قیمت‌ها و سودها چگونه به‌وجود می‌آیند؟

استاد: استیون هورویتز

مترجم: حسن افروزی

از این پس روزهای چهارشنبه، ستونی که در آن به سوالات اقتصادی مهم پاسخ داده می‌شود، به‌صورت هفتگی چاپ خواهد شد. استیون هورویتز، استاد اقتصاد دانشگاه سنت لاورنس در کنتون نیویورک و محقق ارشد موسسه مرکتوس آرلینگتون ویرجینیا است. او مولف دو کتاب است: «پایه‌های خرد و اقتصاد کلان: یک دیدگاه اتریشی» و «تکامل پولی، بانکداری آزاد و نظم اقتصادی. وی همچنین آثار زیادی را در باب اقتصاد مکتب اتریشی، اقتصاد سیاسی‌هایک، تئوری و تاریخ پولی نگاشته است. کارهای او در نشریه‌های حرفه‌ای چون History of Political Economy، Southern Economic Journal و The Cambridge Journal of Economics چاپ شده‌اند. او PhD خود را در رشته‌ اقتصاد از دانشگاه جورج میسون و مدرک کارشناسی‌اش در اقتصاد و فلسفه از دانشگاه میشیگان دریافت کرده است.

اغلب بحث در مورد نقش قیمت‌ها و سود‌ها در اقتصاد بازار در این قالب مطرح می‌شود که افراد چگونه از فروش کالاهایشان به یک قیمت خاص، سود می‌برند؟ معمولا فرض همیشه بر این است که قیمت‌ها توسط قدرت یک جانبه‌ فروشنده‌ها تعیین می‌شوند و به این ترتیب سودی که آنها می‌برند بازتابی از توانایی آنها در بهره‌برداری از نیاز خریداران به کالای آنها است. این دیدگاه به این معنا است که قیمت‌ها و سود‌ها هیچ نقش پسندیده و لازمی را در جامعه ایفا نمی‌کنند. متاسفانه، این دیدگاه کاملا اشتباه است، چرا که نقش قیمت‌ها و سود‌ها در اقتصاد بازار نقشی کلیدی و مهم است، چرا که آنها اطلاعات و انگیزه‌ لازم را برای ما تامین می‌کنند تا بدانیم که چه چیزی باید تولید کنیم، چگونه تولیدش کنیم و چقدر تقاضا برای آن وجود دارد. هنگامی که سیستم قیمت‌ها وجود نداشته باشد یا نتواند آزادانه حرکت کند، باعث سردرگمی و «نابینایی» تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان می‌شود و اقتصاد نمی‌تواند کارآیی لازم را برای بهبود زندگی تک‌تک افراد جامعه داشته باشد.

قیمت‌ها اعدادی اختیاری نیستند که توسط فروشنده‌ها تعیین شده باشند، بلکه نتیجه‌ ناخواسته‌ تصمیمات فردی میلیون‌ها فروشنده و خریدار در سراسر جهان‌اند. وقتی قیمت‌ها تغییر می‌کنند، اطلاعات مهمی را در مورد میزان عرضه و تقاضای کالاها به ما می‌دهند. هنگامی که تقاضا برای یک کالا بیشتر می‌شود یعنی ارزش آن کالا برای مردم افزایش پیدا کرده است و در نتیجه قیمت آن نیز افزایش می‌یابد. افزایش قیمت به فروشنده‌ها می‌فهماند که ارزش آن کالا برای مردم بیشتر شده و این انگیزه را به ایشان می‌دهد که برای سود بیشتر مقدار بیشتری از آن کالا را تولید کنند که برای این کار آنها باید به دنبال منابع جدید بگردند تا بتوانند پاسخگوی تقاضای جدید باشند. این دقیقا چیزی است که ما علاقه‌مند به تحقق یافتنش هستیم. افزایش قیمت همچنین باعث می‌شود که خریداران با دقت بیشتری در مورد مقدار مورد نیاز خود از آن کالا تصمیم بگیرند و انگیزه‌ لازم را برای در نظر گرفتن جایگزین‌های ممکن برای ایشان تامین می‌کند.

