کارآفرینی پروسه است نه پروژه
کارآفرینی در شبکهای از اجزای مختلف در کنار هم شکل میگیرد
سیدشمسالدین قائممقامی* کارآفرینی در کشور ما از حدود 10 سال پیش و بهویژه در 8 سال اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در دهه اول مهرماه سال 84 بود که مصوبهای به مصوبات هیات دولت افزوده شد به این ترتیب که آییننامه با عنوان ایجاد دفاتر کارآفرینی و اشتغال در وزارتخانهها و سازمانهای دولتی تصویب شد که وظایف و تکالیف متعددی بر دوش مجموعه دستگاههای اجرایی کشور قرار داده شد و وزارت کار و امور اجتماعی هم مسوول پیگیری حسن اجرای آییننامه مذکور شد، البته مصوبه مذکور وظایف معاونت اشتغال وزارتخانهها را که در دولت هشتم و در اوایل دهه80 ایجاد معاونت مذکور به تصویب دولت رسیده بود بر عهده دفاتر کارآفرینی و اشتغال قرار داد. درهمان پاییز سال 84 بود که با تصویب آییننامه ایجاد بنگاههای زودبازده و کارآفرین که به بنگاههای زودبازده معروف شد و در قالب آییننامه مذکور مبالغ زیادی اعتبارات بانکی به متقاضیان پرداخت شد. این اقدامات باعث شد که مقوله کارآفرینی همزاد و همراه با وام و آموزش کارآفرینی شود.
مردم ازکارآفرینی فقط به دنبال
وام بانکی بودند
مردم از کارآفرینی که لزوما همان معنی آکادمیک واژه را در ذهن نداشتند و اغلب به دنبال وام بانکی بودند و برخی هم برای دریافت وام مجبور به گذراندن دورههای کوتاهمدت آموزش کارآفرینی میشدند که بسیاری از آنها با این آموزشها نه کارآفرین میشدند و نه میتوانستند وام بگیرند. کارآفرینی فقط شده بود وام و آموزش کارآفرینی (که بعدها با ایجاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با حمایت وزارت کار به صورت رسمی در قالب یک دانشکده نمود پیدا کرد) و برگزاری جشنوارههای مختلف کارآفرینی با عناوین مشابه ولی از سوی وزارتخانهها و سازمانهای مختلف در اعطای جایزه و در تشویق به کارآفرینان هم به جای رفع موانع کسب و کار صرفا به پرداخت جوایزی مانند سکه و... بسنده میشد یعنی حتی در پرداخت جوایز کارآفرینان منتخب هم کارآفرینی غایب بود. اینها همه در حالی بود که کارآفرینی صرفا محدود به تحریک سمت عرضه یا سمت تقاضای موضوع و مقوله کارآفرینی نیست و آییننامه ایجاد دفاتر کارآفرینی هم وظایفی بیش از اعطای وام و جشنواره برگزار کردن را از وزارتخانهها و سازمانها و وزارت کار که در مقولههای مربوط به اشتغال و کارآفرینی جانشین سازمان مدیریت
و برنامهریزی کشور شده بود، طلب میکرد.
برخورد کاریکاتور گونه با نظام حقوقی مالکیت معنوی و...
