دولت نفتی آمریکا
مترجم: حسام امامی «سحر خیز و سخت‌کوش باشید، و نفت تولید کنید». فرمول «جی پل‌گتی»، ابرقدرت حوزه نفت، برای موفقیت، تلاش نسبتا زیاد برای آمریکایی است که شاید همین حالا هم به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ نفت و گاز جهان از روسیه جلو زده باشد. تا 2020، باید عربستان سعودی را که بزرگ‌ترین استخراج‌کننده نفت جهان است هم گرفته باشد؛ نفتی که [در مقایسه با گاز] سوخت ارزشمندتری است.
تا آن زمان، انقلاب شکستگی‌های مصنوعی در لایه‌های سنگی زیرزمینی به شیوه هیدرولیکی که روشی است هوشمندانه، برای استخراج نفت و گاز از ذخایر شیل 2 تا 4 درصد به تولید ناخالص ملی آمریکا می‌افزاید و دو برابر مشاغلی که امروز اتومبیل‌سازی ایجاد کرده، فراهم می‌کند.
اینها همه مهر تاییدی است بر نبوغ آمریکایی. اما این شکوفایی نفتی بی‌زحمت به دست نیامده است؛ بیشتر از اینکه مرهون خوش‌شانسی ژئولوژیک باشد، مدیون سرمایه‌گذاری، بودجه‌ حاضروآماده و فناوری خیره‌کننده است.
شرکت‌های حوزه‌ انرژی آمریکا روی روش‌های جدید استخراج هیدروکربن‌هایی سرمایه‌گذاری کرده‌اند که همه از وجودشان خبر داشتند، اما توانایی استخراج مقرون ‌به صرفه‌ این منابع را نداشتند.
میدان‌های نفتی جدید تگزاس و داکوتای شمالی مثل شرکت‌های های‌تک هستند. دکل‌های حفاری «کنترلی» که با فناوری ماهواره‌ای هدایت می‌شوند زمین را به طول چندین مایل سوراخ می‌کنند و پایین می‌روند، می‌چرخند و مایل‌ها رو به سمتی حفاری می‌کنند و به هدفی می‌زنند که از چرخ یک کامیون بزرگ‌تر نیست. بعد هزاران گالن آب تزریق می‌شود تا تَرک‌های مویی سنگ باز شده و نفت و گاز بیرون بیایند.
از نگاه بقیه نقاط جهان، دولت نفتی آمریکا به‌درد می‌خورد. ایجاد شکستگی‌های مصنوعی یک منبع انرژی فراهم می‌کند که نه تنها جدید بلکه نسبتا تمیز، ارزان، و بدون گرفت‌وگیر سیاسی است. این منبع انرژی وابستگی به سوخت‌های کثیف مانند زغال سنگ و فروشندگان زیاده‌خواهی مثل روسیه را کاهش می‌دهد.
به‌علاوه، روش ایجاد شکستگی‌های مصنوعی انعطاف‌پذیری عجیبی دارد. راه‌اندازی یک دکل نفتی در خلیج مکزیک ممکن است سال‌ها به طول انجامد.
اما دستگاه‌های ایجاد شکستگی آمریکا می‌توانند ظرف چند هفته چاه زده و شروع به استخراج کنند. بنابراین اگر قیمت نفت ناگهان افزایش یابد، می‌توانند چاه‌های بیشتری حفاری کنند. اگر قیمت افت کند، اجازه می‌دهند قدیمی‌ترها سرریز کنند.
از لحاظ تئوریک، روش ایجاد شکستگی از شدت شوک‌های نفتی آینده می‌کاهد، چون تولیدکنندگان آمریکایی توانایی واکنش سریع را خواهند داشت.
ایجاد شکستگی در سراسر جهان
بعضی از متخصصان سیاست خارجی معتقدند این تغییر شگرف در ثروت آمریکا دلیلی است برای تغییری اساسی در سیاست خارجی این کشور. استدلالشان این است که اگر آمریکا بتواند نفت [مورد نیاز] خود را تولید کند، چرا باید این همه خون و ثروت را صرف حفاظت از خاورمیانه کرد.
