علت فاصله امید به زندگی در آمریکا با سایر کشورها چیست؟
راز عمر کوتاه یانکیها
یکی از نمودارهای جالب توجه درباره کشورهای توسعهیافته، امید به زندگی آنها و جاماندگی معنادار آمریکا از این مقوله است. تلاشهای مختلفی برای توضیح این جاماندگی و رمزگشایی از آن انجام شده است. بر این اساس، مصرف سیگار، چاقی، خودکشی، قتل عمد، سوانح رانندگی و مرگومیر نوزادان از جمله عواملی است که در مظان اتهام برای کاهش امید به زندگی در آمریکا قرار دارند. یکی از عوامل مهم موجود در این لیست، عملکرد ضعیف نظام بهداشت و درمان در ایالات متحده است. با این حال وینسنت گلوسو، استاد اقتصاد دانشگاه جورج میسون در یک اظهارنظر توییتری تشریح کرد که چرا عملکرد نظام بهداشت و درمان در آمریکا از همتایان اروپایی خود عقبتر نیست و باید در برخی آمارها، مانند نرخ مرگومیر نوزادان دقت بیشتری به خرج داد.
ایالات متحده با تمام دستاوردهای اقتصادی خود، در یکی از شاخصهای مهم به طرز معناداری از کشورهای توسعهیافته عقبتر است. این شاخص مهم «امید به زندگی» نام دارد. امید به زندگی یک مفهوم آماری است که نشان میدهد افراد یک جامعه بهطور میانگین چقدر عمر میکنند یا به عبارت دیگر، انتظار میرود چقدر عمر کنند. بهطور کلی هرچه سطح بهداشت و درمان در جامعهای افزایش یابد، متوسط طول عمر افزایش خواهد یافت. بر همین اساس، بسیاری عقبماندگی ایالات متحده از همتایان توسعهیافته خود در شاخص امید به زندگی را به کیفیت بهداشت و درمان و دسترسی مردم این کشور به آن تفسیر میکنند. با این حال به نظر میرسد باید برخی نکات را دقیقتر مورد بررسی قرار داد و ملاحظاتی را در نظر گرفت.
چرا آمریکاییها عمر کوتاهتری دارند؟
هرچه حوادث مرگبار قربانیان جوانتری داشته باشد، این وقایع ناگوار اثر بیشتری بر میزان امید به زندگی دارد. به همین خاطر است که عواملی چون مرگ و میز نوزادان یا مصرف مواد مخدر و خودکشی میتواند تاثیر قابل توجهی بر کاهش نرخ امید به زندگی داشته باشد.
استعمال دخانیات: سالانه بیش از 8میلیون نفر جان خود را بر اثر استعمال دخانیات از دست میدهند که نیمی از آنها کمتر از 70سال عمر داشتهاند. آمارها نشان میدهد که آمریکاییها با نرخهای بالاتری بر اثر عواقب مصرف سیگار میمیرند. بیشتر این افراد بر اثر سرطان ریه جان خود را از دست میدهند.
چاقی: بیش از دو سوم آمریکاییها (70درصد) دارای اضافه وزن و بیش از یکسوم (36درصد) چاق هستند. چاقی یک عامل خطر کلیدی برای بسیاری از علل اصلی مرگ و میر در کشورهای ثروتمند است، از جمله بیماری قلبی، دیابت، برخی سرطانها و سکته مغزی. تخمین میزان مرگ و میر ناشی از عوامل مرتبط با چاقی در ایالات متحده بیشتر از سایر کشورها است.
مواد مخدر: میزان مرگ و میر ناشی از مصرف مواد مخدر در ایالات متحده از سال1990 بیش از 10برابر شده است؛ درحالیکه سوء مصرف مواد مخدر یکی از علل بسیار نادر مرگ و میر در سایر کشورهای توسعهیافته است. هیچ کشور دیگری در جهان به اندازه ایالات متحده شاهد افزایش مرگ و میر ناشی از سوء مصرف مخدر نبوده است. امروزه ایالات متحده بالاترین نرخ مرگ و میر ناشی از سوء مواد مخدر را دارد.
