زاویه
وقتی بریتانیا مهر بطلان بر سیاست ریاضت میکشد
منبع: نیویورکر
جان کسیدی، کسی است که وبلاگ اقتصادی مجله معروف نیویورکر را مینویسد.
یاسر میرزایی
منبع: نیویورکر
جان کسیدی، کسی است که وبلاگ اقتصادی مجله معروف نیویورکر را مینویسد. او در مطلب اخیرش از مشکلی در علم اقتصاد نوشته است که در بقیه علوم عموما وجود ندارد و آن عدم امکان آزمایش نظریههای این علم است. البته این حرف او کمکم در حال رفع شدن است. اقتصاد تجربی-آزمایشگاهی که اخیرا توسعه یافته است و گویا از یک سری تحقیقات آزمایشگاهی برای اعتبارسنجی نظریات استفاده میکند، اقتصاد را نیز به سمت علومی چون فیزیک و شیمی نزدیک کرده است. اما اگر همچنان در مورد بخش بزرگی از این علم، حرف کسیدی را بپذیریم میتوانیم ادعای بعدی او را نیز بپذیریم که تنها آزمایشگاه فرضیههای اقتصادی، جامعه است!
کسیدی این ادعا را بهانه کرده است تا تحلیلی را در مورد یک سیاست معروف اقتصادی ارائه دهد. او میگوید بریتانیا طی چند ساله اخیر آزمایشگاهی برای بررسی سیاست ریاضت اقتصادی بوده است. طبق آمارهایی که او ارائه میکند، تاریخ اقتصادی چندساله اخیر بریتانیا به جد سیاست ریاضت اقتصادی را زیر سوال میبرد. در عوض آمریکا که از نظر او این سیاست را اجرا نکرده است، موفقتر بوده است و بنابراین در رقابت میان دو سیاست ریاضت اقتصادی(به قول کسیدی اقتصاد پیشاکینزی یا همان اقتصاد کلاسیک) و سیاست کینزی، این سیاست اخیر است که پیروز شده است.
سیاست ریاضت اقتصادی یعنی تلاش ویژه برای کاهش کسری بودجه دولت. این کار از دو مسیر افزایش درآمدها با افزایش مالیاتها و یا کاهش هزینههای دولت(عمدتا هزینههای غیرجاری) صورت میگیرد. بریتانیا مدعی بود که میخواهد بدهیهای دولتی را طی چند سال به صفر برساند، اما به گزارش کسیدی، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی این کشور طی این سالها بسیار افزایش یافته است. اگر سیاست ریاضت را در نظر داشته باشیم(یعنی تلاش دولت برای کاهش هر چه بیشتر هزینههایش)، چنین اتفاقی ممکن نیست، مگر با کاهش غیرعادی تولید ناخالص داخلی و این دقیقا اتفاقی است که رخ داده است؛ رشد تولید پس از اجرای سیاست ریاضت منفی شده است.
در عوض سیاست کینزی یعنی عدم تلاش ویژه برای کاهش کسری بودجه. البته این به معنای رها کردن کسری بودجه نیست. تنها دولت سیاست اصلیاش را کاهش کسری بودجه قرار نمیدهد. در واقع دولت آمریکا هزینه کلیاش را افزایش داده است، اما در عین حال مالیاتها را نیز افزایش داده و سعی کرده بخشی از هزینههای اضافی دولت را نیز کم کند. نتیجه اینکه در عین حالی که آهنگ تولید افزایش یافته است، نسبت کسری به تولید ناخالص داخلی نیز کاهش یافته است. یعنی هدف ریاضت اقتصادی با سیاستی مخالف آن حاصل شده است.
کسیدی مدعی است که باید پذیرفت، در زمانه بحران، یعنی به قول خود او رکود بلاخیز، سیاست درست، ادامه دادن راه کینز است.
ارسال نظر