زاویه
برنامههای حمایتی هدفمند
از عوارض نامطلوب الگوهای رشد، توزیع نامناسب درآمد بین اقشار جامعه است. نظر به این که بالا رفتن تولید ناخالص داخلی یک کشور به معنای توزیع مناسب آن بین گروههای اجتماعی نیست، باز توزیع متناسب درآمد و ایجاد چتر حمایتی فراگیر برای خانوادههای نیازمند از وظایف دولتها است.
مریم مقدس
از عوارض نامطلوب الگوهای رشد، توزیع نامناسب درآمد بین اقشار جامعه است. نظر به این که بالا رفتن تولید ناخالص داخلی یک کشور به معنای توزیع مناسب آن بین گروههای اجتماعی نیست، باز توزیع متناسب درآمد و ایجاد چتر حمایتی فراگیر برای خانوادههای نیازمند از وظایف دولتها است. فراهم نمودن بستری مناسب در جهت توانمندسازی اقشار آسیبپذیر، هدفمندی سیستم برنامههای اجتماعی و افزایش کارآیی سیستم به وسیله اصلاح نظامهای اداری، باز توزیع درآمد و هزینههای بخش عمومی، در کنارطراحی یک نظام حمایتی با هزینهای متناسب با بودجه دولت، ازراهبردهای مناسب افزایش رفاه اجتماعی میباشد.
شناسایی خانوادههای نیازمند را میتوان با تعریفی از وضعیت اقتصادی آنها شروع کرد. در این ارتباط در مقاله راوالیون (٢٠٠٥) چنین آمده است:«خانوارهایی فقیر هستند که زیر حداقل سطح رفاه اجتماعی قرار دارند.» معیار رفاه اجتماعی میتواند براساس ارزیابی سطح مصرف خانوار (فقر درآمدی) یا مقیاسهایی چون وضعیت سلامت و سطح سواد افراد، تعریف شود.
کودی و همکاران (٢٠٠٢) در مقاله خود تحت عنوان «هدفمندی پرداختهای انتقالی در کشورهای درحال توسعه»، متذکر میشوند که فقرزدایی مستلزم افزایش درآمد افرادی است که در کف توزیع درآمدی قرار دارند به دلیل محدودیت منابع و امکانات دولتی، ایجاد چتر حمایتی برای تمامی اقشار کمدرآمد وجود ندارد. بنابراین افزایش درآمد روی گروه هدف صورت میگیرد، تا از تخصیص یک بودجه معین، بهترین نتیجه حاصل شود.
طراحی یک چتر حمایتی هدفمند
طراحی چتر حمایتی مناسب،ابزاری برای افزایش کارآیی برنامههای حمایتی دولت از اقشار آسیب پذیر میباشد. اما این وسیله مسلما دارای هزینههایی هم هست که باید در نظر گرفته شود تا ارزیابی عملکرد این برنامهها با دقت بیشتری صورت گیرد.این هزینهها میتواند شامل موارد
زیر باشد:
١- هزینههای اداری: این نوع از هزینهها به جمع آوری اطلاعات و نحوه پرداخت کمک به خانوارها، مربوط میشود. قسمتی از بودجه تخصیص یافته صرف این نوع هزینه میگردد که معمولا انتظار میرود میزان آن با افزایش دقت و صحت هدفمندی، افزایش یابد. زیرا مسلما دقت برنامه به صحت، نوع و میزان اطلاعات بستگی دارد.
٢- هزینههای غیرمستقیم: در واقع مربوط به تغییر رفتار خانوارها به صورت مثبت و منفی میباشد. اگر افراد نسبت به جزئیات معیارهای استحقاق دریافت کمک، آگاهی کامل داشته باشند، این هزینهها به وجود میآید. فرض کنید که برنامهای ملاک نیازمندی را یک سطح مشخصی از درآمد اعلام کرده باشد.