ما اکنون شاهد این اتفاقات در قیمت بنزین هستیم، چرا که افزایش تقاضا از طرف چین و هند به عنوان یک عامل کلیدی باعث افزایش قیمت آن شده است. نتیجه این شده که تولیدکنندگان به دنبال منابع جدید نفتی هستند یا به این نتیجه رسیده‌اند که باید از میزان ذخایر خود بکاهند، همچنین مصرف‌کنندگان سعی می‌کنند تا با روش‌های مختلف از میزان مصرف خود بکاهند و به دنبال جایگزین‌هایی ممکن مانند حمل‌ونقل عمومی یا اتومبیل‌های کوچک باشند. به این ترتیب افزایش قیمت بنزین به ما فهمانده است که ارزش یک منبع افزایش پیدا کرده است و به ما این انگیزه را می‌دهد تا به دنبال راهی برای حفظ آن بگردیم.

سود‌ها نیز به همین ترتیب عمل می‌کنند. آنها بیشتر از آنکه نشانه‌ای از انحصار و استثمار باشند، به قول هات اقتصاددان، «دلیل تحقق خدمات اجتماعی»‌اند. وقتی شرکتی سود می‌برد، به این معناست که دسته‌ای از مواد مختلف را به کالایی تبدیل کرده است که مصرف‌کنندگان ارزشی بیشتر از ارزش مواد اولیه برای آن قائل هستند. به عبارت دیگر،‌ سود‌ها در بازار نشان می‌دهند که شرکت‌ها با تبدیل یک سری کالاها به کالاهایی دیگر ارزشی افزوده بر ارزش اولیه آنها ایجاد می‌کنند. فعالیت‌های اقتصادی هیچ‌گاه نمی‌توانند تعداد اتم‌های دنیا را عوض کنند، ولی می‌توانند مواد را به گونه‌ای از نو بیارآیند که ارزش بیشتری نسبت به شکل اولیه آن برای انسان داشته باشد و سود‌ها گواه آنند که شرکت‌ها چنین چیزی را ممکن ساخته‌اند.

اما نقش مهم‌تر آنها، نقشی است که به عنوان رهنمای کارهای آینده‌ ما بازی می‌کنند. وقتی فعالیت‌های یک شرکت سود آور است، به این معنی است که شرکت باید به فعالیتی که در حال انجام آن است بیش از پیش ادامه دهد و وقتی که شرکت متحمل ضرر می‌شود یا سود از بین می‌رود به این معنی است که شرکت باید تغییراتی در فعالیت‌های خود ایجاد کند. شرکت‌ها با بررسی محصولات و مواد اولیه خود، تلاش می‌کنند که بهترین راه را برای سودآوری بیشتر پیدا کنند. این دقیقا چیزی است که قیمت‌ها و سود‌ها را به هم مرتبط می‌سازد. سود و ضرر‌ها چیزی جز نتیجه‌ یک سری قیمت نیستند. بدون قیمت‌های فردی و برآیند تاثیر آنها در سود‌ها و ضرر‌ها، ما به عنوان یک جامعه هیچ‌گاه نخواهیم فهمید که چه چیزی را چگونه و به چه میزان باید تولید کنیم.

کسانی می‌خواهند قیمت‌ها را تثبیت کنند یا از یک سری فعالیت‌های اقتصادی سودی بیشتر از سود واقعی آنها عاید افراد و شرکت‌ها سازند، شاید فکر کنند که کار شایسته و درستی انجام می‌دهند، در حالی که نتیجه‌ کارشان چیزی جز تحریف قیمت‌ها و در نتیجه ناکارآ ساختن اقتصاد نیست.