افزایش قدرت عربستان در بازار نفت یا حذف عربستان از بازار جهانی نفت؟
چشمانداز تولید اوپک در افق ۲۰۴۰ با تاکید بر تولید سه کشور محوری
سیدغلامحسین حسنتاش* آخرین چشمانداز بینالمللی انرژی، اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) در سال ۲۰۱۳، در ماه جولای یا مرداد ماه منتشر شد. پیش از این، مهمترین پیشبینیهای انجام شده در این چشمانداز تا افق ۲۰۴۰ میلادی را درج کردیم. در بخشی از چشمانداز مذکور به پیشبینی تولید اوپک در افق ۲۰۴۰ با سناریوسازی در مورد تولید ایران و عراق و عربستان، پرداخته شده که به دلیل اهمیت آن ذیلا مورد بررسی قرار میگیرد. ابتدا مطالب مذکور در این پیشبینی را در موضوع تولید اوپک و سه کشور اصلی آن آورده و سپس به نقد و تحلیل و بررسی آن خواهیم پرداخت.
سیدغلامحسین حسنتاش* آخرین چشمانداز بینالمللی انرژی، اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) در سال 2013، در ماه جولای یا مرداد ماه منتشر شد. پیش از این، مهمترین پیشبینیهای انجام شده در این چشمانداز تا افق 2040 میلادی را درج کردیم. در بخشی از چشمانداز مذکور به پیشبینی تولید اوپک در افق 2040 با سناریوسازی در مورد تولید ایران و عراق و عربستان، پرداخته شده که به دلیل اهمیت آن ذیلا مورد بررسی قرار میگیرد.
ابتدا مطالب مذکور در این پیشبینی را در موضوع تولید اوپک و سه کشور اصلی آن آورده و سپس به نقد و تحلیل و بررسی آن خواهیم پرداخت. ضمنا لازم به توضیح است که اداره اطلاعات انرژی در مدلسازی و پیشبینیهای خود سناریوهای مختلفی را مورد بررسی قرار میدهد و یک سناریوی متوسط یا قابل تحققتر را بهعنوان سناریوی مرجع انتخاب میکند.
فرض سناریوی مرجع در مدل پیشبینی اداره اطلاعات انرژی آمریکا ایناستکه کشورهای عضو اوپک در جهات افزایش ظرفیت تولید خود سرمایهگذاری خواهند کرد به طوری که این کشورها را قادر سازد که در طول دوره منتهی به سال ۲۰۴۰ میلادی، بین ۳۹ تا ۴۳ درصد کل تقاضای جهانی برای سوختهای مایع را تامین کنند. تولید اعضای خاورمیانهای اوپک که در سال ۲۰۱۰ میلادی ۶۸ درصد از کل تولید اوپک برآورد شده بود، ۱۲ میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت و ۸۵ درصد از کل افزایش ۱/۱۴ میلیون بشکه در روز تولید اوپک بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۴۰ را به خود اختصاص خواهد داد. سه کشور ایران، عراق و عربستانسعودی در مجموع سهم بزرگی از منابع و ذخایر جهان که استخراج از آن نسبتا سهلتر و کم هزینهتر میباشد را دارا هستند.
عربستانسعودی برای چند دهه دارنده اصلی بیشترین ظرفیت مازاد تولید بوده و نقش حساسی را به عنوان تولید کننده شناور برای جبران کاهش تولید سایر کشورها یا نوسانات اقتصادی موثر بر تقاضای نفت، بازی کرده است. ایران و عراق هردو صاحب ذخایر و منابع سرشاری هستند و به افزایش ظرفیت خود به سطحی بسیار بالاتر از میزان فعلی نیاز دارند و این مستلزم آن است که این دو کشور بتوانند بعضی از چالشهای موجود داخلی و خارجی، را که بیش از سیسال مانع تحقق این هدف شده است را برطرف نمایند. دشواری تعیین زمانی که هریک از این کشورها بتوانند بر موانع موجود در سر راه افزایش عرضه خود غلبه کنند، چالشی بر سر راه پیشبینی میزان دقیق تولید کشورهای خاورمیانهای اوپک است.