کارآفرینی یک فرآیند طولانیمدت، پیچیده و همه جانبه است که نیاز به سیاستگذاری، نهادسازی و بسیاری اقدامات دیگر دارد. کارآفرینی در سطح عالی درقالب یک شبکه تشکیل شده از اجزای متفاوتی مانند آموزش، بازاریابی، برندینگ، تبلیغات و روابط عمومی، اطلاعرسانی، بازارسازی، صادرات، واردات، تامین مالی، قانونگذاری و فضای عمومی کسبوکار، دیپلماسی، آموزشهای بینالملل و بهرهبرداری از تجارب کشورهای توانمند و موفق در زمینه کارآفرینی، نظام مالکیت معنوی (مالکیت صنعتی، فرآیند ثبت اختراع، قانون ثبت اختراعات)، برگزاری حرفهای نمایشگاههای داخلی وخارجی و… است که متاسفانه در کشور ما همانند بسیاری امور که به شکل کاریکاتورگونه دیده میشوند، مورد توجه قرار گرفت. کاریکاتور گونه به این معنی که در کاریکاتور یک فرد معمولا برخی اجزا و اندام فرد خیلی بزرگ و برخی اندامها بسیار کوچک کشیده میشوند، به این نحو که مثلا بینی بسیار بزرگ ولی چشمها خیلی ریز تصویر میشوند و.... به مواردی از اجزای مغفول در توسعه کارآفرینی میتوان اینگونه اشاره کرد. درحالیکه هنوز یک نظام حقوقی و قضایی برای حمایت از مالکیت معنوی افراد در زمان افشای ایده
خلاقانه کارآفرینانهشان وجود ندارد و بسیاری افراد (مشاهدات میدانی این نکته را نشان داده است) بهدلیل عدم اطمینان از سوءاستفاده از ایده خود به هنگام مراجعه به وزارتخانههای ذیربط و تقاضای تسهیلات، در معرفی ایده خود تردید دارند و اطلاعات کافی را برای افراد تصمیمگیرنده فاش نمیکنند، چگونه میتوان از مقولهای که در اولین قدم یعنی اندیشه و ایدهورزی دچار اختلال است انتظار شکوفایی داشت؟
ساختار تسهیلات بانکی و رتبهبندی اعتباری
درحالی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه دنیا نظام سنجش اعتبار متقاضیان تسهیلات حاکم است و هر فرد حقیقی یا حقوقی براساس رتبه اعتباری خود یا به زبان خودمانی خوش حسابی یا بد حسابی موفق به دریافت تسهیلات میشود یا نمیشود، ولی در کشور ما فقط به فردی که فارغ از ارتباطات سیاسی باید سند منگولهدار قابل نقد شدن آن هم ترجیحا در شهر تهران داشته باشد وام(کلان) میدهند چه انتظاری برای توسعه کارآفرینی میتوان داشت، در صورتی که میتوان یا نظام سنجش اعتبار را راه انداخت که حتی در خرید کوچکی از فروشگاه شهروند بتوان از خوش حسابی خود در خرید بهره برد یا ایده یک کارآفرینی برای نظام بانکی قابل محاسبه اقتصادی باشد و قابلیت رهن گذاشتن پیدا کند. نظام سنجش اعتبار در سطح کلان و بینالملل از درجهای از اهمیت برخوردار است که ولادیمیر پوتین در اجلاس اخیر گروه ۲۰ که در سنپترزبورگ برگزار شد جزو دستور کارهای اولیه این را قرار داده بود که چه لزومی دارد فقط موسسات «مودیز» یا «استاندارد اند پورز» فقط رتبهبندی و ریسک اعتباری همه کشورها را تعیین کنند و نیاز به موسسات غیرغربی هم وجود دارد. این در سطح کلان ولی
در سطح ملی هم وجود نظام رتبهبندی اعتباری در بسیاری از مقولهها مشکلات را کمتر میکند.
نقش مغفول رسانهها عمومی در کارآفرینی
در سوی دیگر، نظام رسانهای دیداری در انحصار مطلق مانده (همان سیمای محترم صدا و سیما) بهدلیل درآمدزایی آنی فقط و فقط به معرفی هنرمندان (آن هم نه همه بلکه فقط بازیگران سینما، تلویزیون و بعضا تئاتر) و ورزشکاران (غالبا فوتبالیستها و یکی دو رشته معدود دیگر) میپردازد، در حالی که فلان بازیگر یا آقای گل فوتبال جهان به اندازه کافی از شهرت و ثروت و اعتبار بهرهمند شده است و اکنون دیگر نوبت این است که مثلا کارآفرینان قابل و زحمتکش و نخبه کشور در یک برنامه زنده و در یک ساعت پربیننده و از یک شبکه انحصاری پربیننده حتی در کنار چند ورزشکار و بازیگر (برای جذابیت بیشتر و استفاده از شهرت آنان) به مردم معرفی شوند. اطلاعرسانی فرصتهای سرمایهگذاری توسط سیما بسیار کم و ناقص انجام میشود. چه تعداد از مردم میدانند که در استان اصفهان شهرهایی در کنار کویر و شهرستانهایی در ارتفاعات بالای۲۵۰۰ متر از سطح دریا وجود دارد تا ابتدا برای مسافرت و سپس برای سرمایهگذاری به آنجاها بروند. چه تعداد از مردم میدانند که در فارس و اصفهان هم خرما پرورش مییابد و هم سیب یعنی محصول گرمسیری و سردسیری؟ چه تعداد از مردم آگاه هستند که