قتل عمد: نرخ قتل در ایالات متحده بسیار بالاتر از سایر کشورهای ثروتمند است. از آنجا که اکثر قربانیان قتل جوان هستند، این به کاهش امید به زندگی در ایالات متحده در مقایسه با سایر کشورهای ثروتمند کمک میکند.
خودکشی: خودکشی نیز از معدود علل مرگ و میر است که بهطور ویژه جوانان را تهدید میکند. درایالات متحده خودکشی با سلاح گرم به طرز چشمگیری از سایر کشورهای جهان بالاتر است. توزیع سنی خودکشیها و این واقعیت که خودکشی در ایالات متحده در حال افزایش است و در بسیاری از کشورهای ثروتمند دیگر کاهش مییابد، توضیح میدهد چرا امید به زندگی در آمریکا پایینتر است.
سوانح جادهای: مرگ و میر در تصادفات جادهای نیز در ایالات متحده بسیار بیشتر از سایر کشورهای ثروتمند است. آمارها نشان میدهد که در بسیاری از کشورها، مرگ و میرهای جادهای دستکم 50درصد کمتر از ایالات متحده است. اکثر آمریکاییهایی که در تصادفات جادهای جان خود را از دست میدهند، جوان هستند، به همین دلیل است که این علت مرگ بهطور قابل توجهی شکاف امید به زندگی بین ایالات متحده و سایر کشورها را توضیح میدهد.
مرگ و میر نوزادان: سهم نوزادانی که در سال اول زندگی خود زنده نمیمانند در ایالات متحده تقریبا از هر کشور ثروتمند دیگری بیشتر است. تحقیقات آلیس چن، امیلی اوستر و هایدی ویلیامز (2016) نشان میدهد درحالیکه نرخ مرگ و میر نوزادان افراد مرفه در ایالات متحده و کشورهای اروپایی مشابه است، تفاوتهای بزرگتری بین نرخ مرگ و میر نوزادان متولدشده وجود دارد. بر این اساس، تفاوت میان مرگ و میر نوزادان در آمریکا و اروپا به خاطر مرگ و میر بالاتر نوزادان در میان فقیرترها است.
فقدان دسترسی به مراقبتهای بهداشتی: در میان کشورهای ثروتمند، ایالات متحده کشور مهمی است که جمعیت آن دسترسی همگانی به بیمه سلامت ندارند. بر اساس مطالعه گسترده شورای تحقیقات ملی ایالات متحده، بخشی از تفاوت در امید به زندگی، با همین عامل توضیح داده میشود. بر اساس این گزارش «مسلما، فقدان دسترسی همگانی به مراقبتهای بهداشتی در ایالات متحده باعث افزایش مرگ و میر و کاهش امید به زندگی شده است.»
کدام عوامل دیده نمیشوند؟
با این حال این مقایسه رایج میان نظام درمانی ایالات متحده و سایر کشورها نکات مغفول قابل توجهی دارد. وینسنت گلوسو، استاد اقتصاد دانشگاه جورج میسون در یک رشته توییت توضیح داد که چرا نمیتوان از پایین بودن امید به زندگی در ایالات متحده، به کم بودن کیفیت و کمیت مراقبتهای بهداشتی در این کشور را نتیجه گرفت.
نقش پررنگ خودرو در آمریکا: بر این اساس، مالکیت خودرو در ایالات متحده از سایر کشورهای توسعهیافته بالاتر است و بالطبع نرخ مرگ و میر ناشی از سوانح رانندگی نیز بیشتر خواهد بود. در نظر گرفتن این موضوع میتواند بخش قابل توجهی از امید به زندگی پایینتر در ایالات متحده را توضیح دهد؛ چراکه عمده قربانیان حوادث رانندگی افراد جوانتر هستند. گلوسو برای روشنتر شدن این نکته نشان میدهد که اگر مبدأ زمانی امید به زندگی را از بدو تولد به 65سال انتقال دهیم، به وضوح میبینیم که امید به زندگی در ایالات متحده تفاوتی با همتایان اروپایی خود نخواهد کرد.