علاوه بر نااطمینانیهایی که معمولا در زمینه پیشبینی عرضه نفت وجود دارد، احتمال اینکه آیا اعضای خاورمیانهای اوپک به نقش کلیدی خود در متعادل کردن عرضه و تقاضای بازار ادامه خواهند داد نیز مورد سوال است. برای این منظور سطح تولید این کشورها باید دارای همبستگی منفی باشد، تحقق ظرفیت و تولید بالاتر در یک کشور باید با ظرفیت و تولید کمتر در سایر کشورها همراه باشد تا بالانس بازار حفظ شود.
توسعههای آتی، شامل توسعه استخراج نفت از لایههای سخت، که به طور گستردهای موضوع بحث محافل نفتی است، پتانسیل تاثیرگذاری عمدهای بر اتکای اوپک بر تولید سوختهای مایع و رفتار تولیدکنندگان کلیدی اوپک در خاورمیانه، در دهههای آتی خواهد داشت.
عربستانسعودی
درآمد نفتی عربستان همواره از میزان مورد نیاز برای پوشش هزینههای این کشور بیشتر بوده است و این مساله این امکان را برای عربستان به وجود آورده که طی ۲۵ سال گذشته میزان تولید نفت خود را در واکنش به تغییرات عرضه و تقاضای جهانی نفت، بدون نگرانی نسبت به آثار درآمدی آن، تغییر دهد. اخیرا برنامههای اقتصادی و اجتماعی به منظور بسط توسعه پایدار توسط دولت عربستان به اجرا گذاشته شده است.
درحالی که عربستان ذخایر ارزی قابلتوجهی را برای خود حفظ میکند، نیازهای درآمدی میتواند بیش از گذشته به نگرانی دولت عربستان برای حفظ ثبات خود در شرایط افزایش تولید نفت دیگر تولیدکنندگان کلیدی اوپک یا یک کاهش دایمی در تقاضای جهانی نفت، تبدیل شود.
عراق
دولت عراق رسیدن به تولید ۱۲ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۷ را هدفگذاری کرده است که در مقایسه با تولید این کشور در سال ۲۰۱۲ که ۳ میلیون بشکه در روز بوده است، افزایش عظیمی است.
دستیابی به این هدف دور از ذهن به نظر میرسد و براساس سناریو مرجع نیز بیش از عرضه مورد نیاز سوختهای مایع برای تامین افزایش تقاضای جهانی در سال ۲۰۱۷، میباشد. به نظر میرسد که مشکلات سیاسی و محدودیتهای زیرساختی مانع افزایش تولید در کوتاه مدت باشد. علاوهبر این تروریسم، ضعیفبودن فضای سرمایهگذاری، وسایر مشکلات موجود میتواند تولید عراق را در افق چشمانداز محدود کند.
البته اگر همه این مشکلات حل شود، پیشرفت عمدهای در زیرساختهای تولید و صادرات عراق میتواند اتفاق بیافتد و عراق را قادر سازد که نرخ بالای رشد تولید خود را تا سال ۲۰۴۰ تداوم دهد.
ایران
تولید سوختهای مایع ایران که درسال ۱۹۷۴ به اوج خود در سطح ۱/۶ میلیون بشکه رسید، از ۱۹۷۹ به بعد در سطحی بسیار پایینتر از آن قرار گرفت. سپس تولید ایران بعد از رسیدن به متوسط حدود ۴ میلیون بشکه، بینسالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ کاهش بیشتری یافت. مجموعهای از تحریمها که بخش نفت ایران را هدف گرفته بود، موجب شد که شرکتهای خارجی بسیاری از پروژههای تولیدی و توسعهای را لغو کنند. ایران با افت ظرفیت تولید نفت روبهرو است، چراکه میادین نفتی این کشور دارای نرخ بالای افت تولید طبیعی(بین ۸ تا ۱۳ درصد) در سال هستند.