در استان اصفهان در حاشیه زایندهرود و در استان چهار محال و بختیاری و استان فارس برنج کاری انجام میشود؟ چه تعداد از مردم و سرمایهگذاران هنگام مراجعه به اینترنت برای شناخت جاذبههای گردشگری استان اصفهان به جای انبوه اطلاعات درباره فقط شهر اصفهان یا کاشان نقاط محروم ولی مستعد استان را میشناسند؟ تا صحبت از نقاط مرتفع میشود نام اردبیل و مشکین شهر که اهالی تهران بیشتر به آنجاها سفر میکنند به ذهن میآید چند درصد از فرهیختگان کشور ما میدانند سه شهر مرتفع ایران در استان اصفهان قرار دارند؟ شاید پرسیده شود این اطلاعات چه ربطی به کارآفرینی دارد؟ آیا توسعه و تجهیز یک پیست اسکی در استان اصفهان کارآفرینانه نیست؟
گردشگری، کارآفرینی و توسعه متقارن کشور
آیا ایجاد تورهای کوهنوردی یا طبیعتگردی برای مناطق کوهستانی اصفهان، کهکیلویه وفارس کارآفرینی نیست؟ در روزهای آذر و دی ماه که تهران و شهرهای بزگ از نفس میافتند پنج روز تا یک هفته تعطیلی زمستانی برای کارمندان و کارگران و فرزندانشان و استفاده از امکانات ساختمانهای دولتی در استانهای جنوبی (کرمان، سیستان و بلوچستان، خوزستان، قسمتهای جنوبی گرمسیری فارس و...) و دادن قدری یارانه یا کمک یاهرچه دیگرکه بنامیم سفر با قطار یا شاید هواپیما به استانهای مذکور هم به شناخت مناطق مذکور و احتمالا بروز خلاقیت و کارآفرینی در مناطق مذکور کمک میکند و هم آلودگی تهران را قدری کم میکند. شبکه حمل و نقل ریلی و هوایی ناقص وناکارآمد و گرانقیمت (در بخش هوایی) ما چه مقدار امکان کارآفرینی و خلاقیت را میگیرد. مردم تهران (که بخش بزرگی از سرمایههای کشور به آنها تعلق دارد) در روزهای تعطیل غالبا راهی جادههایی که تهران را به مازندران و گیلان وصل میکند میشوند و در ازدحام و ترافیک ۱۳ ساعته معطل میشوند. آیا کارآفرینی جز این است که تدابیری اندیشیده شود و مردم با پروازهای ارزانقیمتتر (مثلا با هواپیماهای کوچک و
ارزانقیمتتر از بوئینگ یا ایرباس) به چابهار بروند و از ساحل بکر و زیبای آنجا بهره ببرند؟ آیا جنوب استان کرمان که جیرفت آن را هند ایران مینامند برای سرمایهگذاران ایرانی آشنا است که چه قابلیتهای سرمایهگذاری در کشاورزی و صنایع تبدیلی این بخش دارد؟ سرمایهگذاری در کرمان و سیستان و بلوچستان و هرمزگان اشتغالزایی و پرهیز از قاچاق و امنیت را به دنبال دارد. معرفی فرصتها وظیفه سازمانهای دولتی و رسانهای چون سیما است.
انبوه مهندسان کشاورزی و فرصت بهرهوری
مهندسان کشاورزی بیشترین تعداد دانشآموختگان کشور را تشکیل میدهند. اگر تسهیلات کمبهره به ایشان داده میشد و تورم هم گوش شیطان کر به زیر ۱۰ درصد کاهش مییافت بسیاری از مناطق محروم و روستایی ایران قابلیتهای زیادی برای کشاورزی دارند. یا معرفی گونههای گیاهی و باغی موجود درایران و تهیه عکس از آنها و تهیه آلبومهای عکس و نمایش و فروش آنها یک فرصت کارآفرینانه برای متخصصان کشاورزی میتواند باشد.
توسعه کارآفرینی درکشور ما نیاز به اجزا و مقدمات بسیاری دارد صرفا با اعطای تسهیلات و آموزش کوتاهمدت کارآفرینی یا تربیت دانشجوی فوق لیسانس یا دکترای کارآفرینی مشکلی را حل نمیکند همه اجزا و جوانب توسعه کارآفرینی که به بخشی از آنها اشاره شد باید مورد توجه قرار بگیرد.
*کارشناس کارآفرینی و اشتغال وزارت کار
ارسال نظر