاکتیکی و راهبردی، شناخت همافزایی بین عملیات و پشتیبانی از تصمیم و فرآیندهای کسب و کار تغییر یافته نهایتا منجر به معجزه ۵۰۰ میلیون دلار افزایش سود شد. استفاده از روش انبار داده در اینترکنتیننتال، شروع دومینوی استفاده از این روش در سایر شرکتها به ویژه شرکتهای هواپیمایی بود، اکنون شرکتهای هواپیمایی به راحتی میتوانند نقاط ضعف و قوت خود و رقبایشان را بیابند همچنین قادرند رابطه این اطلاعات را با روندهای بازار و خدمات مطلوب بیابند و اهداف دقیقی را جهت بازاریابی تعیین کنند. استفاده از انبار داده به شرکتها این امکان را میدهدکه از این اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات صحیح استفاده کنند و این هدف نهایی فرآیند انبار داده است. انبار داده به نقطه عطفی برای پشتیبانی تصمیم تبدیل شدهاند. این شاهرگ حیاتی برای ارتقای قابلیتهای پشتیبانی تصمیم است. انبار داده از بهترین سیستمهای امروزی پشتیبانی تصمیم است و در آینده نیز سازمانها را قادر خواهد ساخت که علمیتر، جامعتر و حقیقتمدارتر در تصمیمگیریهایشان عمل کرده و سرعت و کیفیت تصمیمات را ارتقا بخشند که ارتقای قابلیت تصمیمگیری یک سازمان نهایتا در افزایش رقابتی آن بسیار اثربخش است.
ارسال نظر