عوامل دیگری شامل نامساعد بودن الزامات و فضای سرمایهگذاری خارجی و عدم وجود متخصصان به میزان کافی و فقدان تکنولوژی پیشرفته، نیز سرمایهگذاری را محدود کرده
است.
تحریمهای آمریکا علیه موسسات مالی که وجوه نفت صادراتی ایران را جابهجا میکردند در کنار تحریمهای اتحادیه اروپا که واردات نفت از ایران را متوقف کرد و مانع شد که شرکتهای بیمه اروپایی، محمولههای نفتی ایران را بیمهکنند، موجب کاهش بیشتر صادرات نفت ایران در سال ۲۰۱۲
شد.
بدون یک تفاهم میان ایران و جامعه جهانی برای پایان دادن به تحریمها، به طور فزایندهای برای ایران دشوار خواهد بود که تولید خود را حفظ کند و بتواند آن را افزایش دهد و از موهبت ذخایر خود بهرهمند شود.
سایر اعضای خاورمیانهای اوپک
سایر کشورهای خاورمیانهای عضو اوپک، سهمی کوچکتر، اما با اهمیت در عرضه نفت دارند. به عنوان مثال تقریبا کل ذخایر و تولید نفت کویت از میادین قدیمی است، اما در صورت موفقیت طرح دولت کویت، چشمانداز می تواند تغییرکند. در سال ۱۹۹۸ طرحی توسط دولت پیشنهاد شد که شرکتهای خارجی را ترغیب کند که تولید نفت در چهار میدان شمالی بهنامهای روضتین، صبریا، الرتقاء و ابدالی را افزایش دهند.
این چهار میدان ترکیبی از نفتخامهای سبک و سنگین را دارا هستند. بهعلاوه این امکان وجود دارد که کویت بتواند تولید نفت خود را از منطقه بیطرف واقعبین کویت و عربستان، که حدود ۵ میلیارد بشکه نفت را در خود جا داده است، افزایش دهد.
تولید سوختهای مایع قطر نیز ممکن است در دوره چشمانداز از طریق فناوری GTL افزایش یابد. این فناوری گازطبیعی را به سوختهای مایع مانند گازوئیل و بنزین با سولفور خیلی پایین تبدیل میکند.
بهطور خلاصه به فرض اینکه بالانس عرضه و تقاضای سوختهای مایع چه در سطح منطقهای و چه در سطح جهانی بر طبق سناریوی مرجع تحقق یابد، با توجه به مسائل و ریسکهایی که مذکور افتاد و بهنظر میرسد که نقش تعیینکنندهای دارند، تعیین میزان عرضه از هریک از منابع خاورمیانهای اوپک بسیار دشوار است. در بخش بعدی چند سناریوی جایگزین در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته است.
کشورهای آفریقایی عضو اوپک
براساس سناریو مرجع، تولید اوپک در غرب آفریقا از ۴/۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۲ به ۵/۹ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۴۰ خواهد رسید. نیجریه در سالهای اخیر تولید خود در میادین آبهای عمیق را افزایش داده است.
اما تولید خشکی بهلحاظ مشکلات زیرساختی و وقایعی مانند سرقت نفت و حمله به خطوطلوله محدود شده است و به نظر میرسد که این وضعیت در کوتاه و میانمدت نیز ادامه یابد. آنگولا نیز تولید نفت را از آبهای عمیق افزایش داده است و با افزایش نسبی ثبات در این کشور، بهنظر میرسد که فعالیتهای اکتشاف و تولید در خشکی هم افزایش یابد.
گزارشها تایید میکند که در حدود ۱۵۵۰۰ مایل مربع (حدود ۲۵ درصد ) از حوضه رسوبی کوانزا (Kwanza) در خشکی گسترش یافته است. اعضای اوپک در شمال آفریقا شامل لیبی و الجزایر، رشد آرامتری را نسبت به همتایان خود در غرب آفریقا، تجربه خواهند نمود و تنها ۲۰۰ هزار بشکه به تولید آنها بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۴۰ اضافه خواهد شد.
