پیشرفت شکننده در آفریقای جنوبی

طی دهه گذشته دولت آفریقای جنوبی درآمدهای معدنی خود را صرف احیای «سیویتو» (Soweto) شهرستان نمادین دوران آپارتاید کرده است. آسفالت جاده‌ها بدون دست‌انداز است، گشت‌های پلیس تا حدی امنیت را تامین می‌کنند، کودکان به مدرسه می‌روند. اما والدین آنها هیچ شغلی ندارند. نرخ بیکاری رسمی ۲۵ درصد است، اما رقم واقعی بیش از ۴۰ درصد است. اگر کشوری وجود داشته باشد که بتواند چالش‌های پیش‌روی آفریقای ثروتمندتر و توسعه یافته تر را با نمونه نشان دهد، آن کشور آفریقای جنوبی است. این کشور دارای بزرگ‌ترین اقتصاد و توسعه یافته ترین دموکراسی در میان کشورهای بزرگ قاره آفریقا است. هرچند، در میان نابرابرترین کشورهای آفریقا نیز قرار دارد. در رتبه‌بندی جهانی ضریب‌جینی- شاخصی که نابرابری درآمدی را نشان می‌دهد - رتبه آفریقای جنوبی یکی از بدترین رتبه‌های موجود است.

اقتصاد آفریقای جنوبی در حال رشد است و بودجه‌های رفاهی به روشنی سطوح فقر را کاهش داده است، با وجود این، شکاف میان فقیر و غنی بزرگ‌تر از دوران آپارتاید است.دلایل متعددی در این زمینه وجود دارد، اما دلیل اصلی، شکست این کشور در صعود به پله بالاتر نردبان توسعه اقتصادی است. صنعتی سازی متوقف شده است. سیاستمداران و رای‌دهندگان استحاله شده با درآمدهای معدنی نیاز اندکی به انجام اقدامات دشوار احساس می‌کنند. فراتر از همه اینها، آنها به آزادسازی بازارهای کار بی‌میل هستند.

مابقی کشورهای قاره آفریقا باید آموزه‌های مورد نیاز خود را از این کشور فرا بگیرند. درآمدهای ناشی از منابع طبیعی مفید است، اما نمی‌تواند جایگزین درآمد سایر صنایع شود. بسیاری از کشورها این را می‌دانند اما مانند آفریقای جنوبی، آنها در ایجاد محیطی که در آن اقتصاد می‌تواند شکوفا شود و فرصت‌های شغلی ایجاد کند، شکست می‌خورند.اقتصادهای آفریقایی از نظر بنیادین از برخی همتایان آسیایی خود متفاوت هستند، همتایانی که به مدت چندین دهه روی کالاهای مورد نیاز سایر کشورها تمرکز کرده‌اند، و اینک در حال انجام کارهای مشابه در بخش خدمات هستند.اگر آفریقا می‌خواهد از آسیا تقلید کند، باید اولویت برتر را به تولید بدهد.

برخی شکاکان به سرمایه داری با دیده شک و به معنی بازگشت استعمار نگاه می‌کنند. سایر شکاکان اما با استناد به فصل آخر کتاب فوق‌العاده «توماس پاکنهام» به نام «تلاش برای آفریقا» که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، خاطر نشان می‌کنند هر رونقی به پایان می‌رسد. این کتاب استقلال زیمبابوه در سال ۱۹۸۰ - در جریان پایان رونق مواد اولیه - را به عنوان یک آغاز جدید توصیف کرده و برآمدن نخستین رهبرسیاه پوستش، آقای موگابه را تحسین می‌کند. رییس جمهوری که کشورش را به سوی ورشکستگی هدایت کرد.

برندگان بیشتر از بازندگان

شکاکان درست می‌گویند که این پیوند در هر جایی بروز نمی‌یابد و به ناچار عقب نشینی‌هایی مانند برخورد در کشور «مالی» رخ خواهد داد. در برخی کشورها، رشد اقتصادی تاکنون برای تبدیل شدن به زندگی بهتر شکست خورده است. فقر همچنان گسترده است و پیشرفت شکننده. دولت‌های نالایق به احداث جاده‌ها ادامه نمی‌دهند، بسیاری از دانش‌آموزان هنوز در کلاس‌های شلوغ تحصیل می‌کنند، برخی از مزارع آلوده خواهند شد و کشاورزان زمین‌های خود را با هدف ساختن ساختمان برای سرمایه‌گذاران هموار می‌کنند. نابرابری تنها در نیمی از ۵۵ کشور آفریقا افت کرده است.احتمالا نزاع‌های جدید در هنگامه‌ای که ثروت جدید اسلحه‌های جدید بیشتری می‌خرد و حسادت‌های فرامرزی را به بار می‌آورد، بروز خواهند یافت.

تغییر آب وهوا یک نگرانی مضاعف است.هیچ قاره مسکونی ای بیش از آفریقا تحت تاثیر تغییر آب و هوا قرار نخواهد گرفت. خشکسالی‌های کشنده، سیل‌های مخرب و افت آب‌های زیر زمینی خود را در گفت‌وگوهای سراسر قاره بازسازی می‌کنند. در این میان، وضعیت آفریقای جنوبی بسیار نگران کننده است، به گونه‌ای که در طی ۲۰ سال، تمام این کشور به صحرا تبدیل خواهد شد.

همزمان، جمعیت آفریقا برخلاف جمعیت آسیا به سرعت افزایش می‌یابد. در مدتی کمی بیش از یک نسل، جمعیت یک میلیاردی آفریقا دوبرابر خواهد شد. جمعیت جوان یک موهبت است، اما اگر جمعیت اضافه شده نتوانند شغل پیدا کنند، احتمالا موجب بروز شورش و بی‌ثباتی خواهند شد. آفریقای جنوبی به تنهایی این موضوع را به خوبی درک می‌کند. بیکاری یکی از دلایل نرخ‌های بالای جرم و جنایت است که خوابیدن در پشت درها و پنجره‌های بسته را برای شهروندان ثروتمند آفریقای جنوبی ضروری می‌کند.

با وجود همه اخطارها، بدبین‌های آفریقایی این موضوع را اشتباه دریافت کرده‌اند. در حال حاضر، قاره آفریقا واقعا رو‌به رشد است. برخی از موفقیت‌های اخیر این قاره مانند کاهش خشونت سیاسی احتمالا منحصر به فرد هستند. شمار جنگ‌هایی که می‌تواند به نتیجه برسند، در حال کاهش هستند، از این رو، حس ثباتی که صلح به همراه می‌آورد، در سال‌های پیش رو، رو‌به رشد خواهد بود. سایر دستاوردها و موفقیت‌ها مانند سودهای ناشی از مواد معدنی احتمالا سرانجام پایان می‌یابند. در همین حال، کشورهای آفریقایی بسیاری هنوز در حال کشف حوزه‌های نفتی و رسوبات معدنی جدید هستند.

موتورهای توسعه هنوز در حال تقویت شدن هستند. حاکمیت دموکراتیک، مشارکت سیاسی و مدیریت اقتصادی به نظر می‌رسد که پیشرفت‌های بیشتری را تجربه خواهند کرد. زیر ساخت‌های جدید، تکنولوژی‌های برتر، رشد شهرنشینی و بازگشت مهاجران به تحریک اقتصاد ادامه خواهند داد.