تفاوت در آمار مرگ و میر نوزادان: گلوسو با اشاره به مطالعه آلیس چن، امیلی اوستر و هایدی ویلیامز (2016) بر این نکته تاکید میکند که نحوه گزارش مرگ و میر نوزادان در آمریکا با سایر کشورها تفاوت قابل توجهی دارد و به همین خاطر بیشتر از سایر همتایان خود به نظر میرسد. بر این اساس، نرخ مرگ و میر بالاتر میان نوزادان موجب میشود تا این کشور امید به زندگی پایینتری را تجربه کند. برای مثال در ایالات متحده هرگونه تولدی که تا قبل از یک سال به فوت منجر شود، جزو مرگ و میر نوزادان به حساب میآید. از سوی دیگر نرخ سقط جنینهای دیررس در ایالات متحده بالاتر است و نحوه شمارش آنها میتواند به کلی نرخ مرگ و میر نوزادان را منحرف کند. از سوی دیگر ایالات متحده مرگ و میر نوزادان (مرگ در 28 روز اول) و مرگ و میر پس از نوزادی (مرگ بعد از 28روز اما قبل از یکسال) را بهطور جداگانه گزارش میکند. این گاهی اوقات میتواند به دستهبندی متفاوتی از علل مرگ و میر نوزادان و تفاوت در نحوه ارائه این نرخها منجر شود.
نرخ قتل: گلوسو به نقل قولی اشاره میکند که میگوید «آمریکا یک کشور اروپایی با عملکرد ضعیف نیست، بلکه یک کشور لاتین با عملکرد عالی است.» این اقتصاددان معتقد است که این گزاره به غیر از ویژگیهای ادبی قابل توجه، تفاوت آمریکا و اروپا را به درستی توصیف میکند و مانند بسیاری از جوامع در قاره آمریکا - به استثنای کانادا - ایالات متحده یک جامعه با نرخ قتل بالا است. این نکته مهم است؛ زیرا قتلها بهطور نامتناسبی بر جوانان تاثیر میگذارند. بنابراین امید به زندگی در بدو تولد را به شکل معناداری کاهش میدهد. برای مثال شارکی و فریدسون (2019) اثر کاهش نرخ قتل بر امید به زندگی مردان آفریقاییتبار آمریکایی را نشان میدهد. اگر قتل عمد را حذف کنید، امید به زندگی بالاتری در ایالات متحده خواهید داشت.
این موارد چرا مهم است؟
بهطور کلی موارد یادشده اهمیت زیادی در توضیح چرایی پایینتر بودن نرخ امید به زندگی در آمریکا دارد. به نظر گلوسو نمیتوان پایین بودن امید به زندگی را نمیتوان به پای عملکرد نظام درمانی ایالات متحده نوشت؛ چراکه هر سه فاکتور فوق درباره کیفیت مراقبتهای بهداشتی صحبت نمیکنند. آنها عوامل غیرپزشکی موثر بر شاخصهای سلامتی هستند و به هیچ وجه نمیتوانند عملکرد سیستم مراقبت بهداشتی آمریکا را بیان کنند. اینکه آمریکاییها زیاد ماشین دارند و زیاد رانندگی میکنند به نظام درمانی آن بازنمیگردد؛ تملک سلاح و بالابودن نرخ قتل عمد در آمریکا نیز ارتباط وثیقی با نظام درمانی این کشور ندارد و متعاقبا نمیتوان پایین بودن امید به زندگی را به عملکرد نظام بهداشت این کشور نسبت داد.