اعضای اوپک در آمریکای جنوبی
ونزوئلا عمدهترین تولیدکننده عضو اوپک در آمریکای جنوبی است و اکوادور در مرتبه بعدی قرار دارد. در ونزوئلا حجم عظیمی از ذخایر اثباتشده نفت فوقسنگین در کمربند اورینوکو وجود دارد، اما رساندن این نفت به بازار سرمایهگذاری قابلتوجهی میخواهد که جذب آن برای ونزوئلا بدون تغییراتی در سیاستهای این کشور مقدور نیست. براساس سناریو مرجع، تولید نفت اوپک در آمریکای جنوبی تنها ۴۰۰ هزار بشکه در روز تا سال ۲۰۴۰ افزایش خواهد داشت.
برآورد تولید اصلیترین تولیدکنندگان سوختهای مایع در خاورمیانه بر مبنای سناریوهای مختلف
پیشبینی بلندمدت تولید جهانی نفت و سایر سوختهای مایع با عدم اطمینانهای بزرگی همراه است. روشن است که کشورهای دارای ذخایر بزرگ در مجموعه اوپک در خاورمیانه قرار دارند و در میان آنها ایران و عراق و عربستان دارای ذخایر عظیمی هستند که میتواند با هزینه نسبتا کمی استخراج شود. فرض کنید که تولیدکنندگان کلیدی اوپک بر این تلاش استوار باشند که از طریق تنظیم عرضه، قیمتهای جهانی نفت را مدیریت کنند، در این صورت یکی یا بیشتر از یکی از سه تولیدکننده عمده اوپک باید نقش تولیدکننده شناور را بازی کنند. عدم اطمینانهای قابلتوجهی بر سر راه پیشبینی سطح تولید هر کشور خاص وجود دارد. چهار سناریو محتمل در مورد تولید آینده سوختهای مایع در ایران و عراق و عربستان متصور است که توجه به آن در سناریو مرجع از اهمیت برخوردار
است.
در سناریو مرجع، کل تولید سوختهای مایع در کشورهای خاورمیانهای اوپک از ۲۵/۴ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۱ به ۳۵/۸ میلیون بشکه در روز در ۲۰۴۰ خواهد رسید. این سناریو بر این فرض استوار است که کل تولید سه کشور که در سال ۲۰۱۱ حدود ۱۷/۹ میلیون بشکه در روز بوده و در سال ۲۰۴۰ به ۲۵/۱ میلیون بشکه در روز خواهد رسید. سناریوهایی که در پی خواهد آمد، نشان میدهد که دامنه تغییرات تولید سه کشور تحت نااطمینانیهایی که در مورد چشمانداز تولید سوختهای مایع آنها وجود دارد تا چه حد میتواند وسیع باشد.
سناریو ۱: تداوم روند گذشته
در این سناریو، فرض بر این است که تولید کل سه کشور در دوره چشمانداز ، بر مبنای حفظ سهمشان (از کل تولید سه کشور) در سال ۲۰۱۱ ادامه یابد. سهم عربستان از تولید سه کشور در سال ۲۰۱۱ معادل ۶۲ درصد بوده که در صورت تداوم آن تولید این کشور در سال ۲۰۴۰ به ۱۵.۵ میلیون بشکه خواهد رسید.
سهم ایران از تولید سه کشور ۲۴ درصد بوده که در صورت تداوم آن تولیدش در سال ۲۰۴۰ باید به ۵/۹ میلیون بشکه برسد و سهم ۱۴ درصد باقیمانده برای عراق نیز تولید این کشور در سال ۲۰۴۰ را به ۳/۷ میلیون بشکه در روز میرساند. در این سناریو که بر مبنای تداوم روندهای موجود است، عربستانسعودی به تفوق خود در میان تولیدکنندگان خاورمیانهای اوپک ادامه میدهد و عراق پیشرفت حداقلی دارد.
سناریو۲: موفقیت عراق
در این سناریو فرض شده که عراق بتواند زیرساختهای تولید نفتش را ترمیم کند و بسیاری از مشکلات موجود را که بیش از دو دهه اثر منفی بر صنعت نفت داشته است برطرف کند. در این صورت تولید عراق از ۲/۶ در ۲۰۱۱ به ۸ میلیون بشکه در روز در ۲۰۳۰ و ۱۱ میلیون بشکه در روز در ۲۰۴۰ افزایش خواهد یافت.
