سناریوی بد برای اطلاعات کاربران
اگر سیلیکون ولی سقوط کند
دنیای اقتصاد: تصور کنید کابوس سیلیکون ولی به حقیقت بپیوندد و حباب موجود در این بازار بترکد و سرانجام اسبهای تکشاخ به زانو درآیند. این تصویر، مبنای بررسی است که به تازگی توسط محققان مرکز امنیت سایبری برکلی انجام شده است. در این تحقیق، به پنج سناریوی محتمل برپایه روند حاضر در زمینه امنیت آنلاین اطلاعات پرداخته شده که یکی از آنها هشدارهای به مراتب جدیتر را به همراه دارد.
این سناریوی وحشتانگیز، با طرح این پرسش کلید میخورد که در صورت کاهش بیسابقه ارزش سهام، چه ساختاری از شرکتهای بزرگ دنیا نظیر فیسبوک و توییتر باقی خواهد ماند.
دنیای اقتصاد: تصور کنید کابوس سیلیکون ولی به حقیقت بپیوندد و حباب موجود در این بازار بترکد و سرانجام اسبهای تکشاخ به زانو درآیند. این تصویر، مبنای بررسی است که به تازگی توسط محققان مرکز امنیت سایبری برکلی انجام شده است. در این تحقیق، به پنج سناریوی محتمل برپایه روند حاضر در زمینه امنیت آنلاین اطلاعات پرداخته شده که یکی از آنها هشدارهای به مراتب جدیتر را به همراه دارد.
این سناریوی وحشتانگیز، با طرح این پرسش کلید میخورد که در صورت کاهش بیسابقه ارزش سهام، چه ساختاری از شرکتهای بزرگ دنیا نظیر فیسبوک و توییتر باقی خواهد ماند. یک فرضیه محتمل آن است که همانند خودروهای تصادفی که بقایای آن به فروش میرسد، پس از تحمل خسارتهای سنگین توسط شرکتهای فعال در حوزه تکنولوژی، اطلاعات کاربران آنها در معرض فروش قرار گیرد.
در این گزارش، محققان زوال تدریجی را متصور شدهاند که در نهایت به انهدام کامل عصر اینترنتی فعلی منجر خواهد شد. این دوران با سرخوردگی سیلیکون ولی آغاز شده و کوچ توسعهدهندگان به سمت کشورهای آسیایی را به همراه خواهد داشت. اروپا قوانین سختگیرانهتری را برای تکنولوژیهای جدید وضع خواهد کرد و سرمایهگذاران نیز توجهی به مفاهیم جذاب فعلی مانند «نوآوری» نخواهند داشت. در نهایت بهعنوان نتیجه بیرونی، تحولی سراسری رخ خواهد داد و با برگزاری انتخاباتی ستیزهجویانه، بازارها به لرزش در خواهند آمد و انحطاط آغاز میشود. در این زمان، ارزش سهام شرکتها تا ۹۰ درصد کاهش خواهد یافت.
شرکتهای درگیر با این چالشها نیز در صورت امکان، با فروش اطلاعاتی که از کاربران خود جمعآوری کردهاند دست به درآمدزایی خواهند زد. این اطلاعات ممکن است از دادههای هویتی یا اطلاعات مربوط به سلیقهها و عادات کاربران باشد تا اطلاعات امنیتی و ملی آنها. این اطلاعات که تا پیش از این فقط در اختیار شرکتهای فعال در حوزه انتشار آگهی قرار میگرفت حالا برای خریداران مجاز و غیرمجاز هم ارزشمند خواهد بود. پایگاههای دادهای قابل جستوجو از اطلاعات کاربران میتواند فرصتهای جدیدی را برای خریداران ایجاد کند اما تشخیص این امر که چه کسی و به چه دلیلی این اطلاعات را خریداری میکند، واقعا سخت خواهد بود.
در صورتی که قراردادها و سیاستهای حریم خصوصی شرکتها، عاملی برای جلوگیری از فروش اطلاعات کاربران باشند نیز همچنان راهکارهایی برای دور زدن این محدودیتها وجود خواهد داشت. در متن اکثر سیاستهای مرتبط با حریم خصوصی شرکتها، تاکید بر عدم فروش اطلاعات کاربران در صورت ورشکستگی مشاهده میشود. این در حالی است که بر اساس گزارش نیویورک تایمز، در میان ۱۰۰ وبسایت برتر آمریکایی، ۸۵ مورد از بندهایی مانند آنچه در سیاست حریم خصوصی کاربران در شبکه فیسبوک مشاهده میشود بهره گرفتهاند. در متن سیاست حریم خصوصی کاربران فیسبوک اینچنین میخوانیم: «در صورتی که مالکیت و کنترل کامل (یا قسمتی) از سرویسها و داراییهای ما تغییر یابد، این احتمال وجود دارد که اطلاعات کاربران در اختیار مالک جدید قرار گیرد.»
در واقع، اگر شرکتها امکان فروش دادهها را نداشته باشند، میتوانند با واگذاری تمام یا بخشی از شرکت و داراییهای خود، علاوه بر کاهش هزینههای نگهداری، از فرصت ایجاد شده برای فروش دادهها بهره ببرند. شاید در نگاه اول این روند کمی عجیب بهنظر برسد اما با اعلام ورشکستگی شرکت RadioShack در سال گذشته، از جمله داراییهای این شرکت که در معرض فروش قرار گرفت میتوان به پایگاه دادهای سازمانیافته از اطلاعات میلیونها مشتری این شرکت اشاره کرد. اگرچه در ادامه راه شرکتهایی مانند اپل و AT&T مدعی مالکیت بخشی از این اطلاعات شدند اما حکم دادگاه، از امکان فروش اطلاعات به شرکتی دیگر که در حوزه مشترک با RadioShack به فعالیت میپرداخت، خبر میداد. البته در قسمتی از حکم عنوان شده مالک جدید باید مطابق با همان قوانین حریم امنیتی پیشین با اطلاعات برخورد کند و در صورت نیاز به کاربردی متفاوت، باید رضایت مشتریان را جلب کند. با این تفاسیر باید عنوان کرد بازار تکنولوژی پس از ترکیدن حباب سیلیکون ولی، اطلاعات شما را نیز با خود به زیر امواج برده و غرق خواهد کرد.
ارسال نظر