تکنولوژی سبز شاید راه چاره نباشد

تیم‌هارفورد

مترجم: گلچهره پاکدل

یک اعتراف: من تا‌کنون درباره‌امکان حل مشکلات دوگانه‌ تغییرات جوی و پایان پذیر بودن منابع سوختی از طریق پیشرفت‌های تکنولوژیکی بسیار خوشبین بوده‌ام. بدون آنکه نگاه دقیقی به آمار و ارقام انداخته باشم فکر می‌کردم اگر سیاستمداران واقعا این مساله را جدی بگیرند و برخی اتفاقات ناخوشایند (مثل آزاد شدن گاز متان از سطح اقیانوس‌ها) هم به وقوع نپیوندند بسیار محتمل است که بتوانیم با مجموعه‌ای تحقیقات منظم و نوآوری‌های تکنولوژیک به انرژی پاک و ارزان دست یابیم. با توجه به پیشرفت‌های سریع در تکنولوژی چیپ‌های کامپیوتری، من در این رویا بودم که چنین پیشرفت‌هایی در زمینه پایگاه‌های انرژی خورشیدی هم به زودی به وقوع بپیوندد. اکثر مطالعات مربوط به تغییرات جوی یک سناریوی صد ساله را بررسی می‌کنند و من بر این عقیده بودم که تا آن موقع بشر حتما راهی برای حل مشکل گازهای گلخانه‌ای پیدا خواهد کرد.

حتی تا این اواخر هم حاضر به کنار گذاشتن رویاپردازی‌های تکنولوژیک خود نبودم تا اینکه کتاب خارق‌العاده پروفسور دیوید مک کی، استاد فیزیک کمبریج را خواندم. اکنون درباره توانایی تکنولوژی برای کمک به ما در زمینه این مساله بسیار بدبینم. پروفسور مک کی با کنار گذاشتن تمام مباحث اقتصادی خیال ما را به کل از بی‌فایده بودن منابع انرژی

تجدیدپذیر راحت می‌کند. او می‌گوید پیشرفت‌های تکنولوژیک و رشد اقتصادی ممکن است دامنه‌ ارزیابی‌های هزینه - فایده را محدودتر کنند؛ اما قوانین فیزیک را که نمی‌توانند تغییر بدهند.

مهم نیست که پایگاه‌های جذب انرژی خورشیدی چقدر کارآتر یا ارزان شوند، در هر صورت به ازای هر متر مربع زمین بیش از یک مقدار مشخص انرژی خورشیدی وجود نخواهد داشت. انرژی هیدروالکتریک با کیفیت بارش‌ها و همچنین ارتفاع زمین از سطح دریا رابطه نزدیک دارد. حتی کامل‌ترین آسیاب بادی‌های ساخته شده هم محدود به شدت وزش باد خواهند بود. با این شرایط حتی اگر ژنراتورهای انرژی به رایگان هم در اختیار باشند نمی‌توانند کفاف میزان کل انرژی مورد نیاز را بدهند.

برای آنکه مثلا برق کشوری از طریق منابع انرژی تجدید شدنی تامین شود به تشکیلاتی احتیاج هست به وسعت خود آن کشور، صدها مایل آسیاب بادی، پایگاه‌های خورشیدی بر سقف تمام خانه‌ها و بسیاری تجهیزات دیگر. انرژی هسته‌ای امید بخش‌تر به نظر می‌رسد؛ اما حتی آن هم پایان پذیر است. پیشرفت تکنولوژیک حتما لازم است، اما بدون انقلابی در زمینه خلق انرژی هسته‌ای، نمی‌توان آن را جایگزین کاملی برای سوخت فسیلی به حساب آورد.

مک کی از جمع‌بندی‌های سرسری خوشش نمی‌آید؛ اما می‌توان گفت او در مجموع کارآ کردن استفاده از انرژی، مثلا از طریق خوردوهای برقی یا عایق ساختن خانه‌ها را دارای پتانسیل زیادی برای مدیریت مصرف انرژی می‌داند. منتها اینها مسائلی اغلب غیرمتمرکز و فردی هستند.

چالش اصلی ایجاد مشوق‌ها برای رفتار صحیح است. بخشی از عدم توانایی برنامه‌های متمرکز هم از همین جا ناشی می‌شود که «رفتار صحیح» یک مساله ثابت جهانی نیست. برای مثال، نقش نیروی باد را در نظر بگیرید. اگر خودروهای کشوری مجهز به باتری‌های شارژی باشند، کشور می‌تواند در روزهای توفانی انرژی برای مصرف روزهای بی‌نسیم ذخیره کند؛ اما هر روز مشخصی را که در نظر بگیرید، افرادی هستند که در همان روز نیاز مبرمی به انرژی دارند، حال چه آن روز پُر وزش باشد و چه نباشد. از دست برنامه ریز متمرکز در این زمینه هیچ کاری ساخته نیست؛ اما اگر مصرف در روزهای پر وزش دارای تخفیف باشد، خود افراد به شخصه می‌توانند الگوی مصرف‌شان را با آن روزها تطبیق دهند.

دولت‌ها هم سابقه‌ ناخوشایندی در زمینه تامین حتی پایه‌ای‌ترین اصول کار دارند. دولت بریتانیا هنوز با پایین نگهداشتن نرخ مالیات بر سوخت‌های داخلی، در واقع در حال سوبسید دهی به سوخت‌های فسیلی است. کمک‌های اروپایی‌ها هم به کشورهای خارجی در زمینه انرژی بادی، فن‌آوری‌ای که چندان باب طبع چین و مکزیک نیست، به نظر نقش ناچیزی در تغییر سیستم تامین انرژی جهان خواهد داشت.

مقابله با تغییرات جوی مستلزم آن است که شمار زیاد و متنوعی از تصمیمات کوچک به شکل مجزا اتخاذ شوند. دولت‌ها راهی برای تغییر این رویه ندارند. به همین دلیل هم هست که احتیاج فوری داریم، کربن حال چه از طریق مالیات و چه از طریق جوازهای آلایندگی، دارای قیمت مشخصی شود. این کار بی‌شک گامی در مسیر صحیح است.