بقیه بین دو کشور ایران و عربستان بر اساس نسبت کل تولیدشان در ۲۰۱۱ (۷۲ درصد عربستان و ۲۸ درصد ایران) سرشکن میشود و تولید عربستان در ۲۰۴۰ کمتر از عراق و در سطح ۱۰/۲ میلیون بشکه خواهد بود.
سناریو ۳: موفقیت ایران
این سناریو شبیه سناریو ۲ است ولی ایران را در رشد تولید جایگزین کردهاست. در این حالت فرض میشود که ایران مشکلات موجود خود را حل کند. تحریمهای بینالمللی را برطرف کند و جذابیتهای لازم برای سرمایهگذاری را برای بازسازی و توسعه صنعت نفت خود، بهوجود آورد. در اینجا ایران قادر خواهد بود تولیدش را در سال ۲۰۳۰ به رکورد ۶/۱ میلیون بشکهای خود در ۱۹۷۴ برساند و سپس به ۸/۱ میلیون بشکه در ۲۰۴۰ برساند.
بقیه بین عربستان و عراق بر اساس نسبت کل تولیدشان در ۲۰۱۱ سرشکن میشود و در نتیجه تولید عربستان به در ۲۰۴۰ به ۱۳/۸ میلیون بشکه و تولید عراق به ۳/۳ میلیون بشکه خواهد رسید که تنها اندکی از تولید ۲۰۱۱ این کشور بالاتر خواهد بود و با اهداف آن خیلی فاصله خواهد داشت.
سناریو ۴ : موفقیت ایران و عراق و تامین بقیه توسط عربستان
در این آخرین سناریو تصور شده که تولید در هر دو کشور عراق و ایران به شدت افزایش خواهد یافت و عربستان حاضر باشد، تولید خود را درحدی حفظ کند که سناریوی مرجع محقق شود. در این حالت پروفایل تولید عراق مطابق سناریو ۲ و تولید ایران مطابق سناریو ۳ خواهد بود و عربستانسعودی بخش باقیمانده از سناریو مرجع (در مورد تولید سه کشور) را تولید خواهد کرد و تولید سوختهای مایعاش به ۶ میلیون بشکه در ۲۰۴۰ خواهد رسید که کمی بیشتر از نیمی از تولید آن در ۲۰۱۱ خواهد بود. خلاصهای از نتایج این چهار سناریو در جدول یک آمده است. این سناریوها دامنه وسیع تولید محتمل این سه کشور و دشواری پیشبینی با توجه به تنوع مسایل و مشکلات موجود را نشان میدهد. این دامنه تفاوت در ستون جداگانهای نشان داده شده است. این دامنه برای ایران و عراق محدودتر از عربستان است.
نقد و تحلیل
در مورد این بخش از گزارش چشمانداز سال ۲۰۱۳ اداره اطلاعات آمریکا، نکاتی مهمی قابلتوجه و تامل است که ذیلا مورد بررسی قرار میگیرد:
۱- از این گزارش به خوبی استنباط میشود که اداره اطلاعات انرژی تداوم قیمـتها در سطوح فعلی را طالب است و آن را برای تداوم سیاستهای انرژی ایالاتمتحده ضروری میداند و سناریوهای خود از تولید اوپک و اعضای کلیدی آن را نیز طوری طراحی و ارایه کرده است که قیمتهای سناریو مرجع آن، تحقق یابد. پیشبینی EIA از قیمت نفت برنت که در بخش دیگری از چشمانداز، ارایه شده است، به شرح جدول زیر است. همانطور که ملاحظه میشود در سناریوی مرجع که مورد استناد EIA است در واقع روند فعلی قیمتهای حقیقی تداوم یافته است.