با این وجود، حتی اگر از نظر سیاسی خلاصی از امور جهان برای آمریکا منطقی باشد (چیزی که این روزنامه به آن اعتقاد ندارد)، منطق اقتصادی خدشه‌دار می‌شود. قیمت نفت به عرضه و تقاضای جهانی بستگی دارد؛ بنابراین تولیدکنندگان [نفت] خاورمیانه هم در آینده نزدیک همچنان اهمیت بسیاری خواهند داشت.
به نفع آمریکای ابرقدرت است که (به جای دعوت از چین برای انجام کار) راه‌های دریایی خلیج فارس را باز نگه دارد.
گرچه بهتر است سیاست خارجه آمریکا تغییر نکند، سیاست انرژی این کشور باید تغییر یابد. مثلا ممنوعیت صادرات نفت خام آن که شروعش به دهه ۱۹۷۰ برمی‌گردد، با هدف تامین منابع برای مصرف‌کننده آمریکایی اجرا شد.
اما تاثیر اصلی‌اش رساندن ثروتی بادآورده به پالایش‌کننده‌ها بود که نفت ارزان می‌خریدند و بنزین را به قیمت جهانی می‌فروختند.
باراک اوباما باید این ممنوعیت را بردارد تا نفت جدید حاصل از ایجاد شکستگی‌های مصنوعی را بتوان هر وقت که بیشترین پول را به ارمغان می‌آورد، فروخت.
همین‌طور باید با احداث خط لوله کی‌استون ایکس‌ال موافقت کند؛ خط لوله‌ای که نفت را از ماسه‌های قیرین کانادا به پالایشگاه‌های آمریکا منتقل می‌کند. یک تحقیق رسمی جامع نشان داده این پروژه از نظر زیست‌محیطی بی‌عیب و نقص است.
آمریکا ممنوعیتی برای صادرات گاز طبیعی قائل نیست، اما گرفتن مجوز را به نحو دیوانه‌واری کند می‌کند. ایجاد شکستگی‌های مصنوعی گاز را به طرز فوق‌العاده‌ای در آمریکا ارزانکرده است.
در آسیا، گاز طبیعی سه برابر این قیمت به فروش می‌رسد؛ در اروپا ۲ برابر. حتی با لحاظ هزینه سنگین میعان و ترابری آن، می‌توان از این توسعه سودهای کلانی کسب کرد. ذی‌نفعان اصلی سیستم پیچیده اهدای مجوز صادرات، شرکت‌های پتروشیمی آمریکایی هستند که عاشق گاز ارزانند و برای آن لابی می‌کنند.
آقای اوباما نباید به آنها توجه کند. صادرات گاز می‌تواند به مقدار بسیار زیادی پول نقد [برای آمریکا] بیاورد.
این صادرات هر چه بیشتر جایگزین زغال سنگ شود، برای محیط زیست بهتر است. همین‌طور، می‌توانند سود سهم سیاست خارجه را هم بدهند؛ مثلا با پیشنهاد جایگزینی برای گاز روسیه به اروپایی‌ها و کاهش قدرت ولادیمیر پوتین برای قلدری در برابر همسایگانش. مجوز صادرات ممکن است قیمت داخلی گاز را در آمریکا کمی افزایش دهد، اما استفاده‌کنندگان روش شکستگی‌های مصنوعی را هم وامی‌دارد گاز بیشتری استخراج کنند تا این ضربه را مهار کند.
جهانی که کشور نفتی اولش یک دموکراسی لیبرال باشد پیشنهادهای زیادی برای چنین کشوری دارد. اما شاید آمریکا مثالی برای بزرگ‌ترین سود بالقوه رونق انرژی باشد. چون دخایر نفت و گاز شل در بسیاری از کشورها وجود دارد. در بعضی از این کشورها شاید به خاطر ژئولوژی یا به خاطر دغدغه‌های زیست‌محیطی، نفت و گاز شل قابل دسترسی نباشند، اما در بیشتر این کشورها بدون استفاده می‌مانند.
دولت‌ها از الگوی آمریکا در اهدای حقوق معدن به زمین‌داران حقیقی تبعیت نمی‌کنند تا جوامعی که بیش از همه از روش شکستگی‌های مصنوعی آسیب می‌بینند، بیشترین ثروت را هم از آن به‌دست آورند. آقای اوباما، قهرمان انقلاب جهانی ایجاد شکستگی‌های مصنوعی باش و نگاه جهان به آمریکا را عوض کن.