پیامد این معیار این است که در برخی خانوارها، عرضه نیروی کار کاهش مییابد تا در زمره ذینفعان برنامه قرار بگیرند. شرط بهرهمندی از برنامهای دیگر میتواند، ثبتنام فرزندان در مدرسه یا حضور در مراکز بهداشتی و استفاده از خدمات آنها باشد که این نوع برنامه پیامد مثبت خواهد داشت. عموما افرادی که در نزدیکی خط تفکیک هستند، انگیزه تغییر رفتار دارند. برنامههای حمایتی با توجه به هزینهها و نوع ساختار جامعه میتواند براساس یکی از روشهای زیر صورت گیرد:
- هدفمندی مبتنی بر طبقهبندی؛ که منافعی را برای گروه خاصی فراهم میکند.
- بر اساس شاخصهایی که با وضعیت رفاهی افراد هر جامعه همبستگی دارد: از جمله سطح مشخصی از درآمد، مشخصات خانوار نظیر جنس سرپرست خانوار، تعداد افراد خانواده، نوع شغل، سطح تحصیلات، مالکیت کالاهای بادوام که مالکیت خانه و وسیله نقلیه در زمره آن است، همچنین مشخصات مکان و مسکن مانند، نوع مصالح مصرفی، بهداشت محیط و بهرهمندی از خطوط تلفن و برق اشاره نمود.
- پرداختهای شرطی نقدی؛ که دریافت آن، نیازمند اقدامات خاصی، است. مثل ثبتنام فرزندان در مدرسه.
- هدفمندی جغرافیایی؛ که منابع به سمت یک منطقه خاص هدایت میشود.
- هدفمندی بر مبنای انجمنها و شوراهای اجتماعی؛ که ذینفع برنامه توسط یک گروه از اعضای انجمن انتخاب میشود آنچه مسلم است، طراحی یک چتر حمایتی مناسب و فراگیر، نیازمند دو اقدام اساسی است: اول، افزایش میزان هزینههای دولتی برای اقشار آسیب پذیر، به طور خاص، دوم خدمات رسانی مطلوب از طریق اقدامات نهادی. بنابراین ارزیابی کارآیی یک برنامه انتخاب شده از میان سایر برنامهها مورد توجه دولتمردان است. مسلما هر برنامه هدفمند دو گام دارد: گام اول؛ خانوارهای مستحق بر پایه یکسری ویژگیهای مشخص، مورد شناسایی قرار گیرند. گام دوم؛ دریافت مزیت و منفعتهای از پیش برنامهریزی شده (مثلا در برنامه تعیین میشود که هر خانوار پرداختهای یکسانی را دریافت نماید یا پرداخت متناسب با سایز خانوار باشد). در راستای این دو گام، از نقطه نظر سیاستگذاران دو مساله وجود دارد:
- برنامه تا چه حد خانوارهای نیازمند را هدف قرار داده است؟
- برنامه تا چه حد به افزایش رفاه اقشار آسیبپذیر، کمک کرده است؟
تعاریف، تکنیکها و نحوه اجرای برنامهها، بسیار متنوع میباشد. در نتیجه، تهیه یک شاخص عملکرد انحصاری، مشکل است. بنابراین دقت در طراحی برنامههای حمایتی هدفمند، ضروری است. در یک برنامه حمایتی، توانایی برنامه در دسترسی به فقیرترین افراد، سیستمهای اداری مورد نیاز، ظرفیت و کارآیی منابع و نهادهای درگیر برنامه، از ارکان مهم به حساب میآیند.
منابع
١ - پرمه؛ زورار(١٣٨٤).امکان سنجی شناسایی خانوارهای نیازمند از خانوارهای بینیاز در ایران (در راستای هدفمندی یارانهها).؛ تهران؛ موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
۲ - Coady D, Grosh M, Hoddinolt J., (۲۰۰۲)," The targeting of transfers
in developing countries: Review of experience and lessons", Social
safety net primer series.
۳- Ravallion M. (۲۰۰۵). «Evaluating anti poverty programs", World Bank
Policy Research, Working Paper No. ۳۵۲۵.
ارسال نظر