۲- گزارش چشمانداز بر نقش تنظیمگری اوپک و خصوصا تولیدکنندگان اصلی آن در بازار، برای تنظیم عرضه در سطحی که دامنه قیمتهای موردنظر حفظ شود، تاکید دارد به سابقه ایفای این نقش توسط عربستان اشاره میکند و تداوم این نقش را توسط عربستان یا سه کشور اصلی اوپک (ایران، عربستان و عراق) ضروری میداند و طبیعتا ایفای این نقش مستلزم در اختیار داشتن ظرفیت مازاد تولید است که تلویحا به آن اشاره میکند، در بخش دیگری از گزارش (که در ادامه همین بخش و در مورد تاثیر نفتخامهای غیر مرسوم است) اشاره میکند که در سال ۲۰۱۲ بهرغم افزایش ۸۴۶ هزاربشکه در روز تولید نفت ایالاتمتحده از محل نفتخامهای غیرمرسوم، میزان ظرفیتهای مازاد تولید از استاندارد تاریخی سالهای اخیر آن کمتر بوده است و اشاره میکند که اگر ظرفیتهای مازاد به حد قابلتوجهی پایین باشد، احتمال افزایش شدید در قیمتجهانی نفت بالا میرود.
۳- با توجه به دو مورد فوق بهطور روشن دیدگاه این چشمانداز این است که ظرفیت تولید اوپک نباید آنقدر زیاد باشد که قیمتهای جهانی نفت را کاهش دهد و نه باید آنقدر کم باشد که پتانسیل افزایش شدید قیمت در شرایط بحرانی بازار را فراهم کند.
به همین لحاظ تصریح میکند که: «سطح تولید این کشورها باید دارای همبستگی منفی باشد، تحقق ظرفیت و تولید بالاتر در یک کشور باید با ظرفیت و تولید کمتر در سایر کشورها همراه باشد تا بالانس بازار حفظ شود» و به نوعی اظهار نگرانی میکند که آیا این سه کشور اصلی حاضر خواهند بود که به نقش تنظیمگری خود ادامه دهند؟ با عنایت به همین موضع است که EIA سناریوسازیهای خود در مورد تولید سه کشور را به چهار سناریو محدود میکند و سناریوی چهارم این است که اگر ایران و عراق هردو موفق به حل مشکلاتشان شوند و تولیدشان را بالا ببرند، ظرفیت تولید عربستان باید در سال ۲۰۴۰ به ۶ میلیون بشکه در روز محدودشود.
در صورتیکه به سادگی به ذهن میآید که سناریوی پنجمی هم وجود دارد؛ ایران و عراق و عربستان هر سه به حداکثر تولید مقدور خود (از نظرEIA) برسند که در این صورت مجموع ظرفیت تولید سه کشور میتواند به بیش از ۵/۳۵میلیون بشکه در روز برسد، در صورتی که این چشمانداز مجموع تولید این سه کشور را به ۱/۲۵ میلیون بشکه در روز محدود کرده است.
۴- اعداد برتر سناریوهای IEA در مورد تولید سه کشور تا حدود زیادی اغراق آمیز است. در مورد ایران در صورت به نتیجه رسیدن همه فازهای پارسجنوبی و طرحهای گازی حدود ۵/۱ میلیون بشکه میعانات گازی تولید خواهد شد و حدود ۵/۴ میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت نیز امکانپذیر بهنظر می رسد، اما حداقل در مورد پتانسیل نهایی تولید نفت عراق و عربستان و خصوصا عراق، نقد و بررسیهای زیادی شده است و امروز کمتر مرجع معتبری تحقق تولید ۱۱ میلیون بشکه برای عراق و ۵/۱۵ میلیون بشکه در روز برای عربستان را امکانپذیر میداند و بعید است که سناریو نویسان EIA (که تسلطشان به موضوعات در کل سند چشمانداز ارائه شده مشخصاست)، از این تحلیلها بیاطلاع باشند.
بنابراین این احتمال وجود دارد که در واقع تقاضا برای نفت اوپک و این سه کشور در افق مورد بررسی حتی کمتر از این است و در واقع چشمانداز EIA سعی دارد این واقعیت را در بین این اعداد و ارقام بپوشاند.
