دلایل توقف رشد اعضای بریکس
راین اَوِنت مترجم: امیرعلی عزیزی در میانه دهه 2000، بازارهای نوظهور به رشد اقتصاد جهان قوت بخشیدند. اقتصادهای نوظهور از کشورهای ثروتمند سریع‌تر رشد کردند و از سال 2003 تا 2011 سهم خود از تولید جهانی را سالانه یک درصد افزایش دادند.
در نتیجه، هم اینک بازارهای نوظهور بیش از اقتصادهای پیشرفته در تولید ناخالص داخلی جهان سهیم هستند. با وجود این، همان طور که اکونومیست به تازگی گزارش داد، به نظر می‌رسد که یک «کندی رشد بزرگ» در راه باشد. رشد اقتصادهای چین و هند در قیاس با نرخ‌های رشد دو رقمی پیش از بحران مالی به شدت کند شده‌اند؛ صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی می‌کند که رشد اقتصاد چین در سال جاری 8/7 درصد و رشد اقتصاد هند 6/5 درصد باشد. رشد اغلب اقتصادهای بزرگ نوظهور نیز به شدت در حال کند شدن است. این سکسکه اقتصادی بحث‌های فشرده‌ای را برانگیخته است. برخی نگرانند که مبادا این سکسکه یک تغییر پایدار باشد: پایانی بر یک دوره عالی رشد سریع اقتصادی که تکرار نخواهد شد. آنها پیش‌بینی می‌کنند که بادهای موافقی که جهش اقتصادی اخیر را به جلو می‌رانند، در حال افول هستند.
ظاهرا روح اصلاحات در کشورهایی مانند هند و برزیل به طور نابهنگام از پای درآمده است و چنین اقتصادهایی را با فرصت‌های اندک رشد نسبت به آنچه بسیاری افراد روزگاری تصور می‌کردند، تنها گذاشته است. به دلیل اینکه عرضه رشد می‌کند و تقاضای کشورهای ثروتمند کاهش می‌یابد، افزایش شدید قیمت‌های مواد اولیه در حال صفر شدن هستند.
افزون بر این، اقتصادهای ثروتمند دیگر به استقراض با هدف بلعیدن کالاهای وارداتی از اقتصادهای نوظهور علاقه‌مند نیستند. در عوض اقتصادهای پیشرفته ترجیح می‌دهند روی افزایش رقابت‌پذیری نیروی کار خود تمرکز کنند. حتی هم اینک بسیاری از بازارهای نوظهور نیز ممکن است سریع‌تر از بازار کشورهای پیشرفته رشد کنند؛ اما عملکرد آنها در قیاس با گذشته احتمالا ناامیدکننده است.
سایر کشورها، کمتر مطمئن هستند که اقتصادهای نوظهور بهترین روزهای خود را پشت سرگذاشته‌اند.رشد سریع در کشورهایی مانند چین و هند به دلیل یک قرن عملکرد ضعیف اقتصادی، ممکن بود؛ در قرنی که اقتصادهای کمتر توسعه یافته در بهره‌مندی از تکنولوژی‌های جدید شکست خوردند.
در سال ۱۹۸۰ وضعیت اقتصادی یک آمریکایی با درآمد متوسط در قیاس با یک هندی یا چینی با درآمد متوسط، شش برابر بهتر بود. تا اوایل دهه ۱۹۹۰ عملکرد آمریکایی مورد نظر ۲۵ برابر بهتر بود. پیشرفت‌های به نسبت کوچک سیاسی به اقتصادهای بزرگ اما ضعیف اجازه داد تا این شکاف را به سرعت ترمیم کنند. با وجود این، هنوز چند سنگر دیگر برای فتح شدن باقی مانده است. به طور مثال،سرانه واقعی تولید در هند هنوز تنها ۸ درصد آن چیزی است که در آمریکا است. سایر اقتصادهای بزرگ مانند نیجریه حتی بسیار عقب‌تر هستند. این در حالی است که بازارهای بزرگ نوظهور از برخی از عواید رونق اخیر برای پایه‌گذاری رشدهای آینده منتفع شده‌اند. چین سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در زیرساخت‌ها داشته است و دستیابی به امکانات آموزشی در اقصی نقاط اقتصادهای نوظهور به شدت در حال افزایش است.
آینده اقتصاد جهانی متکی به تعادل است. کندی رشد بازارهای نوظهور می‌تواند به معنی شکست کمتر اقتصاد کشورهای پیشرفته باشد؛ اما همچنین می‌تواند به معنی چشم‌انداز تیره فروش و سرمایه‌گذاری در جهان نوظهور نیز تلقی شود.
رشد کند در بازارهای نوظهور همچنین می‌تواند به معنی این باشد که افراد بیشتری به مدت طولانی‌تری در فقر شدید خواهند بود و اگر اقتصادهای بزرگ نوظهور در زمینه نوآوری و ایده‌پردازی جهان کمتر مشارکت کنند، اقتصاد جهان به عنوان یک کل احتمالا شکست خواهد خورد؛ اما این بدبینی احتمالا ایده‌ای ناپخته است. برای دریافتن این واقعیت‌ها، خوشحالیم که به
«روشر شرما»، رییس بخش بازارهای نوظهور و اقتصادکلان جهانی در شرکت مدیریت سرمایه مورگان استنلی و «کیشور محبوبانی» مدیر و استاد مدرسه عمومی «لی کوآن» دانشگاه ملی سنگاپور برای حضور در این بحث خوشامد می‌گوییم.