۵- از دیدگاه ژئوپلتیک تحقق سناریو چهارم میتواند برای هیات حاکمه عربستان نگران کننده و خطرناک باشد، بدون شک موقعیت و جایگاه بیبدیل عربستان در تامین نفت جهان با بیش از ۶میلیون بشکه توان صادراتی نفت، نقش تعیینکنندهای در حفظ امنیت این کشور داشته است، اگر چنین جایگاهی نبود شاید قدرتهای جهانی اجازه میدادند که امواج تحولات منطقه عربی موسوم به بهار عربی به این کشور هم راهیابد.
حمایت از رژیمی کاملا غیردموکراتیک و منسوخه یک ضعف در کارنامه آمریکا و غرب است که به دلیل جایگاه عربستان اجتناب ناپذیر بوده است و حتی بعضی رژیمها مانند رژیم حاکم بر بحرین نیز تداوم حیات خود را مرهون این جایگاه عربستانسعودی هستند. شاید اگر این نگرانی برای غرب وجود نداشت که موفقیت تحولخواهان در بحرین، موجب تشجیع شیعیان مناطق شرقی و نفتخیز عربستان خواهد شد و دامنه تحولخواهی را به عربستان خواهد کشید، تحولات بحرین به گونه دیگری رقم میخورد و اجازه دخالت عربستان در امور داخلی بحرین داده نمیشد. برخورد دوگانه آمریکا و غرب در مورد بحرین و اردن در قیاس با تونس و لیبی و سوریه، به هر حال لکه منفی در کارنامه غرب است.
۶- نکته قابلتوجه این است که مصرف داخلی نفتخام عربستانسعودی طی ۴۷ سال گذشته با رشد متوسط ۶/۴ درصد در سال همراه بوده است. در نمودار زیر تداوم رشد مصرف نفتخام عربستان در دو حالت تداوم روند گذشته و رشد ۳ درصد در سال (که حداقلِ قابل تصور است) ترسیم شده است.
همانگونه که ملاحظه میشود حتی با فرض متوسط رشد ۳ درصد درسال در مصرف نفتخام داخلی عربستان، مصرف نفت این کشور در سال ۲۰۴۰ به بیش از ۶ میلیون بشکه در روز خواهد رسید. این به این معنا است که در صورت تحقق سناریوی چهارم EIA (در مورد تولید نفت سه کشور ایران و عراق و عربستان)، عربستان از بازار جهانی نفت حذف خواهد شد.
۱- سناریو چهارم نشان میدهد که شاید ایالاتمتحده بیرغبت نباشد که در صورت حل مشکلات ایران و عراق وابستگی جهانی به نفت عربستان قطع شود و امکان تغییر و تحول در عربستان فراهم شود. خصوصا که سلفیگری از عربستان منشا گرفته و منبع تامین مالی آن نیز عمدتا عربستان بوده است. نتیجه اینکه بر مبنای چنین سناریوهایی رژیم عربستان حل مشکلات عراق و ایران را برای خود یک تهدید جدی تلقی خواهدکرد.
۲- برخورد گزارش چشمانداز مورد بحث در مورد تولید نفت ایران با چشماندازهای میان مدت و بلندمدت سالهای اخیر اداره اطلاعات انرژی آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی(IEA) متفاوت است.
چشماندازهای سالهای اخیر تقریبا بر مبنای کنار گذاشتن ایران از بازار جهانی نفت طراحی شده بود. باید دید که با توجه به زمان انتشار چشمانداز مورد بحث (مرداد ۹۲)، تجدیدنظر در مورد تولید ایران تا چه حد تحت تاثیر انتخابات اخیر ریاستجمهوری ایران است!
در مورد تولید گازطبیعی ایران نیز در این چشمانداز پیشبینی شده است که میزان آن از ۱۴۵/۶ میلیاردمترمکعب در سال ۲۰۱۰ با رشد متوسط سالانه ۴/۲ درصدی، دوبرابر خواهد شد و به حدود ۲۹۶/۸ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۴۰ خواهد رسید.
* رییس اسبق مرکز مطالعات انرژی
ارسال نظر